
علیرضا معتمدی:«رضا»از فقدان و نبودنها میگوید
هنروتجربه:«رضا» اولین سینمایی بلند علیرضا معتمدی در سینماهای گروه هنروتجربه در حال اکران است. روزنامه صبا(سهشنبه ۲۵ تیر) به این بهانه با این کارگردان گفتوگو کردهاست،که بخشهایی از آن را میخوانید.
در ابتدای این گفتوگو علیرضا معتمدی در مورد آن وجهی از عشق که در فیلم «رضا» به آن پرداخته شدهاست، گفت«… عشق یک روی سکه است و تنهایی ناشی از نبود عشق روی دیگر سکه. ما از فقدان و نبودنها در فیلم حرف میزنیم و این دووجهی بودن در سراسر فیلم وجود دارد. در قسمتهایی که نریشنی از قصهای که رضا در حال نوشتن آن است را میشنویم، روز دوم است پیش رویش را نگاه کرد، دشتهای سبز، گلههای رمه، شرابهای شیرین، زنان زیبا و هر آنچه نبود را میدید. تاکید فیلم بر فقدان است و آنچه نیست را میخواهیم نشان دهیم. من عشق را از طریق نبود آن و تنهایی قهرمان قصه نشان دادم و سعی کردم عاشق بودنش را ببینیم. به نظرم بودن و نبودن عشق مثل دو روی یک سکّه است.»
او در ادامه درباره شکلگیری ایده این فیلم توضیح داد:«این سوژه اول به وجود آمد و بعد من تصمیم گرفتم آن را تبدیل به فیلم کنم. اینطور نبود که دنبال قصه بگردم و بخواهم فیلمی بسازم. من مدتها در حیطههای مختلف سینما فعالیت کرده بودم و هیچوقت فیلمسازی برایم جذابیتی نداشت و دنبال این نبودم که حتماً فیلمی بسازم. بعدها فهمیدم به این علت چنین حسی داشتم که هنوز قصهای که من را قلقلک بدهد و وسوسه شوم که فیلم بسازم را پیدا نکرده بودم.»
در بخش دیگری از این گفتوگو معتمدی در پاسخ به سوالی که به شخصیت اصلی فیلم «رضا» اشاره دارد و اینکه در جهان پرمشغله و سریع امروز چقدر افرادی مثل «رضا» زیست میکنند، عنوان کرد:«فیلم «رضا» رئال نیست و به همان نسبتی که وقتی شنگول و منگول با گرگ صحبت میکنند، آنها را باور میکنیم، منطق فیلم «رضا» هم قابل باور است. منطق شخصیت «رضا» داستانی است و دنبال این نبودم رویکردی برای «رضا» داشته باشم که همه مردم هم آن رویکرد را قبول داشته باشند. میخواستم چیزی که منطقش قصه است آیینه جامعهای باشد که در آن زندگی میکنیم. فکر میکنم تعداد کمی از آدمها اینگونه زندگی میکنند. «رضا» نوعی پیشنهاد به مخاطب است و شکلی دیگر از زندگی است. روشی که «رضا» در زندگیاش پیش گرفته به سن و سال هم مربوط است و فکر میکنم خودم از زمانی که به چهلسالگی رسیدم سختگیریهایم کمتر شده است و فکر میکنم همه یک روزی به این نقطه از زندگی میرسند. به این دلیل که تجربیات به ما میفهماند که در این جهان بزرگ و کهکشانهای بیانتها خیلی چیزها در اختیار خودت نیست و نمیتوانی تغییر ایجاد کنی و هر چقدر قوی، زرنگ، خوشگل و… باشی بعضی موارد عوض نمیشوند و مجبوری بپذیری. در مقابله با زندگی دو راه وجود دارد: یا غمگین و افسرده شوی یا سعی کنی در همین وضعیت به راهت ادامه دهی و بپذیری که شرایط تغییر نمیکند. من هم در فیلم «رضا» سعی کردم راه دوم را انتخاب کنم و فکر میکنم این مسیر تازه و جذابتر است.»
این کارگردان در این گفتوگو مورد اکران فیلم در هنروتجربه هم گفت:«حس و نگاه من به هنروتجربه متناقض است. به نظرم کلیت هنروتجربه خوب بوده و مشکل بزرگی دارد که ترجیح میدهم بعدا در موردش حرف بزنم.» و در ادامه درمورد تماشاگران هنروتجربه هم تاکید کرد:« به نظرم تماشاگران گروه هنروتجربه دستچین شدهاند و فکر میکنم خیلی خوب فیلم را میفهمند و ماهیت آن را دریافت میکنند.»