هنروتجربه: کامران شیردل سینماگر و مستندســـــــاز پیشکسوت، امروز (دوشنبه پنجم شهریورماه) در مراسم افتتاحیه نخستین جشنواره فیلم مستند آذربایجان تجلیل میشود. این هنرمند سال ۱۳۱۸ به دنیا آمد و در سن ۱۸ سالگی برای تحصیل به ایتالیا رفت و نخستین اثرش را اوایل دهه ۴۰ ساخت. شیردل در ۶۰ سال فعالیتش در عرصه سینما دهها اثر مستند ساخته است. به این بهانه جواد طوسی منتقد سینما یادداشتی را درباره این مستندساز پیشکسوت در روزنامه ایران منتشر کرده است.
«کامران شیردل از مستندســـازهای مطرح و صاحب ســبک سینمای ایـــــــــران آثــــــار متعـــددی را در حوزههای مختلف مستند اجتماعی و صنعتی و… خلق کرده است. در حوزه سینمای صنعتی بهفیلم خوب «پیکان» میتوان اشاره کرد. «پیکان» مستندی هوشمندانه است، کامران شیردل در عین به دست دادن روایتی از این محصول صنعتی نگاه کنایهآمیزش هم نسبت به موقعیت این محصول تولید داخل و کارخانه سازنده آن ارائه میکند. او این اثر را با ریتم خوب پیش میبرد و با فضاسازی تحسینبرانگیز، ایدههای کنایهآمیزش را در دل مستند «پیکان» جای میدهد. علاوه بر این، سه اثر شاخص، «ندامتگاه»، «قلعه»، «تهران پایتخت ایران» در حوزه مستند اجتماعی خلق کرده است؛ این سهگانه نشانهشناسی خاص خود را دارد. کامران شیردل در هر سه اثر با بهرهگیری خلاقانه از لوکیشنها و موقعیتها جامعه ایرانی در حالگذار از سنت به مدرنیته را به خوبی تصویر میکند. او در این آثار فاصله میگیرد از ویترین شیک و زیبایی که نظام سیاسی مستقر روایت میکند و به لایههای زیرین جامعه ایرانی نقب میزند و با حضور در کانونها بحران و محلههای از هم پاشیده و آدمهای متلاشی شده آن روایت رسمی را به چالش میکشد. در این آثار به وضوح فقر و نکبت را در قاب کامران شیردل میتوان دید. او با به دست دادن رئالیستهای سیاه مخاطب را با چالشهای اساسی و بنیادین روبهرو میکند. برای خلق این روایتها علاوه بر بهرهگیری از لوکیشنها که زندان، دروازه غار و محله جمشید هست آدمهای واقعی را برابر دوربیناش میآورد و بدون اینکه از آنها بخواهد بازی بگیرد، عملا بیواسطه مخاطب را با جهانی از همپاشیده روبهرو میکند. در کارنامه پُر بار این سینماگر همچنین باید به فیلم «حماسه روستازاده گرگانی یا اون شب که بارون اومد» هم پرداخت. اثری که هجو و طنز را در هم میآمیزد و به نوعی بررسی جامعهای عقیم است. فرم خوب، استفاده خلاقانه از تکگوییها، موتیفسازی و تکرار و بسیاری از ریزهکاریها و جزئیات دست به دست هم میدهد تا اثری خلاق و تأثیرگذار را پیش روی مخاطب قرار دهد. این سینماگر در عرصه فیلم بلند داستانی هم با ساخت فیلم «صبح روز چهارم» نشان میدهد در این عرصه هم حرفهای جدی دارد و بیدلیل هم نیست که سالهای دهه پنجاه همزمان با ساخت، فیلم «صبح روز چهارم» برنده چندین جایزه شد. این اثر سینمایی بلند وامدار فیلم درخشان و تحسینبرانگیز «از نفس افتاده» ژان لوک گدار -سینماگر فرانسوی- است و در فیلم ارجاعهای متعددی به این اثر سینمایی گدار داده شده است.ای کاش این توضیح داده میشد که این فیلم وام گرفته از اثر گدار است تا این تلقی برای مخاطب ناآشنا ایجاد نشود که کامران شیردل در فیلم «صبح روز چهارم» دنبال مصادره به نفع فیلم «از نفس افتاده» بوده است. خاصه اینکه سینماگر خلاقی مانند کامران شیر دل با آثار متعدد خلاقانهای که ساخت عملا نیاز به پنهان کردن این تأثیرپذیری ندارد.»