هنروتجربه:جشنواره فیلم فجر از روز دوازدهم بهمن کار خود را آغاز کرده و طی دو روزگذشته ویژه نامه‌ها و مطالب مختلفی در رسانه‌ها درباره این جشنواره و فیلم‌های به نمایش درآمده، انتشاریافته‌است که تعدادی از آن‌ها را مرور می‌کنیم.

محمدرضا مقدسیان درباره فیلم «مصادره» که اولین اثر مهران احمدی است، در روزنامه همشهری یادداشتی منتشر کرده و آن را فیلمی محکم، استاندارد، قابل اعتنا، مخاطب‌پسند و منتقد‌پسند دانسته است. او درباره این فیلم نوشته است: «خوشبختانه هم از این باب که نخستین فیلم «مهران احمدی» در مقام کارگردان فیلم بلند سینمایی، اثری موفق بوده که نه‌تنها برای خودش بلکه برای جریان سینمای بدنه ایران نقطه عطف تلقی می‌شود. جریان فیلم‌سازها و فیلم‌نامه‌نویسان جوان ما که «مصادره» هم نمونه‌ای از این جریان است، گویا تصمیم گرفته‌اند پوسته‌های کهنه و نخ نما شده را کنار بگذارند و انرژی، جرأت‌مندی و تازگی را به سینما تزریق کنند. مصادره از مرحله انتخاب سوژه تا شیوه پرداخت و اجرای بازیگران اثری لب مرزی تلقی می‌شود. سراغ گرفتن از داستان زندگی یک عضو سابق ساواک و روایت رخدادهای حوالی زندگی او پیش و پس از انقلاب به‌خودی خود سوژه‌ای حساسیت‌برانگیز است. «مصادره» اما به خوبی از پس حفظ تعادل در بیان رخدادها برآمده و همزمان که خطوط قرمز را رعایت کرده و حتی بعضا به نفع خطوط قرمز کار کرده است، سراغ ناگفته‌ها هم رفته و روایت‌گر برخی رفتارها و کج‌روی‌های ابتدای انقلاب از سوی طیف‌های مختلف را گرفته است. در واقع «مصادره» در فضایی کمیک یکی به نعل زده و یکی به میخ.»

پوریا ذوالفقاری نیز در بخشی از یادداشتی که در ویژه نامه جشنواره روزنامه همشهری از او منتشر شده است، به جای خالی فیلم‌اولی‌ها در فجر اشاره کرده و نوشته است: «هرقدر تغییر نگاه سینماگران به جشنواره مایه امیدواری ا‌ست، تغییر مداوم نگاه مدیران و متولیان به این رخداد سینمایی مایه افسوس است. فیلم‌های جریان اصلی فاقد نوآوری نباید به جشنواره بیایند تا جا برای آثار نوآورانه‌ای که ارزش‌های هنری و سینمایی‌شان باید در نوشته‌های منتقدان محک بخورد، باز شود. تجربه نشان داده که اصولا این نوآوری‌ها در آثار جوانان بیشتر دیده می‌شود. جوانانی که هنوز جذب سیستم تولید نشده و سایه معیارها و خواست‌های نظام تولید و اکران روی پروسه آفرینش‌شان نیفتاده است. برای مخاطبان جدی هم کشف استعدادهای تازه شیرینی دیگری دارد. مواجهه با فیلمی که از سازنده‌اش هیچ نمی‌دانیم و توقعی از او نداریم و یافتن رگه‌های خلاقیت و نگاهی متفاوت لابه‌لای سکانس‌ها و پلان‌های فیلمش هیجان‌انگیز است و اگر بزند و اساسا فیلم نوآورانه و جسوری و یک کلام «اتفاقی سینمایی» باشد که دیگر عیش کاملی‌ است. مثل اتفاقی که سال گذشته با «ائو» و سال پیش‌ترش با «ایستاده در غبار» و «ابد و یک روز» و «برادرم خسرو» روی داد. امسال هیچ خبری از این بخش نیست. به جز نیما اقلیما سازنده فیلم «امیر»، دیگر کارگردانی نداریم که درباره‌اش هیچ ندانیم.»

سحر عصرآزاد نیز در روزنامه همشهری یادداشتی بر «امیر» به کارگردانی نیما اقلیما نوشته است. در بخشی از این یادداشت می‌خوانیم: «فیلمی تجربی که تلاش می‌کند با تکیه بر هاله ابهام و رمز و رازی که اطراف شخصیت اصلی تنیده؛ تعریفی متمایز از الگوهای کلاسیک، از قهرمان ارائه دهد. امیر کاراکتری است سرد و درونگرا که اتفاقا این ویژگی بر قامتش نشسته و با تکیه بر آن، راه و روش شخصی خود را برای حل مشکل اطرافیان پی می‌گیرد. مردی که بی‌کنشی ظاهری او نه از سر انفعال بلکه از اشراف او به‌صورت ظاهر کنشمندی است و به همین دلیل وقتی در پایان، تغییری به اندازه پس زدن سیگار در او پدید می‌آید، می‌تواند برآمده از یک تحول عمیق درونی قلمداد شود. فیلم با ورود کاراکتری به روزمرگی زندگی امیر آغاز می‌شود که برای پیدا کردن زن و بچه‌اش به تهران آمده اما در واقع هیچ کاری برای جست‌وجو انجام نمی‌دهد. می‌توان علی را نقطه مقابل امیر دانست که صورت ظاهر کنشمندی را داراست؛ یعنی ترک شهر و دیار کرده و جغرافیایش را تغییر داده تا ظاهرا گمشده‌هایش را پیدا کند و مرتب از این هدف حرف می‌زند. اما واقعیت این است که او نه روح جست‌وجوگری دارد نه تلاشی برای رسیدن به هدفش می‌کند؛ او فقط به واسطه نشانه‌های ظاهری، یک کنشمند بالقوه است.»

روزنامه اعتماد نیز یادداشتی درباره سهم اندک هنروتجربه در جشنواره سی و ششم منتشر کرده‌است. در این یادداشت می‌خوانیم: «گروه سینمایی هنر و تجربه عمر چندانی ندارد، اما در این مدت کوتاه فیلم‌های خوبی در این گروه اکران شده که هم فروش خوبی در گیشه داشته و هم منتقدان از آن‌ها استقبال کرده‌اند. اما این بخش مهم نتوانسته جای خود را در جشنواره فیلم فجر پیدا کند. مساله مربوط به این دوره جشنواره یا دوره قبل نیست. البته در این دوره و بر اساس فراخوان، همچون چند دوره گذشته، یک سیمرغ بلورین برای بهترین فیلم در بخش هنر و تجربه در نظر گرفته شده که این خود یک گام مثبت است. هنر و تجربه می‌تواند اتفاق خوبی برای سینمای ایران رقم بزند. این گروه تشکیل شده تا از آثار سینمایی کوتاه، بلند و مستند فیلم‌سازان، به خصوص هنرمندان جوانی که نگاهی متفاوت به سینما دارند حمایت کند؛ آثاری که معیارهای فرهنگی و هنری‌شان بر جنبه تجاری غلبه می‌کند و از اکران جا می‌مانند و در گیشه قافله را به فیلم‌های کمدی و تجاری می‌بازند.
طبیعی است که این گروه در مسیر خود اشتباهاتی داشته است، مثلا فیلم‌هایی را در خود جا داده که نه نگاه هنری داشتند و نه نگاه تجاری. البته از سوی دیگر فیلم‌هایی هم که نگاه نو و جدیدی داشتند و حتی در جشنواره‌های خارجی توانستند جوایزی را کسب کنند و به افتخارات سینمای ایران بیافزایند، در این گروه کم نبودند.
سینمای هنر و تجربه، جوان است و شاید نیاز به جشنواره‌ای مستقل داشته باشد که بتواند آن را معرفی کند. اما شاید در سینمای جشنواره‌زده ایران، جشنواره‌ای دیگر زیاد باشد و در شرایط اقتصادی سینمای ایران باری اضافه بر این بدنه خسته تحمیل کند.
هنر و تجربه نیاز به حمایت دارد، چه حمایتی بهتر از داشتن بخش مستقل در جشنواره فیلم فجر که جای خود را به خوبی در میان سینماگران پیدا کرده است. شایسته بود که به این گروه از فیلم‌ها بیشتر بها داده می‌شد، بیشتر از یک سیمرغ.»