
«مردمان کی؟» مستندی برای تجلیل از جوانانی که به زشتترین حقایق آمریکا حملهور شدهاند
سیاهان این فیلم را برای سیاهان ساختهاند/ رسانه عاری از هر گونه انسانیت شده است
هنر و تجربه، ترجمه مریم شاهپوری: «ما فیلمی برای مردمان سیهچرده ساختیم، از زاویه دید آنها و توسط سینماگرانی سیاهپوست.» این جملهای است که دیمن دیویس تهیهکننده، درباره فیلم حیاتیاش در این روزگار میگوید که به اعتراضهای فرگوسن و ظهور جنبش «جان سیاهان مهم است» میپردازد.
در شرایطی که عموم آمریکاییها به وقایع خشونتآمیز شهر شارلوتزویل واکنش نشان میدهند، خیلیها از دیدگاههای نفرتانگیزی متحیر شدهاند که در زیر سطح جامعهی آمریکا در جریان است. البته در این میان یک گروه غافلگیر نشدهاند که آن هم سیاهان هستند. آمریکاییهای آفریقاییتباری که هرگز بنیانهای نژادپرستانهی آمریکا را فراموش نخواهند کرد و هرگز فرصت نادیده گرفتن آن را هم نداشتهاند؛ چون آنها هر روز نژادپرستی را تجربه میکنند. برای همین فیلمی مانند «مردمان کی؟»/ ?Whose Streets – مستندی درباره اعتراضهای فرگوسن که توسط سینماگران سیاه برای تماشاگران سیاه ساخته شده است – باید دیده شود، مورد تجلیل قرار گیرد و به آن توجه شود.
این فیلم، پیدایش جنبش «جان سیاهان مهم است» را در جریان تظاهرات سال ۲۰۱۳ در شهر فرگوسن در ایالت میزوری به تصویر میکشد؛ اعتراضهای گستردهای که در پی قتل نوجوان غیرمسلحی به نام مایکل براون توسط افسر پلیسی به اسم دارن ویلسن برپا شدند. صباح فولایان (کارگردان) و دیمن دیویس (تهیهکننده)، با کنار هم قرار دادن تصاویر واقعی بیکیفیت و لرزان با گفتوگوهای خودمانی با رهبران این جنبش، داستانی را درباره قدرت بیرحمی سروشکل دادهاند که انگار امروز اولین باری است که درباره آن میشنویم. بخش زیادی از اعتبار و سندیت فیلم از سازندگانش ناشی میشود و تعهد و از خود گذشتگی آنها برای روایت داستانی از فرگوسن؛ آن هم با تنها چشماندازهایی که مهماند.
دیویس میگوید: «سیاهان این فیلم را برای سیاهان ساختهاند چون اگر کسانی آن را میساختند که واقعاً چنین نوعی از زندگی را نزیسته بودند، این طور از کار درنمیآمد… تنها راهی که ما میتوانستیم این داستان را روایت کنیم همین بود و بجز این، هیچ مدلی جواب نمیداد.»
بدیهی به نظر میرسد که فیلمسازان سیهچرده باید داستان فرگوسن را روایت میکردند، اما واقعیت سیسیفوسی ساختن یک فیلم مستقل (کنایه از مشقتبار بودن فرایند تولید) میگوید آنهایی که دسترسی بهتری به منابع دارند، اغلب اولین کسانی هستند که دستشان به مصالح لازم میرسد. فیلمسازان سفیدپوست هم – از کاترین بیگلو و «دیترویت» گرفته تا کوئنتین تارانتینو و «جنگوی زنجیر گسسته» – خود را ملزم به روایت داستانهایی درباره رنج و عذاب سیاهان دیدهاند.
رسانه عاری از هر گونه انسانیت شده و وضعیتی را به وجود آورده است که سیاستهای حاکم بر فضای عمومی تقریباً هیچ شباهت و ارتباطی با زندگی روزمرهی مردم ندارند
این موضوع درباره مستندها هم صدق میکند. دیویس میگوید: «مستندهای زیادی از دیدگاه یک غریبه و خارجی روایت شدهاند، که تقریباً حکم نگاه دزدکی به سوژهای را دارند که قرار نبوده توسط آنها دیده شود.» مستند دیگری درباره مایکل براون با عنوان «ثمر غریب» به کارگردانی جیسن پالِک اوایل امسال در جشنواره فیلم «SXSW» به نمایش درآمد و برای تصاویر تروتازه و منتشرنشدهاش مورد توجه قرار گرفت که نشان میدهد براون در کمال آرامش وارد فروشگاهی میشود که به دزدی از آن متهم شده بود. پالک سفیدپوست است ولی تا امروز در اخبار متعدد و مهمی به خردهگیری و نکوهش رفتار پلیسهای نژادپرست پرداخته است.
فولایانِ کارگردان، مصمم بود که «مردمان کی؟» داستان سوژههایش را از نقطه نظر خود آنها روایت کند و اصلاً کاری با انتظارهای تماشاگران سفیدپوست نداشته باشد. او در این خصوص میگوید: «این تصور عجیب و خودبینانه وجود دارد که تنها دلیل ساختن مستندی درباره چنین شرایطی این است که تماشاگران سفیدپوست از آن بهره ببرند. چالشی که این فیلم برای «آدمهای خارج از گود» به همراه میآورد این است که ما را آنجایی که هستیم ببینند… ما میخواهیم دیگر مردمان، واقعاً از نظر احساسی خودشان را به جای ما قرار بدهند و با نظاره کردن همه چیز از زاویهی دید ما، این موضوع و شرایط را بفهمند.»
در هر صورت کارگردان، با پیگیری جدی و تمامعیار دو سوژه به هدف اصلی خود رسیده است: دیوید ویت که بنیانگذار سازمان «کاپواچ» («نگهبان پلیس»: شبکهای از سازمانهای داوطلب برای نظارت بر فعالیتهای پلیس) است و بریتنی فرل مؤسس آن. کسانی که داستانهایشان، چهرهای انسانی به تصاویری میبخشند که همه جا میتوان آنها را یافت. فولایان میگوید: «رسانه عاری از هر گونه انسانیت شده و وضعیتی را به وجود آوردهاند که سیاستهای حاکم بر فضای عمومی تقریباً هیچ شباهت و ارتباطی با زندگی روزمرهی مردم ندارند.»
سفر شخصی و سرگذشت فرل، فرصتی ضروری را مهیا میکند و ازدواجش نقطهی روشنی است در فیلم. فولایان توضیح میدهد: «فیلم به این لحظهی سبکسری و شادی و لذت نیاز داشت چون همین عشق است که مردم را در کنار هم قرار میدهد و آن چیزی است که آنها را در جریان این تروما حفظ میکند… او و زوجش واقعاً یکدیگر را دوست دارند و تلاش نمیکنند چیزی را به نمایش بگذارند.»
همان طور که وقایع شارلوتزویل بهگونهای دردناک نشان داد، ماجرای فرگوسن فقط یک گام به سوی تحقق عدالت نژادی بود. دیویس میگوید: «ما لحظهای را ثبت کردهایم که نه آغاز است و نه پایان . وقتی مردم این فیلم را تماشا کنند، امیدوارم فکرشان متوجه زنجیرهای شود که وقتی درباره آزادی سیاهان سخن میگوییم در آن قرار میگیریم. از همان زمان پیدایش این کشور، سیاهان تحت ستم قرار گرفتهاند و خشونت سیستماتیک علیهشان اعمال شده است.»
مستند «مردمان کی؟» تجلیل مهم و اساسی است از فعالان جوانی که به زشتترین حقایق آمریکا حملهور شدهاند. فرل، ویت و دیگر رفقا و همتایانشان، شمایلهایی در حال شکلگیری هستند که حرکتشان در ابتدای راه قرار دارد. دیویس این توضیح را اضافه میکند که «ما میخواستیم مطمئن شویم که یک بار هم که شده، سیاهان بتوانند بازتابی از خودشان را ببینند و بتوانند سربلند و خوشحال باشند که بالأخره آینهای در دستشان قرار گرفته است. آدمهای سفید هر روز از چنین امکانی، تقریباً در هر رسانهای، بهرهمندند اما این یک اتفاق نادر است که ما میتوانیم سیهچردگانی را بر پردهی نقرهای ببینیم که شخصیتهای پیچیدهای به شمار میروند.»
«مردمان کی؟» این روزها در سینماهای سراسر آمریکالی شمالی روی پرده رفته است.
- جود درای، ایندیوایر