
برگزاری نشست نقد و بررسی مستند«چشمه زاون» در اصفهان
زهرا نیازی:این فیلم قصه یک عکس و دانشگاه سوره و زاون است
هنروتجربه-مرسده محمدی:سالن سینما سوره اصفهان عصر روز سهشنبه ۱۸ تیرماه میزبان نمایش فیلم مستند «چشمه زاون» به کارگردانی زهرا نیازی بود. بعد از نمایش این فیلم، جلسه نقد و بررسی آن با حضور کارگردان برگزار شد. منتقد این برنامه عقیل قیومی بود.
در ابتدای این جلسه عقیل قیومی از تلاش ارزشمند کارگردان این مستند برای اکران و جلسه پرسش و پاسخ این فیلم در سالن سوره که در قلب چهارباغ اصفهان واقع است، صحبت کرد:«در این مکان سالها به همت زاون نمایش و نقد فیلم در قالب کانون فیلم برگزار میشد.»
زهرا نیازی هم ضمن تشکر ازحضور رضا نوربختیار، موسوی فریدنی، مجید شاکرین، فرید صلواتی و آقای رهبری که برای تماشای فیلمش آمده بودند، گفت:«کارم را با فیلم کوتاه شروع کردم وسپس به مستندسازی روی آوردم، یک چهار گانه هم در مورد ام اس و زنان به اسم «زن در سایه ام اس» ساختهام. مستندهای بعدیام «مهین داستان نانوشته»،«زندگی کور نیست» و «خانه روشنان» بود و «چشمه زاون» اولین فیلم بلندم است که اکران میشود.»
در ادامه این نشست عقیل قیومی با اشاره به اینکه کارگردان این مستند صاحب نگاه است، از چگونگی شکلگیری ایده این فیلم پرسید. زهرا نیازی توضیح داد:«سال ۸۸ یعنی زمانی که هنوز زاون قوکاسیان در میان ما بود،به او گفتم میخواهم فیلمی در موردش بسازم. گفت بروم سفر و برگردم. ساخت فیلم به دلیل مرگ زاون، حدود چهار ، پنج سال طول کشید و بعد هم جمع کردن فیلمها و تصاویر آرشیوی که همهاش متعلق به آرشیوهای شخصی افراد است و مهمترین قسمتهای آرشیو این فیلم که مصاحبه است توسط آقای مجید شاکرین گرفته شدهاست. یادآوری میکنم فیلم با سرمایه شخصی من ساخته شده است.»
سپس منقد جلسه،نکاتی درباره نقش فیلمنامه در فیلمهای مستند مطرح و از کارگردان درباره فیلمنامه این مستند سوال کرد. زهرا نیازی در پاسخ با اشاره به اینکه این مستند فیلمنامه نداشتهاست، عنوان کرد:«بیشتر فیلم در مرحله تدوین توسط خودم شکل گرفت، این یک کار دغدغهمند است نه کار سفارشی و از نبود زاون به وجود آمد و کم کم در ذهن من شکل گرفت.»
در بخش دیگری از این نشست موسوی فریدنی تاریخ نگار اصفهانی نیز از نقش زاینده رود در این فیلم و شعر گونه بودن فیلم تعریف کرد:«پیوند زاینده رود با زاون در این فیلم جالب است. وقتی زاون آخرین کلماتش را میگوید صحنه ای که ما میبینیم صحنه رودخانه بی آب و زمین ترک خورده زاینده رود است، این یک شعر است. در این فیلم مسأله فقط بستن دانشگاه سوره نیست مساله این است که اصفهان نگهدارنده نخبهها و ادیبان و هنرمندانش نیست. شاید اصفهان تولید کننده هنرمند باشد اما نگهدارنده آن نیست.»
زهرا نیازی در تأیید این سخنان عنوان کرد:«الان دغدغه من این است که در حال حاضر چه فضایی در این شهر داریم؟ من سه هفته است در تلاشم تا این فیلم را در مرکز شهر نشان دهم. درمورد آثار باستانی هم باید بگویم اینقدر در اکثر مستندها از این کاشیها فیلمبرداری شده و رویشان پن و تیلت شده که همه اصفهان را به این صورت میشناسند اما به نظر من اصفهان بدون آدمهایش چیزی نیست این آدمها هستند که شهر را تعریف میکنند.حرف من این است که این شهر آدمهای دلسوزش را نمیبیند و وقتی هم که میروند یک تندیس میشوند وسط یک میدان شهر و همین.»
در ادامه این نشست،مجری برنامه از کارنگ کرباسی سازنده موسیقی فیلم خواست تا به روی صحنه بیاید و در این گفتوگو شرکت کند. کارنگ کرباسی در معرفی خودش گفت:« من آهنگسازی خواندهام. در این فیلم دو محور وجود دارد یکی خشکی زاینده رود و دیگر زاون. ما در این فیلم موسیقیمان مدرن است و اکثرا با ضربههای آرشه و به صورت افکتی تولید شدهاست، از ساز الکترونیک هم استفاده نکردیم و دو ساز ویولون و نی داریم. نی برای زاینده رود و ویولون برای زاون است. در قسمت صحبتهای زاون هم موسیقی به اوج میرسد واین دو ساز با هم ترکیب میشوند.»
در ادامه این نشست تماشاگران سوالاتی را در مورد فیلم مطرح کردند.مجید شاکرین یکی حاضرین به طولانی بودن این مستند اشاره داشت:« اگر این فیلم درباره زاون باشد طولانی است و گاهی هم کمی پراکنده. زاون قبل از دانشگاه سوره خیلی کارها کرده و در سینمای آزاد فعالیت داشته است چرا آن مقطع را بیشتر نشان ندادهاید؟ اگر فیلم درباره دانشگاه سوره است باید قبل از اینکه زاون به آن دانشگاه میرفت را هم نشان میدادید. بنابراین باید دید فیلم بر کسی که از بیرون زاون را نمیشناخته و دانشگاه سوره را هم نمیشناسد، چه تأثیری میگذارد؟»
پاسخ این نکته و نظر را یکی از تماشاگران داد:«من به عنوان یک مخاطب عام فیلم برایم جالب بود و اصلا نمیدانستم یک دانشگاهی به اسم سوره زمانی در این شهر بوده و شخصی به اسم زاون چنین تأثیری روی این شهر و دانشگاه آن داشته است.»
و در ادامه زهرا نیازی هم نکاتی را در همین ارتباط مطرح کرد:« خودم نخواستم در فیلمم بیشتر از این از سینمای آزاد سخن بگویم، اگر توجه کرده باشید قسمتهایی از فیلمهای آرشیوی در مورد سینمای آزاد آن زمان است. این فیلم یک فیلم خود بیانگر است، این فیلم قصه این عکس و دانشگاه سوره و زاون است. زاون یک شخصیت چند بعدی است، من زاون را در مقطع طلایی اصفهان دیدم. نتیجه اصلی زندگی زاون را دانشجوهایش تشکیل میدادند، من زاون را در دانشگاه سوره دیدم. قصهام در اصل فضای فرهنگی این شهر است و این که چرا ما در این شهر فضای فرهنگی کافی نداریم؟»