
بهمن کامیار:«کارت پرواز»در هنروتجربه به دست مخاطب واقعی فیلم رسید
هنروتجربه:تهیه کننده فیلم «کارت پرواز» درباره اینکه چرا این اثر را در هنروتجربه اکران کرده است، عنوان کرد که اگر قرار بود این فیلم در یک سرگروه عمومی در سینما اکران شود، به دست مخاطبش نمیرسید.
بهمن کامیار، تهیهکننده، نویسنده و کارگردان که این روزها فیلم «کارت پرواز» به تهیهکنندگی او در سینماهای هنروتجربه درحال اکران است، درباره اینکه چطور در این اوضاع اقتصادی باز هم سراغ سوژههای اجتماعی میرود، گفت:«الان قصد داریم یک فیلم کمدی بسازیم. یک ماه دیگر کلید میزنیم و قرار است با درآمدش باز فیلم اجتماعی بسازیم. این برمیگردد به اینکه اساسا شما حضورت در سینما را از قبل چطور تعریف کرده باشی. به نظر من در سینما خیلی زود میشود پولدار شد و خیلی دیر میشود معتبر شد. در سینما با این فرمول مشخصی که سالهاست اجرا میشود، میتوانید به سرعت پولدار شوید و پنج شماره از فیلمت را بسازی ولی برای شما اعتباری نخواهد داشت. من اگر در سینما فعالیت میکنم، دنبال آن اعتبار هستم نه دنبال آن شهرت یا پول.»
او درباره هزینههای ساخت فیلمی همچون «کارت پرواز» در شرایط فعلی گفت:«الان اگر بخواهیم شبیه «کارت پرواز» فیلمی با همان گروه بسازیم، بالغ بر چهار برابر هزینه میشود. در حالیکه هیچ اتفاق خاصی نه برای سینمای ایران افتاده و نه برای کسانی که در آن نوع سینما و آن نوع فیلم دخالت داشتند ولی بودجه ۴۰۰درصد اضافه شده. این به دلیل همان چرخه مریض است که در سینمای ایران حاکم است. شما وقتی به سینما آزادی میروید، مثلا ده فیلم اکران است، ۹تای آن کمدی است. یک فیلم من غیرکمدی بود که ساعت ۱۰ شب یک سانس بود. یعنی پیشانی سینمای ایران که یک زمانی فیلمهایی بر آن میدرخشیده که هنوز تن آدم میلرزد وقتی اسمشان میآید الان به این سینما تبدیل شده.»
کامیار درباره وضعیت سینما افزود:«من ناراحت سینمای ایران هستم که به سمتی میرود که دغدغه از آن حذف شده و اعتقاد دارم این یک جریان کاملا برنامهریزی شده و هدفمند است که سینما را به این سمت میبرد. جریانی که با سرمایه هنگفت وارد سینمای ایران شده و مسیر فیلمسازی ما را دارد هدایت میکند به سمتی که یکسری فیلم خنثی بیخاصیت صرفا سرگرمکننده مبتدل مستهجن وارد این سینما شود. من با خانوادهام فیلمهایی در سینمای ایران دیدم که در خلوت خودم نمیتوانستم ببینم. من به تمام فیلمهایی که در آنها دخالت داشتم افتخار میکنم ولو اینکه همه آنها روی هم به اندازه یک فیلم درپیتی که الان اکران میشود نفروخته. حتی به اندازه یک روز بعضی از این فیلمها نفروخته.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا معتقد است سلیقه مخاطب کاهش پیدا کرده، عنوان کرد:«به شدت این اتفاق افتاده و شما الان با یک سینمای لالهزاری طرف هستید. اگر به ۴۰سال پیش برگردیم، الان هیچ تفاوتی با آن زمان که در خیابان لالهزار راه میرفتی ندارد. فقط گلپریجون ندارد که آن هم یک خارجیاش را برمیدارند و در فیلم میگذارند. سلیقه مخاطب را هم آن چرخه تقلیل داده. ولی فیلم ما مخاطب خودش را پیدا میکند. چون اکران در هنروتجربه و برنامهای که برای اکرانش داریم، فیلم به مخاطبش میگوید که تو باید بیایی من را ببینی یا به دیگری میگوید این فیلم تو نیست. ما همان اول میگوییم اگر آمدی فیلمی ببینی که پاپ کورن بخوری و تفریح کنی، این فیلم تو نیست و ما هم پول تو را نمیخواهیم. پولی که بخواهی بدهی بعدش بگویی مزخرف و آشغال بود، این فیلم تو نیست.»
کامیار درباره اینکه چرا «کارت پرواز» را در هنروتجربه اکران کردهاند، گفت:«به همین دلیل که خیلی به این فیلمها فرصت اکران در گروه عمومی داده نمیشود. ما اگر میخواستیم در یک سرگروه اکران عمومی این فیلم را اکران کنیم، نهایتا یک قرارداد دوهفتهای با ما میبستند و در آن دو هفته هم نهایتا سرگروهمان به ما ۱۵سانس خوب میداد و بعد دو هفته هم پایین میآمد و هیچ سینمای دیگری هم فیلم ما را اکران نمیکرد. سرگروه یک سالن کوچک به شما میدهد و در ده تا سانس، بعد که این اتفاق میافتد و فروش روزانه شما پایین است، سینمادارهای دیگر هم فیلم را اکران نمیکنند. بنابراین این نگاه مریض الان در سینما هست. یعنی اگر این فیلم قرار بود در یک سرگروه عمومی در سینما اکران شود، قطعا به دست مخاطبش نمیرسید.»
این کارگردان و تهیه کننده افزود:«مخاطب «کارت پرواز» این فیلم را جز در گروه هنروتجربه نمیتوانست ببیند. الان حداقلش این است که یک برنامه مرتب مشخص شده در جای جای سینماهای تحت حمایت هنروتجربه دارد و مخاطب هم میداند با چه فیلمی روبهرو میشود و ما از این جهت میدانیم که مخاطب واقعی فیلم را میبیند، حالا اگر تعدادش کم است، متاسفانه شاید مشکل از اهالی فرهنگ و هنر است که مخاطب این مدل فیلمها کم هستند.»
او سپس به لزوم فرهنگسازی برای تغییر سلیقه مخاطب اشاره کرد:«اگر قرار باشد سلیقه مخاطب را در سینما رشد بدهی، یک برنامه هدفمند سالیانه میخواهد. با یک فیلم نمیشود سلیقه مخاطب را افزایش و کاهش داد. برای همین میگویم این که سلیقه مخاطب را پایین آوردند، یک برنامه هدفمند جامع ده ساله است که از شش سال پیش شروع شده و تا چهارسال دیگر هم ادامه دارد، چهارسال بعد همین فیلمها هم نخواهند بود. شاید فیلم اجتماعی داشته باشیم، اما فیلمهای اجتماعی که همان گروه تولید کنند با همان بودجههای عجیب غریب فقط برای خالی نبودن عریضه. اما در انتها میبینی هم به نعل زدند و هم به میخ. چطور میشود که فیلمساز امروز سمت معتادها ایستاده، فردا سمت قاچاقفروشها و روز بعد سمت پلیس. من نمیفهمم دغدغه تو کدام سمت است؟ چطور میشود فیلمسازی که مثلا «پرسه در مه» را ساخته، الان برود آن فیلم دیگر را با آن بودجه بسازد. آن فیلم کار یک فیلمساز مستقل بوده که با بودجه پایین کار میکرده ولی الان وارد چرخهای شده که من تهیهکننده مطمئنم امکان ندارد اگر بخواهم و او هم تمایل داشته باشد بتوانم با او کار کنم.»