
برگزاری نشست نقد و بررسی «زمانی دیگر» در پردیس گلستان شیراز
ناهید حسنزاده:امیدوارم پدران،مادران و نوجوانان فیلم را ببینند/ فضای کوهستانی خشونت شاعرانه در خود دارد
هنروتجربه:جلسه نقد و بررسی فیلم «زمانی دیگر» با حضور کارگردان، ناهید حسنزاده و فریبا خادمی بازیگر این فیلم و با حضور رضا زمانی منتقد سینما، عصر چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت در پردیس سینمایی گلستان شیراز برگزار شد.
در ابتدای این نشست رضا زمانی نکاتی را درباره لوکیشن فیلم مطرح و سوالی را در همین ارتباط عنوان کرد:« اولین نکته که در مورد این فیلم به ذهنم میرسد، لوکیشن فیلم است و این که هیچ جایی از فیلم اسمی از فیروزکوه به عنوان مکان جغرافیایی فیلم نمیآید، انگار که چنین اتفاق و مسالهای میتواند در هر شهری و هر جایی رخ بدهد. چرا مکان کوهستانی و آب و هوای سرد و برفی را انتخاب کردید؟ آیا میخواستید با بهره از آب و هوای سرد و کوهستانی و خشونت چنین محیطی را نشان دهید؟»
ناهید حسن زاده در این مورد توضیح داد:«برای رساندن مفهوم و پیام در سینما باید از المانهای سینمایی استفاده کنیم. وقتی داستان یک فیلم در فکرم شکل میگیرد، فضایی که قصه در آن اتفاق میافتد هم خود به خود به ذهنم میآید. این فضای سرد و کوهستانی، یک خشونت شاعرانه در درون خود دارد. وقتی برای انتخاب لوکیشن به جاهای مختلف رفتیم، این قسمت از فیروزکوه را که بخش قدیمیشهر بود، انتخاب کردم که در آن کوه در وسط شهر قرار گرفته و انگار کوه به شهر مسلط است.در این فیلم علاوه بر اینکه نویسنده فیلمنامه، تدوینگر و کارگردان بودم؛ تهیهکنندگی فیلم را هم انجام دادم. چون خانم ملک مدنی که قسمت مالی کار را بر عهده داشتند، خارج از ایران زندگی میکنند. ما ۲۴ روز فیلمبرداری کردیم. من به دلیل کمبود بودجه تقریبا دستیار کارگردان نداشتم، حتی دوربین حرفهای و شرایط نورپردازی حرفهای هم نداشتیم. شاید اگر بودجه بیشتری داشتیم و میتوانستیم ۳۵ روز فیلمبرداری کنیم، بازیها بهتر میشد.»
در ادامه نشست نکاتی در مورد انتخاب بازیگران فیلم عنوان و سوالی در مورد چگونگی برقراری تناسب بین بازیگران و نابازیگران مطرح شد و اینکه چطور تفاوت بازی این دو گروه از بازیگران در فیلم، چندان به چشم نمیآید.
فریبا خادمی،بازیگر فیلم به این سوال پاسخ داد:«خانم حسنزاده با کارگردانی خود، به این تناسب رسیدند. این جنس بازی را قبلا تجربه کرده بودم و چندان تمایلی به بازی در نقش خانم دکتر این فیلم نداشتم، اما خانم حسنزاده به من گفتند این نقش برایشان بسیار اهمیت دارد و از آنجا که مینویسم و در حوزه زنان هم فعالیت دارم، این داستان برایم جذاب بود و در نتیجه این همکاری را قبول کردم. نقش خانم دکتر در این فیلم، تنها آگاهی برتر داستان است.»
ناهید حسنزاده در همین ارتباط توضیح داد:«بعد از نوشتن فیلمنامه و انتخاب لوکیشن، مهمترین مساله، انتخاب بازیگران است. چون آن چیزی که در ذهن منِ نویسنده و کارگردان است را بازیگر به مرحله اجرا در میآورد. من به نابازیگر خیلی اعتقاد دارم که اگر خوب در بیاید، میتواند بیشتر از بازیگر حرفهای تاثیرگذار و باورپذیر باشد. آقای قاسمی، فیلمبردار بسیار هنرمندی هستند و خصوصیت خیلی خوبی که دارند این است که اصلا در دکوپاژ دخالت نمیکنند، بهجز زمانی که خودم از ایشان کمک میخواستم. آقای پتکی بازیگر هستند و من یک جاهایی تلاش میکردم، بازی ایشان را در سطح پائینتر نگه دارم تا زیاد تکنیکی نشوند و آن تناسب با نابازیگران حفظ شود. سر صحنه فیلمبرداری به ایشان میگفتم حالت روحی شما امروز چطور است و بعد تمرین میکردیم و بعد از فیلمبرداری فقط مقدار کمی اصلاح میکردیم. من بیشتر با بازیگر نقش دختر فیلم تمرین میکردم و از او بازی میگرفتم. مثلا برای آن سکانس پشت بام، از آقای پتکی خواستم، از روز قبل جواب تلفن او را ندهند تا روز فیلمبرداری آن سکانس عصبی باشد.»
مجری و منتقد نشست در ادامه درباره زاویه دید و روایت داستان فیلم سوالی را عنوان کرد:« وقتی برای اولین بار داستان فیلم را خواندم، فکر کردم چون داستان زنانه و کارگردان فیلم یک زن است، قرار است از دید یک زن فیلم را ببینیم. اما در فیلم بعد از رفتن دختر به بیمارستان، عملا او از داستان حذف شد و فیلم را از دید پدر و با نگاه یک مرد دیدیم. تغییرات کاراکتر مرد که تدریجی اتفاق میافتد، کاملا در فیلم مشخص است و انگار در چند سکانسی که مرد را در کوهستان میبینیم، این تغییرات شکل گرفتهاست.»
حسنزاده در این مورد توضیح داد: «این داستان براساس شخصیت غدیر شکل گرفته است. من سال ۹۱ -۹۲ فیلمنامه این فیلم را نوشتم که در آن یک مرد که بر اثر یک بیعدالتی اجتماعی به زندان افتاده،بعد از آزادی متوجه میشود،در غیاب او فاجعهای در خانوادهاش اتفاق افتادهاست. در واقع میخواستم در این فیلم این مساله را به تصویر بکشم که فقر ناشی از بیعدالتی اجتماعی منجر به چه مسائلی میشود، مسائلی که خیلی بیشتر و بالاتر از گرسنگی و بیماری هستند. همانند این دختر که برای رهایی از منجلاب فقر، هر کاری میکند تا به یک زندگی بهتر برسد. در مورد صحنههایی که غدیر را در کوهستان میبینیم، لازم به ذکر است که او به دلیل بیعدالتی اجتماعی در زندان بوده و در زندان به مسائل عمیقی فکر کرده که باعث تغییر او شده و میبینیم که سطح فکری او از برادرش بالاتر است. بهطوری که برادرش در مورد او فکر میکند، غدیر غیرتش را از دست داده است. قصه فیلم، داستان یک مادر و یک تولد است. هر مادری برای حفظ جان فرزندش هرکاری میکند. سمیه در فیلم برای ایستادن پای فرزندش، به جای فرار کردن از آن موقعیت، با اطرافیانش مبارزه میکند. ماندن در چنین شرایطی از فرار و حتی مرگ، دشوارتر است و ماندن و این موقعیت، آن هم در یک جامعه قدیمی و سنتی، میتواند یک جور جسارت باشد. در فیلم میبینیم مادر سمیه هم با وجود این شرایط، به فکر سلامتی فرزندش است و مادربزرگ به فکر فرزند خود یعنی غدیر هم هست. چون رشته تحصیلی من مامایی بوده، من با چنین مسائلی درگیر بودهام و درک میکنم یک مادر برای سلامتی فرزندش هر کاری میکند. امیدوار هستم این فیلم را پدران مادران و نوجوانان ببینند. چون فکر میکنم در آینده چنین مشکلاتی در جامعه بیشتر به وجود خواهد آمد. این فیلم در ۱۷ جشنواره شرکت کرده و تا کنون موفق به کسب سه جایزه بینالمللی شده است.»
در انتهای جلسه ناهید حسنزاده در مورد فیلم بعدیاش توضیح داد:«فیلمنامه بعدیام تمام شدهاست و به دنبال بودجه برای ساخت آن هستم. امیدوارم سر صحنه فیلم بعدیام فقط فیلمساز باشم و بتوانم راحت و بدون دخالت بقیه، فیلم خودم را بسازم.»