
بهترین فیلمهای مستقل ۲۰۱۷ به انتخاب اریک کوهن منتقد «ایندیوایر»
یک سال سینمایی فوقالعاده، اگر به اندازه کافی فیلم تماشا کنید!
هنروتجربه- ترجمه رضا حسینی: در زمانهای که دنیا با سرعتی غیرقابل سنجش در حال تغییر است و قدرتهای جهانی هر چیزی را تهدید میکنند که به آن دلبستهایم، ما اغلب سراغ سینما و فیلمها میرویم تا بیشتر و بهتر متوجه شرایط پیرامونمان شویم. در سال ۲۰۱۷ حتی بهترین گریزهای سینمایی هم آغشته به حقایق تلخی درباره کشمکشها و تنشهایی هستند که تمدن بشری با آنها مواجه شده است. پس در شرایطی که حالوهوای این روزها در پایداری خلاصه میشود و آینده بیشتر شیفته اخبار جعلی به نظر میرسد تا جسارتی که امید میطلبد، انعطافپذیری این قالب هنری (سینما) همگام با روح زمانه است. من (اریک کوهن) باور دارم هر کسی که فکر میکند سال سینمایی بدی را پشت سر گذاشته، فقط به اندازه کافی فیلم ندیده است.من سال گذشته شانزده فیلم برتر داشتم که امسال هفده فیلم شدهاست؛ همه این فیلمها را تماشا کنید و بکوشید نظریه «سینما، قالب هنری رو به زوال» را ثابت کنید اما پذیرای این هم باشید که خلافش به شما ثابت شود.
۱- بگریز/ Get Out
چه حرف نگفتهای درباره هیجانانگیزترین «بیدارباش» سال، باقی مانده است؟ جردن پیل نویسنده و کارگردان فراتر از خاستگاه کمدیاش رفته است و اثری درباره نژادپرستی و برتری در جامعه آمریکا ساخته که سینماروها در گذشته حقیقتا نمونهی مشابهی از آن را تجربه نکرده بودند. «بگریز» روح زمانه را خلاصه و مفید در خود جای داده است و هر کتاب تاریخیای درباره اوضاع و شرایط آمریکا در سال ۲۰۱۷ همیشه وامدار این اثر درخشان خواهد بود.
۲- فاکسترات/ Foxtrot
این فیلم، نیمساعت ابتداییاش را به عنوان یک درام غمانگیز درباره والدین شوریدهای پشت سر میگذارد که عزادار مرگ پسرشان هستند؛ و سپس به اثری بهکل متفاوت بدل میشود. ساموئل مائوز این بار نیز مثل اولین تجربه فیلمسازیاش «لبنان» (که در فضای بستهی یک تانک میگذشت) به نوع متفاوتی از حبس و اسارت میپردازد. «فاکسترات» با تغییر لحنهای چشمگیرش، قبل از هر چیز یکی از غیرقابل پیشبینیترین آثار سینمایی سالهای اخیر است.
۳- لیدی برد/ Lady Bird
ساختار داستانی اولین فیلم گرتا گرویگ در مقام نویسنده و کارگردان، هیچ عنصر تازهای ندارد اما او با افزودن شوخطبعی و بصیرت، فیلمی بهکل متفاوت خلق کرده و سیرشا رونن در نقش اصلی، بازی جسورانه و تحسینبرانگیزی را ارائه داده است که بهترین تجربهی کارنامهاش به حساب میآید. تشویشهای پس از یازده سپتامبر، هرگز به این اندازه تلخوشیرین احساس نشده بودند.
۴- زنی خارقالعاده/ A Fantastic Woman
فیلمساز شیلیایی سباستین لِلیو درست مثل فیلم قبلیاش «گلوریا» تصویری مسحورکننده از زنانگی ارائه کرده که این بار با بازی درخشان دانیئلا وِگا ارزشی دوچندان یافته است. او نقش زنی را بازی کرده که همراهش را از دست میدهد و از آنجایی که از سوی خانواده هم طرد شده است، مصایب شرایط جدیدش را تاب میآورد و راهی برای ادامه زندگی پیدا میکند. عنوان فیلم دروغ نمیگوید و وگا در هر صحنه از فیلم، واقعاً زنی خارقالعاده است.
۵- جامه شبح/ Phantom Thread
پل تامس اندرسن که یکی از هیجانانگیزترین کارنامههای هنری دو دههی اخیر را دارد، در کل به دو سبک عمل کرده است: یا آثاری فریبنده با نگاهی به وقایع تاریخی مانند «شبهای عشرت»، «خون بهپا میشود» و «استاد» ساخته است یا دست به مطالعه شخصیتها زده و تجربههای احساسی را به سیاحتهایی رؤیاگون و فراموشنشدنی بدل کرده است. شخصیت دنیل دیلوییس، مخلوقی بهیادماندنی است که بالأخره همتای خود را مییابد. مشاوران ازدواج، سالهای سال میتوانند روی این زوج عجیب داستانی مطالعه کنند. «جامه شبح» دستیافتنیترین اثر اندرسن پس از سالهاست و اثبات اینکه او در اوج کارنامهاش قرار گرفته است.
۶- اوقات خوش/ Good Time
در اولین دقایق از جدیدترین فیلم جاش و بنی سفدی، رابرت پتینسن ناگهان وارد اتاقی میشود و آشکارست که میخواهد دست به کار متفاوتی بزند. او با موهای سیاه، نگاه خشمآلود و یک گوشواره نقرهای، یک جوان ژولیده و گلولهآتشی توقفناپذیر است که مشتاق حل مشکلی به نظر میرسد؛ و شاید در آستانه بدتر کردن اوضاع هم قرار داشته باشد… خلاصه کلام اینکه او در فیلمی از برادران سفدی بازی کرده است. هر کسی که با فیلمهای این دو کارگردان آشنا باشد میداند که آنها چهطور دنیایی از شخصیتهای کثیف و سیاه را در موقعیتی خطرناک و غریب به تصویر میکشند که توأمان میتواند ناتورالیستی و سوررئال به نظر برسد.
۷- پروژه فلوریدا/ The Florida Project
شان بیکر فیلمهای شخصی و فریبندهای درباره آمریکاییهای نادیدهگرفتهشده میسازد و به گونه معجزهآسایی، آثار نئورالیستی تیرهوتار را به فیلمهای عامهپسند و جسورانه بدل میکند! «پروژه فلوریدا» هم مثل دیگر آثار بیکر در یک دهه گذشته، کاوش عمیق دیگری است در آمریکای بهفقرنشسته که با بازی حیرتانگیز دختری ششساله (بروکلین پرینس تازهوارد) همراه شده است. روایت آزادانه فیلم هم بهشدت تابع محدودیتهای نقطه نظر این دختربچه دوستداشتنی است.
۸- پرندهشناس/ The Ornithologist
همه با این فیلم ارتباط برقرار نمیکنند اما کسانی که پذیرای آن باشند به این نتیجه میرسند که با اثری از یک فیلمساز واقعی طرف شدهاند. پنجمین فیلم بلند داستانیِ کارگردان پرتغالی، ژوئا پدرو رودریگز، دنبالهای است بر خودکاوی غریب «مردن مثل یک مرد» که حتی به قلمروی جاهطلبانهتری هم میرسد و نتایجی توأمان، حیرانکننده و روشنگر را در پی دارد. رودریگز که طرفداران خاص خودش را دارد، سزاوار این است که با این فیلمِ نامتعارفِ درخشان، سینمادوستان تازهای را هم مجذوب آثارش کند.
۹- مِناشه/ Menashe
داستان پدری از طبقه کارگر که میکوشد پسرش را بزرگ کند، شاید مصالح فوقالعادهای به نظر نرسد اما «مناشه» این فرمول تلخوشیرین را در بستری هیجانانگیز به کار برده است. این اولین فیلم داستانی جاشوا زدِ مستندساز و فیلمبردارست که نابازیگرانی را در کانون زندگی و سنتهای خود به تصویر میکشد و با اینکه دنیای کوچک آنها، محدودیتها و ویژگیهای خاص خودش را دارد اما حالوهوای احساسی قابل درک فیلم، آن را برای هر تماشاگری دستیافتنی کرده است.
۱۰- مرگ لویی چهاردهم/ The Death of Louis XIV
درام تاریخی چشمگیر آلبرت سِرا درباره آخرین روزهای زندگی پادشاه فرانسوی، پس از «ماری آنتوانت»، بهترین تصویر سینمایی درباره احساس بیگانگی و بیزاری از ثروت است. ژانپیئر لئوی افسانهای هم بهیادماندنیترین بازیاش را بعد از «چهارصد ضربه» ارائه کرده است. «مرگ لویی چهاردهم» در اصل به عنوان یک «هنر چیدمان»/ «اینستالیشن آرت» ابداع شد و حالا فیلم سِرا مثل نقاشی است که حیات یافته است.
۱۱- از کتابخانه- کتابخانه عمومی نیویورک/ Ex Libris — The New York Public Library
فردریک وایزمنِ مستندساز، در ۸۷ سالگی همچنان بعضی از جاهطلبانهترین بررسیهای پیرامون جامعه امروز آمریکا را عرضه میکند. در واقع بهراحتی میشود یک مستند نود دقیقهای تحسینآمیز درباره کتابخانه عمومی نیویورک ساخت که پر از کلههای سخنگوی ستایشگر و موسیقیهای آرام ورودی است؛ اما وایزمن به این کار علاقهای نداشته و شاهکاری سهونیم ساعته ساخته است که تعمقی حماسی بر وارستگی تحصیلی است. فیلمبرداری و تدوین هم کار خود وایزمن است.
۱۲- مادر! / Mother
جدیدترین فیلم دارن آرونوفسکی از یک سو به تیمارستانی بههمریخته میماند و از سوی دیگر، تریلری است که به شکل استعاری درباره تباهی کره زمین است و البته ویترینی برای جنیفر لورنس که همه کس و همه چیز را تحت تأثیر خودش قرار میدهد. جسورانهترین فیلم آرونوفسکی تا امروز، هم اثری کاملا آبسورد است و هم در عین حال، یک شاهکار روایی فرحبخش. چه این فیلم را دوست داشته باشید و چه از آن متنفر باشید، «مادر!» غرابت بصری انکارناپذیری دارد.
۱۳- فیلم موش / Rat Film
«پیش از اینکه دنیا به دنیا بدل شود، یک تخم بود. درون تخم تاریک بود. موش، تخم را ذرهذره جوید و به نور اجازه نفوذ داد؛ و دنیا آغاز شد.» این شعر در ابتدای اثر غیرداستانی تئو آنتونی آمده است که زمینه را برای فیلمی آماده میکند که به شکل درخشانی «دستهبندی شدن» را به چالش میکشد. «فیلم موش» به مسائل واقعی و مشکلات جدیای میپردازد اما با رویکردی تروتازه و مبتکرانه.
۱۴- داستان یک روح / A Ghost Story
جلوه ویژه اصلی این فیلم، از خود سینما هم قدمت بیشتری دارد! پس از مرگ یک موسیقیدان جوان (کیسی افلک) در یک سانحه رانندگی، روح او به خانه و نزد همسرش (رونی مارا) برمیگردد: در زیر شمایل ملافهای سفیدرنگ که جای چشمانش با شتاب درآورده شده است و به برخی لباسهای سردستی هالووین شباهت دارد. با این وجود، دیوید لوئری نویسنده و کارگردان، پوچی این وضعیت و موقعیت را به فیلمی فوقالعاده بدل کرده است که تا امروز بهترین اثر کارنامهاش به شمار میرود.
۱۵- چهرهها مکانها / Faces Places
یلمساز زن موج نوی سینمای فرانسه، یک فیلممقاله شگفتانگیز دیگر را عرضه کرده که این بار با همکاری جی. آر. عکاس (که سبکش بهشدت وامدار ژانلوک گدار است و اصلاً آنیس واردا برای همین او را به کار گرفته!) خلق شده است. آنها در این پروژه مشترک، به پرسهزنی در حومه شهرهای فرانسه رفتهاند و زندگی مردم معمولی را در کانون توجه قرار دادهاند و به تجلیل از فضیلتهایشان پرداختهاند.
۱۶- خریدار شخصی / Personal Shopper
کریستن استوارت در «ابرهای سیل ماریا» اولیویه آسایاس نقش مکمل داشت اما در جدیدترین همکاریشان در کانون داستان قرار گرفته است. «خریدار شخصی» اثری سنجیده و پرابهام درباره فرایند ذهنی کنار آمدن با غم و اندوه از دست دادن یکی از نزدیکان است؛ تجربهای که با جزییات کماهمیتتر در زبان فیلم و سینما سروکار دارد و تنها یک استاد هنر هفتم میتواند از پس آن برآید.
۱۷- کیدی / Kedi
اگر گربه اخموی آمریکایی اینترنت، مشهورترین یا به عبارت هالیوودیاش قهرمان بلاکباستر ویدئوهای گربهای است، «کیدی» حکم «همشهری کین» را در این ژانر دارد! این مستند هنرمندانه و از نظر فنی پیچیده، به کارگردانی فیلمساز ترک جِیدا تورون، بیتردید در میان عموم تماشاگران هم طرفداران خودش را خواهد داشت بهخصوص آنهایی که گربهدوست به حساب میآیند.
- ایندیوایر