هنروتجربه: «مستند میدان جوانان سابق» این روزها در گروه هنروتجربه در حال اکران است.خبر آنلاین به این بهانه یادداشتی را از محدثه واعظیپور منتشر کردهاست.
در ابتدا این یادداشت آمده است :
«سازنده مستند «میدان جوانان» موفق شده یک دغدغه شخصی را به موضوعی جذاب برای تماشاگری تبدیل کند که روزهای پر تب و تاب اصلاحات را به خاطر دارد. مستند «میدان جوانان» از همان نمای اول تکلیفش را با تماشاگر روشن میکند: این فیلمی است درباره روزنامهنگاری که به آخر خط رسیده. دست کم شرایط و فضای کار برایش به نحوی رقم خورده که باید با حرفهای که دوستش دارد وداع کند. یک فیلم شخصی و در بعضی لحظات کاملا زنانه و احساس برانگیز. پس از آن، تماشاگر است که تصمیم میگیرد با شخصیت اول مستند همراه شود یا فیلم را با فاصله نگاه کند. برای من که کمی زودتر از راوی و سازنده فیلم، از این گور برخواستهام تماشای فیلم مواجهای تازه با سرنوشتی بود که با همه لحظات پرفروغش به پایان رسیده است. اما همه بضاعت فیلم این نیست و مینا اکبری موفق شده در نخستین تجربه کارگردانیاش، یک دغدغه و مسئله شخصی را به فیلمی تبدیل کند که برای هر تماشاگری دیدنی است. به ویژه برای نسلی که روزهای جوانیاش در فضای ملتهب و شورانگیز (و اینک نوستالژیک) دوم خرداد گذشته، بهترین دوران فعالیت رسانههای مکتوب را دیده و خوش اقبال بوده که در آن روزگار روزنامهنگاری را تجربه کرده است.
واعظیپور در ادامه آورده است :
راوی «میدان جوانان» به دلیل سابقه فعالیتش در رسانههای منتسب به جناح اصلاح طلب، سلیقه و گرایش سیاسی دارد که برای بیننده فیلم شفاف و آشکار است، اما فیلمساز حتی از اصلاح طلبان هم انتقاد میکند و این باعث میشود فیلم فضایی منصفانه به خود بگیرد. (فصلی که اکبری با شمس درباره عجله اصلاحطلبان برای استفاده از فضای باز سیاسی و اجتماعی انتقاد میکنند.) مینا اکبری در اولین فیلمش که ملالآور و خسته کننده نمیشود و تا انتها تماشاگر را با خود همراه میکند، به حرفهای ادای دین کرده که همه ما تا ابد عاشقش هستیم و میدانیم شعله عشقش همیشه در وجودمان گرم است. حتی اگر مانند لیلی فرهادپور حرفههای پردرآمدتری را تجربه کنیم . برای ما، مستند «میدان جوانان» به این دلیل دیدنی و جذاب است که این شعله لرزان را باوقار و شکوه به تصویر میکشد و چهره محترمانهای از روزنامهنگاران ارائه میدهد.
کارگردان «میدان جوانان» به دنبال تصنع و فرمگرایی افراطی نبوده. برخلاف بسیاری فیلمسازان تازهکار نخواسته تماشاگر را مرعوب بازیهای فرمی و پیچیدگی در روایت کند. لحن او صمیمی، ساده و پذیرفتنی است. گفتار متن پالوده و صریح است، استفاده از تصاویر آرشیوی تمهید درستی برای ایجاد جذابیت در فیلم و انتقال اطلاعات و فضاسازی بوده است. اگر فیلم میتواند قلب تماشاگر را درگیر کند به خاطر حس زنانهای است که در آن جاری است و روحی که واقعیت تلخ را با شور، خاطره و عشق تلطیف کرده است. در پایان، من هم مانند راوی و بسیاری از تماشاگران «میدان جوانان» دوست داشتم به گذشته بازگردم. به روزهایی که روزنامهنگاران پرامید، فارغ از هیاهوی بازیهای سیاسی به دوربینها لبخند میزدند و به ایرانی آباد برای همه میاندیشیدند.»