هنروتجربه:خبرگزاری هنرآنلاین با مریم بحرالعلومی کارگردان، بابک انصاری و کریم امینی بازیگر فیلم «پاسیو» گفت‌وگو کرده که در بخشی از آن درباره شخصیت‌های این فیلم در فضایی به‌دور از کلیشه‌ها صحبت شده است.

کریم امینی، بازیگر نقش رضا در فیلم «پاسیو» در بخشی از این گفت‌وگو در مورد نقش «رضا» در این فیلم گفت:«رضا امروزه به ویژه در جنوب شهر، مابه‌ازاهایی دارد. می‌شود گفت رضا یک بچه لات است، اما بنا به شرایط، صد در صد یک انسان لات منش نیست. تغییراتی در او اتفاق افتاده و بسته به شرایط تصمیم‌گیری‌های متفاوتی از خود نشان داده است. رضا عشقی دارد و اصولا افراد از این طبقه، ارتباط سختی با این موضوع برقرار می‌کنند و رضا باید این‌گونه به نظر می‌رسید که چندان هم معاشرتی نیست. البته شخصیت رضا تا اندازه زیادی به من نزدیک است، اما بارها با خانم بحرالعلومی در این ارتباط صحبت و از بیرون به این شخصیت نگاه کردیم. من در مناطقی مشابه منطقه سکونت رضا زندگی کرده‌ام و با شخصیت‌هایی مشابه او آشنایی داشتم و شاید یکی از دلایل انتخاب من هم همین بود.»

امینی در مورد سکانس روبه رو شدن رضا و علی با بازی بابک انصاری نیز عنوان کرد:«اگر با من بود این سکانس با درگیری و منازعه علی و رضا همراه می‌شد. خانم بحرالعلومی تصمیم گرفتند که بهتر است درگیری رخ ندهد و نظر من عکس بود اما پس از دیدن فیلم به این نتیجه رسیدم که این شکل از رویارویی مسالمت آمیز نتیجه بهتری داشت چون تنها جایی که رضا تصمیم درستی می‌گیرد این است که با علی وارد مکالمه شود تا بهتر به نتیجه رسد. حتی ممکن است در جایی شما حدس بزنید که ممکن است علی به طرف رضا حمله ور شود اما می‌بینیم که هیچیک از این اتفاقات نیفتاد. در نهایت پیش بینی بسیاری از مخاطبان فیلم هم با تماشای این سکانس اشتباه از آب در می‌آید و همین بر جذابیت آن می‌افزاید.»

مریم بحرالعلومی در ادامه در توضیح بیشتر درباره این سکانس گفت:«بسیاری از دوستان با من درباره این سکانس صحبت کردند. مخاطب انتظار دارد که همان اتفاقی که در مواجهه با پسر مزاحم کنار خیابان برای رضا اتفاق می‌افتد اینجا هم تکرار شود جایی که علی بدون هیچ پیشوند و پسوندی معشوقه رضا را «مینا» خطاب می‌کند. چنین واکنشی از کاراکتری همچون رضا با تعریف و هیبتی که در طول فیلم از او ارائه کرده‌ایم، چندان باورپذیر نیست. البته زمانی که این سکانس را با مشورت کریم امینی و بابک انصاری نهایی کردیم هم‌چنان کمی تندی در لحن رضا باقی گذاشتیم که انگار آن خیز برای گرفتن یقه علی در وجود او هست اما کنترلش می‌کند.»

او افزود:«شاید درست‌ترین اشاره‌ای که بتوان درباره این سکانس داشت، لایه‌های جامعه‌شناسانه این متن است که می‌توان ساعت‌ها درباره آن صحبت کرد. رضا کاراکتری است لات به معنای واقعی کلمه و لوطی‌منشی که در تاریخ ادبیات و سینمای ما وجود دارد. حال این لات جنوب شهری باید واکنشی درست در اثبات حقانیت عشق و مردانگی خود نشان دهد. گرفتن یقه علی از سوی رضا اولین واکنشی است که به ذهنمان می‌رسد اما ما به سراغ واکنش ثانویه رفتیم که به لحاظ روانی هم توجیه دارد. واکنش تند فردی همچون رضا که سال‌ها با عشق دخترخاله خود بزرگ شده جز بی‌آبرویی در محل شغل پدری او نتیجه دیگری به همراه ندارد و اینها همان چیزهایی است که در لحظه بدون نیاز به سواد دانشگاهی و … به ذهن رضا خطور می‌کند که اتفاقاً این واکنش بیشتر به سواد کاسبی نیاز دارد. حتی رضا دستش را پشت علی می‌گذارد و او را به سمت مغازه هدایت می‌کند که شاید تصور مخاطب این باشد که هدف او از این شکل از هدایت تهدیدی برای پس از ورود به مغازه باشد اما این‌طور نیست.»

بابک انصاری، بازیگر نقش علی نیز در ادامه این گفت‌وگو عنوان کرد:«یکی از جذابیت‌ها برای من این است که فیلم‌نامه «پاسیو» سراسر دارای سادگی است. فرار از بسیاری از کلیشه‌ها در «پاسیو» یک چالش بزرگ است چرا که ممکن است شما همواره این ترس را داشته باشید که مبادا این سادگی موجب فرار مخاطب من شود اما به هیچ‌وجه اینگونه نیست.»

بحرالعلومی هم در مورد این موضوع عنوان کرد:«در تکمیل صحبت‌های بابک انصاری درباره موضوع تیپ و کاراکتری که به آن اشاره کرد بگویم که این امر از ابتدا مساله من بود نه فقط در ارتباط با رضا پرنده و حتی درباره پوران، زن پدری که ما بسیار دیده‌ایم و او هم می‌توانست به نوعی تیپ و واکنش‌هایش شبیه زن پدرهای دیده شده باشد. کاراکتر رضا هم که بسیار لب مرزی بود و وسواس به خرج دادیم که این اتفاق بیافتد و ما موفق شدیم که رضا به هیچ عنوان حتی در فریمی که درخروجی می‌بینیم به تیپ حتی نزدیک هم نشده است. این اصرار را درباره پوران هم داشتم. می‌شود گفت هر دوی این کاراکترها ویژگی‌های فیلم شدند چه بسا که آقای میرکریمی اولین‌بار که پس از اکران فیلم در جشنواره بین‌المللی فیلم فجر من را دیدند به این نکته اشاره کردند.»

کارگردان «پاسیو» در پاسخ به سوالی در ارتباط با دلیل استفاده از دوربین روی دست گفت:«قطعاً در غالب اوقات این مساله در راستای رئالیته فیلم و کمک به فضاسازی آن بوده است، به طور مثال جایی که شاهد فروریختن رضا هستیم و یا حالت‌های آشفته مینا، این اتفاق باید با استفاده از دوربین روی دست رخ می‌داد، هرچند این تصور وجود داشته باشد که با توجه به تب دوربین روی دست که در بسیاری از فیلم‌ها متداول شده است، اما باید بگویم که آنچه که در قاب بندی و فیلم‌برداری این فیلم صورت گرفته همه آن‌ها در راستای خدمت به قصه‌گویی فیلم بوده است. دوربین در جایی به جهت همراهی مؤثر با خاصیت فیلم و مثلاً در سکانس‌های پوران باید روی دست قرار می‌گرفت و شکل پرتابل و سیال را تداعی می‌کرد و اگر دقت هم کرده باشید، ما آن‌چنان هم در حرکت دوربین، کارهای عجیب و خارق‌العاده‌ای را انجام ندادیم و در اوج سادگی دوربین با حرکت و میزانسن بازیگران همراه شده است. همان‌طور که اشاره کردم به سینمای قصه‌گو علاقه شدیدی دارم و در «پاسیو» هم قصه‌های زیادی را به شکل خرده قصه نقل کرده‌ام که هر کدام از آن‌ها حتی قادر بودند در جریان روایت مستقل از هم تبدیل به یک فیلم مجزا شوند، اتفاقاً یکی از نگرانی‌های ما هم همین بود که تا چه اندازه مخاطب قادر است با همه آن‌ها ارتباط برقرار کرده و یک رابطه منطقی میان آن‌ها برقرار کند که البته خدا را شکر بازخوردها مثبت بود.»