
همراه با سیوششمین جشنواره فیلم فجر در پردیس ملت
و پایان نشستها
هنروتجربه: آخرین روز جشنواره فیلم فجر هم در سینمای رسانهها سپری شد. در حالیکه از ابتدای این روز همه در تب وتاب پیش بینی اعلام نامزدهای جشنواره فیلم فجر بودند.شنبه ۲۱ بهمن در سینمای رسانهها دو فیلم برپرده رفت، «کار کثیف» به کارگردانی خسرو معصومی و مستند «زنانی با گوشوارههای باروتی» ساخته رضا فرهمند.بعد از نشست نقدو بررسی این دو فیلم هم داوران در سینمای رسانهها برای اعلام اسامی نامزدهای سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کردند.
«کارکثیف» فیلمی درباره فاجعه اجتماعی
جلسه پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «کار کثیف» با حضور خسرو معصومی و جمعی از عوامل فنی و بازیگران برگزار شد.
در ابتدای نشست پدرام شریفی از بازیگران فیلم درباره همکاری با معصومی گفت:« کار کردن با خسرو معصومی برایم تجربه بسیار درجه یکی بود و من تازهکارم ولی خیلی از همکاری با این کارگردان لذت بردم و امیدوارم ادامه داشته باشد.»
در ادامه نشست خبرنگاری از شباهت ظاهر و لباس پدرام شریفی به کارهای قبلی او اشاره داشت و زمان فیلم را طولانی و خستهکننده عنوان کرد. معصومی در پاسخ توضیح داد:«این سینمای ما است. من «سالوادور…»ساز نیستم. سینماگران خارجی دیگر هم سینمای خودشان را دارند. تماشاگر با تماشاگر فرق دارد و وظیفه ما فقط پول در آوردن نیست و باید تماشاگر تربیت کنیم.»
سوال دیگری هم در ارتباط با پایان فیلم مطرح شد. معصومی عنوان کرد:« من دوست دارم روحانی با دیدن فیلم من عذاب وجدان بگیرد! نمیخواهم در مورد موضوعات حاشیهای حرف بزنم ولی باید بدانیم بیکاری ساده نیست. و من میخواستم با این فیلم و این پایان در مورد این فاجعه اجتماعی حرف بزنم. »
لهجه نداشتن شخصیتها هم سوال خبرنگار دیگری بود که معصومی درباره آن گفت: «در مورد لهجه هم من بدم میآید که در فیلم کسی با لهجه حرف بزند. ادای لهجه جایی را در آوردن اصلا دوست ندارم. رضا ناجی جایزههای که گرفت، برای لهجهاش که نبود، او خوب بازی کرد. این اهمیت دادن به لهجهها مربوط به سینمای ما بود و آن طرف دنیا کسی به این مسائل کاری ندارد.»
آنتونیا شرکا منتقد سینما نیز سوالی را مطرح کرد: «من فیلم را دوست داشتم و بااینکه طولانی بود همه چیزش متعادل بود و البته اگر آخرش با حادثه تمام نمیشد، تاثیرگذاری بیشتری داشت. اگر این حادثه رخ نمیداد و شوکی وارد نمیشد و ختم کلامی نبود، بهتر میشد. در این باره توضیح دهید.»
معصومی چنین پاسخ داد:«باید خیلی ابله باشم که بگویم این حادثه نتیجه کار مرد خانواده بوده است. من میگویم همه چیز به دلیل شرایط جامعه است. ما در جامعه اخلاقمدار زندگی میکنیم و باید بدانیم همسایه بغل ما گرسنه است. عدهای در جامعه میدزدند و عده دیگری سختی میکشند. من میخواستم تاثیر این مشکل بر زندگیها را نشان دهم. به هرحال باید روزی مشکلات ما حل شود.»
«زنانی با گوشوارههای باروتی» روایتگر بخشی از ماجرای مغفول مانده داعش
نشست پرسش و پاسخ فیلم مستند «زنانی با گوشوارههای باروتی» با حضور رضا فرهمند کارگردان، مرتضی شعبانی تهیهکننده، نورالحلی؛ بازیگر و گزارشگری که این مستند درباره فعالیتهای او است، برگزار شد.
فرهمند در ابتدای نشست با بیان اینکه این فیلم به شدت به کار شما خبرنگاران نزدیک است،عنوان کرد: «خبرنگاران بیش از هرکسی با این فیلم میتوانند همذات پنداری کنند. این فیلم روایتگر بخشی از ماجرای داعش است که مغفول مانده و هیچ فیلمی به خانواده داعشیها نپرداخته است.»
نورالحلی؛ گزارشگر فیلم «زنانی با گوشوارههای باروتی» درباره حضور در این فیلم گفت: «من خبرنگار هستم و قبل از این فیلم تجربه بازیگری نداشتم. همه آنچه که در فیلم دیدید واقعیت است و هیچ بازی صورت نگرفته است. این واقعیتی است که در جریان است و شما خبرنگاران باید این واقعیتها را انعکاس دهید.»
شعبانی تهیه کننده هم در پاسخ به سوالی درباره انگیزه تهیه این مستند گفت:«من از قبل با آقای فرهمند آشنا بودم و نوعی نگاهاش را به مقوله جنگ -که نگاهی تاریخی داشت- را دوست داشتم. با نگاه انسانی که او داشت مطمئن بودیم که کاری متفاوت ارائه خواهد شد. انگیزه مهمترین دلیل ساخته شدن این فیلم بود. این فیلم تفاوتی اساسی دارد و در آن روی دیگری از داعش را شاهد هستیم.»
مصیب حنایی درباره تدوین فیلم توضیح داد:«: ما تکلیفمان را میدانستیم بر اساس خط کلی داستان پیش رفتیم. کلیات همان بود که در ابتدا صحبت کردیم و تنها در جزییات تغییراتی را ایجاد کردیم.»
از کیومرث چناری؛صدابردار فیلم هم درمورد نحوه کارش در این مستند سوال شد،او توضیح داد:« صدابرداری در جنگ بسیارعجیب است و من تجربه صدابرداری در جنگ را نداشتم. اگر صدایی را از دست میدادیم، امکان شکار دوبارهاش نبود. تیرهای سرگردان بسیار زیاد است و همیشه صدا در محیط وجود دارد و این موضوع را کار را مشکل میکرد.»
شعبانی درباره اکران فیلم هم گفت: «اولین اکرانهای عمومی ما در لبنان و عراق خواهد بود. در ایران هم اگر دوستان کمک کنند، به طور حتم اکران عمومی خواهیم داشت.»