
برگزاری نشست نقد و بررسی «در جستجوی فریده» در خانه هنرمندان
کوروش عطایی:فیلم روایتی داستان محور دارد/ شاهین امین: این مستند از فیلمهای داستانی روی پرده پرکششتر است
هنروتجربه- کامبیز حضرتی: نشست نقدو بررسی فیلم « در جستجوی فریده » ساخته آزاده موسوی و کوروش عطایی روز یکشنبه سیام دیماه در خانه هنرمندان برگزار شد. در این نشست علاوه بر کوروش عطایی شاهین امین منتقد سینما حضور داشت.
شاهین امین نشست را با تاکید بر اهمیت سینمای مستند آغاز کرد «خوشبختانه در این چندسالی که گروه هنروتجربه به راه افتاده است مستندهای جذاب، دیدنی و پرکششی به اکران درآمدهاند. مستندهایی که موضوعات خوبی داشته و با کیفیت هم ساخته شدهاند،از جمله دو اثر درخشان «در جستجوی فریده» و مستند قبلی این دو کارگردان «از ایران یک جدایی» .
او اضافه کرد: «مشهور است که میگویند در سینمای مستند انتخاب سوژه نیمی از راه است. فیلم «در جستجوی فریده» سوژه عجیبوغریبی ندارد و همه ما مشابه آن را احتمالا با اندکی اضافه و کم دیده ، خوانده یا شنیدهایم . اما کارگردانان فیلم از این سوژه تکراری – البته جذاب – اثری با بافت دراماتیک بسیار جپرکشش و درگیرکننده خلق کردند اتفاقی که تنها به مدد دقت ، باریک بینی و توانایی سازندگانش میسر شده است ،نه یک سوژهای بدیع. مستند « در جستجوی فریده »قطعا از فیلمهای داستانی روی پرده جذابتر و پرکششتر است. اکران مستندهایی در هنروتجربه با چنین شاخصهایی در این سالها دستاورد کمی نیست اما متاسفانه ذهنهای بسته فکر میکنند که در چرخه اکران فقط باید یک یا دو جنس از فیلم ها حضور داشته باشند.»
این منتقد درباره مضمون« در جستجوی فریده »هم بیان کرد: « فیلم شاید در ظاهر کمی تلخ بیاید چون فریده خانوادهاش را نیافت اما در واقع به شدت امیدبخش است. فیلم فرآیندی را روایت میکند که فردی خودش را پیدا و بسیاری تشویش هایش را فراموش میکند. حتی خانوادههایی که در مشهد به دنبال گمشده خود هستند در یک موقعیت جدید قرار میگیرند و وجوهی از درون خود را مییابند . بدین ترتیب در فیلم یک پروسه تعامل و خود شناسی دوطرفه بین فریده و خانوادهها شکل میگیرد.»
او اشاره داشت: «فیلم مستند به این شرط موفق است که روی خط اصلی خودش بماند. فیلمی که از مسیرش جدا بیفتد متشتت و طولانی شده و جذابیت خود را برای مخاطب از دست میدهد . گزینش آنچه باید در پرده منعکس شود میتواند یک مستند را موفق یا ناموفق کند که خوشبختانه « در جستجوی فریده » در این زمینه هم مثال زدنی است ، واقعا انتخاب ۸۸ دقیقه از بین صدساعت راش کار سادهای نیست.
یکی از جذابیتهای دیگری که کمک میکند همراه فیلم شویم تضاد در رفتار خانوادهها با فریده و فضای تربیتی او در هلند است. این کنتراست ماجراها و آدمها را جذاب می کند . با این حال خانوادهها در آخر که متوجه میشوند فریده دخترشان نیست او را از خودشان میدانند و این یک امیدواری ادامهدار است. »
عطایی: پخشکنندههای ما حاضر نیستند ریسک کنند
کوروش عطایی در این نشست درباره پخش این فیلم عنوان کرد: «در جشنواره سینما حقیقت برای بار اول که فیلم اکران شد استقبال خوبی از آن صورت گرفت و در ۴ سانسی که داشت بیش از ظرفیت سالن مخاطب داشت. واکنش مخاطبان نشان میداد که درگیر درام آن شدند. ما سعی کردیم برای فیلم را اکران گستردهتری داشته باشیم اما متاسفانه به خاطر سازوکار سینمای ایران و سلیقه پخشکنندهها این اتفاق نیفتاد.»
او اضافه کرد: «ما تقریبا با تمام پخشکنندههای فعال صحبت کردیم و همه فیلم را دوست داشتند اما میگفتند این فیلم در اکران عمومی جواب نمیدهد. پخشکنندههای ما حاضر به ریسک نیستند و به فیلمهای غیرکمدی و فاقد بازیگر چهره توجه ندارند. بعد از ۳-۴ ماه که جواب نگرفتیم فیلم را در هنروتجربه اکران کردیم. این گروه با امکانات و سانسهای محدودش همکاری خیلی خوبی کرد تا فیلم دیده شود. ما تبلیغات وسیعی جز شبکه اجتماعی نداریم و شگفتآور است که مردم به صورت خودجوش فیلم را تبلیغ میکنند و رسانه ما هستند. تاکنون هم بالای ۱۰هزار نفر فیلم را دیدهاند.»
این کارگردان درباره انتخاب سوژه این فیلم بیان کرد: «ما خیلی اتفاقی به سوژه فیلم رسیدیم. دوستی برای ما درباره دختری که در خارج زندگی میکند و دنبال خانوادهاش میگردد صحبت کرد. ما از طریق یک خبرنگار هلندی که قصه آن دختر را برای اولین بار منتشر کرده بود با فریده تماس گرفتیم و موضوع ساخت مستند را مطرح کردیم. او از این پیشنهاد خوشحال شد که به واسطه این پیشنهاد می تواند به ایران سفر و خانواده اش را جستجو کند. قبل از فیلمبرداری دوسال با فریده ارتباط داشتیم و من یکبار برای ضبط تیزر به هلند رفتم. ما با او ارتباط صمیمانه داشتیم و تیم پنج نفره ما طی بیست روز فیلمبرداری در هلند مثل یک خانواده کنار او بودند.»
او افزود: «از شروع آشنایی ما با فریده تا شروع فیلمبرداری دوسال طول کشید. در این مدت با خانوادههایی که فریده را دختر خودشان میدانستند تماس گرفتیم و همچنین سعی کردیم هزینه فیلم را تامین کنیم. برای این کار کمپینی تشکیل دادیم که مورد استقبال قرار گرفت و ۳۰۰ نفر به ما کمک کردند و بخش اولیه سرمایه برای فیامبرداری تامین شد. بخش دیگری از سرمایه را از جاهای دیگر و مرکز گسترش تامین کردیم. فیلم از هلند شروع شد و فیلمبرداری آن به هم پیوسته بود و مانند یک فیلم سینمایی دوماه طول کشید. ما ۱۰۰ ساعت راش داشتیم و تدوین آن کار خیلی سختی بود. چون باید جمله جمله حرفها ترجمه میشد. ما بخش زیادی از شکل روایت را در تدوین شکل دادیم .در واقع از قطعی شدن سوژه تا نمایش فیلم چهارسال طول کشید.»
هیچ صحنهای را بازسازی نکردیم
او درباره بازسازی نبودن این مستند بیان کرد: «بعضی مخاطبان در جشنواره حقیقت از ما میپرسیدند چطور این قدر خوب از شخصیتها بازی گرفتهاید. جواب ما هم این بود که تمام صحنهها واقعی است و آنها زندگی خودشان را داشتند. احتمالا چون فرم روایی فیلم داستانمحور است عدهای اشتباه برداشت کردند. ما هم مانند فریده اولینبار با خانوادهها در ایستگاه قطار مشهد مواجه میشویم و کل اتفاقات بدون برنامه ریزی قبلی رخ داد . ما اصلا نمیدانستیم هر خانواده در مواجهه با فریده چه برنامهای دارد ،در تمام این لحظات دوربین یک مشاهدهگر است. البته قبلا با آنها ارتباط تلفنی داشتیم و تک تک افراد حاضر در فیلم برای حضور جلوی دوربین رضایتنامه گرفتیم.»او درباره عدم توجه افراد داخل فیلم به دوربین عنوان کرد: «دلیل این مسئله آن است که دوربین ما طرف صحبت افراد نیست بلکه فریده مخاطب آنها است و آنها میخواهند او را جذب خودشان کنند ، برای همین حذب دوربین نشدند و سعی کردند حرفشان را به فریده بفهمانند. احتمالا یک دلیل فرعی دیگر هم دارد که اصولا هرچه سطح ارتباط افراد با رسانه کمتر باشد جلو دوربین راحتتر هستند .»
او درباره شخصیت نگار در این مستند توضیح داد: «این شخصیت را ما وارد قصه کردیم. ما به شخصیتی نیاز داشتیم که مترجم فریده باشد و دوست داشتیم حضور زن مستقلی مانند نگار را در فیلم داشته باشیم تا تصاویر ایران صرفا محدود به خانوادههایی که دید نباشد. او یک آدم تحصیلکرده و همراه بود که حضور موثری در فیلم داشت و از واکنشها متوجه شدیم که چقدر حضور او مثبت بوده است.»
عطایی در پاسخ به این سوال که چرا آداب و رسوم خراسان در فیلم نمود ندارد؟ توضیح داد: «خیلیها به ما گفتهاند چرا درباره فرزندخواندگی یا آداب و رسوم توضیح بیشتری ندادهاید. ما یک قصه تعریف میکنیم و هرچیزی در فیلم وجود دارد در امتداد آن قصه است. پرهیز داشتیم که چیز دیگری جز خط اصلی داستان را به کار اضافه کنیم. اگر در فیلم موسیقی مقامی یا عزدارای اربعین وجود دارد صحنه ایجاب کرده است. بسیاری از فیلمهای مستند از این نقطه آسیب دیدهاند که از موضوع محوری خودشان دور میشوند. ما باید در تدوین همه چیزهایی که در مسیر خط اصلی نیست را کنار بگذاریم.»
او ادامه داد: «در مستند نباید شکلی پیش رویم که چیزی از سمت سازندگان به جلوی دوربین تزریق شود و آنها را درگیر احساسات کند. ما تنها نحوه برخورد خانوادهها را با فریده نشان دادیم و اینها خودشان درگیری حسی با فریده داشتند. فریده میدانست احتمال آنکه آنها خانوادهاش باشند کم است چون ماجرا مربوط به ۴۰ سال قبل بود. همه نریشنهای فیلم هم نوشته خود فریده یا از متن وبلاگ اوست و ما چیزی را به آن تحمیل نکردیم. ما فقط کارگردانی کردیم که در چه لحظاتی نیاز به توضیحات و بیان احساسات داریم.»
این کارگردان در پایان اشاره داشت: «سفر به ایران برای فریده مانند درمان بود. من هنوز با فریده ارتباط دارم و خوشحالم که دیدن این خانوادهها دغدغه چهل ساله او را رفع کرد. عنوان فیلم «در جستجوی فریده» است و این یعنی فریده به دنبال خودش است و برای همین یک سفر اودیسهوار انجام میدهد و وقتی به هلند برمیگردد همان آدم قبلی نیست.»