
کوتاه درباره واکنشها به چند فیلم جشنواره سیوهفتم
هنروتجربه:جشنواره سیوهفتم فیلم فجر به روز سوم رسیدهاست،طی این مدت فیلمهای متعددی از بخشهای مختلف به روی پرده رفتهاند و با واکنشهای مردم و منتقدان روبهرو شدهاند،تعدادی از این فیلمها واکنشهای مثبت دریافت کردهاند و در میان ستارههای نویسندگان و منتقدان جای گرفتهاند و البته اقبال مردمی هم داشتهاند و برخی هم چندان نه از سوی نویسندگان سینمایی و نه تماشاگران از آنها استقبال نشدهاست.
«شبی که ماه کامل شد» اولین فیلم جشنواره سی و هفتم بود که هم به سانس فوقالعاده رسید و هم توانست در مجموع نظر مثبت منتقدان را دریافت کند.رضا درستکار منتقد سینما از جمله نویسندگانی است که یادداشتی تحسین آمیز بر این فیلم نوشت و آنرا فیلم اول کامل آبیار توصیف کرد:«شبی که ماه کامل شد چهارمین فیلم نرگس آبیار نیست، در واقع نخستین فیلم آبیار است.بله! بله! «شیار ۱۴۳» و «نفس» هوادارانی داشتند و گاهی چیزهایی! انکارشان نمیکنم، اما بهعنوان یک فیلمبین، ترجیح میدهم اینجا در «شبی که … » با خانم آبیار همکلام شوم؛ فکر کنم این ترجیح سینما هم باشد.«شبی که …» از نظر فنی و تکنیکهای کارگردانی، همانطور که در حرف زدن خود خانم آبیار هم متجلی شده است، استحکامی دارد که من دوستش دارم. فیلم داستانپرداز پیشرونده و متکی به الگوهای مستند و گونه سیاسی/ معمایی که تاکنون در سینمای ما تجربه نشده بود……» البته این فیلم هنوز در سینمای رسانهها اکران نشدهاست.
رسول صدرعاملی بعد از هشت سال در این دوره از جشنواره با فیلم «سال دوم دانشکده من» به جشنواره فیلم فجر بازگشتهاست.فیلمی که نظرها دربارهاش متفاوت بود برخی از آن به عنوان ادامه فیلمهایی چون «دختری با کفشهای کتانی» و «من ترانه ۱۵ سال دارم» که دغدغه نوجوانان را داشت، یادکردهاند و برخی هم معتقدند موضوع آن که این بار محور آن جوانان هستند، نیاز به جسارت بیشتری در پرداخت و کارگردانی داشتهاست.
کیومرث پوراحمد هم که بعد از سالها با «تیغ وترمه» به جشنواره بازگشته با نظرات متفاوت منتقدان سینمایی مواجه شدهاست.اگرچه تعدادی از آنها معتقدند قصه فیلم دیر شروع میشود اما لحظاتی از آن را کنجکاوی برانگیز میدانند.پوراحمد در سینمای رسانهها و در نشست خبری این فیلم با آرامش به انتقادها گوش سپرد و حتی گاهی آن را پذیرفت ولی دستآخر هم اذعان داشت که از ساختن این فیلم راضی است.
در میان فیلمهای این چند روز تاکنون «غلامرضا تختی» بهرام توکلی بیشترین توجه را به خود معطوف کردهاست،اگرچه این فیلم منتقدانی سرسخت دارد اما برخی نویسندگان سینمایی هم با آن همراه شدهاند و شور و احساس و قهرمانپروری آنرا با «تنگه ابوغریب» ساخته پیشین توکلی مقایسه کردهاند،اگرچه در این هستند منتقدانی که آن را به دور از سینمای بهرام توکلی و فیلمهای موفق او دانستهاند.از سکانس مبارزه تختی با کشتیگیر آمریکایی این فیلم هم به عنوان سکانس نفسگیر و درخشان یاد شدهاست.
وقتی خبر ساخت فیلمی به کارگردانی پولاد کیمیایی و تهیهکنندگی مسعود کیمیایی در رسانهها منتشر شد اکثرا متفقالقول انتظار داشتند پسر حتما راه پدر را رفته و فیلم با مولفههای آشنای سینمای کیمیایی ادامه همان مسیر باشد. اما پیش از آغاز جشنواره زمزمههایی مبنی بر قابل قبول بودن اولین تجربه کارگردانی پولاد کیمیایی مطرح شد و «معکوس» در اکران در سینمای رسانهها هم همین نمره قابل قبول را گرفت و حتی مجید اسلامی درباره آن نوشت:«برای تماشای فیلم بعدی پولاد کیمیایی بیشتر کنجکاوم تا فیلم دیگری از مسعود کیمیایی.»
در میان آثاری که البته هنوز در سینمای رسانهها به روی پرده نرفته یک فیلم هم از قبل از شروع جشنواره فیلم فجر خبرساز بود و توجهها را به خود جلب کرد«متری شیش و نیم» به کارگردانی سعید روستایی که چند سالی است چه دوستداران اولین ساخته او «ابد ویک روز» و چه منتقدان این فیلم« منتظر ساخته شدن دومین فیلمش هستند.خبرهای عدم نمایش این فیلم به دلیل برخی مشکلات و تایید و تکذیب شدن آن و بالاخره اولین نمایشش در سینماهای مردمی کنجکاوی را برای دیدن این فیلم دوچندان کرد. به طوریکه نمایش این فیلم در سینماهای مردمی به سانس فوقالعاده کشید.البته هنوز یادداشتهای چندانی درباره این فیلم منتشر نشده است تا ببینیم در نهایت سعید روستایی توانسته همانند فیلم اولش توجهها را به خود جلب کند.
«عصر جمعه» اولین ساخته بلند سینمایی مونا زندی حقیقی یک موضوع حساس اجتماعی را دستمایه قرار داده بود و «بنفشه آفریقایی» دومین ساخته این کارگردان هم ایده جسورانهای دارد. این فیلم در سینمای رسانهها با استقبال نسبی مواجه شد و در فضای مجازی هم از آن به عنوان فیلمی قابل احترام یاد شد،اگرچه در برنامه تلویزیونی هفت به سختی به آن تاختند.
بازی متفاوت امین حیایی سال گذشته در فیلم«شعلهور» حمید نعمتالله توجه بسیاری به خود جلب کرد و حضور این بازیگر در فیلم«درخونگاه» سیاوش اسعدی نیز به عقیده برخی نویسندگان این فیلم نیز موفق بوده هرچند خود فیلم به نسبت دو فیلم پیشین اسعدی «جیب بر خیابان جنوب» و«حوالی اتوبان» تاکنون طرفداران کمتری دارد. اگرچه در یادداشتهایی کارگردانی، بازیها و خیلی از ویژگیهای فیلم قابل توجه عنوان شدهاست. اسعدی این فیلم را به مسعود کیمیایی تقدیم کرده و همین مساله و البته علاقه این فیلمساز به سینمای کیمیایی که در دو فیلم قبلیاش هم قابل ردیابی بود، موجب مقایسه این فیلم با آثار کیمیایی در اغلب یادداشتها و نقلقولها شدهاست،به هرحال باید منتظر یادداشتهای مفصلتر درباره این فیلم ماند.