
هنروتجربه-فرزانه ابراهیم زاده:بابک بهداد در آخرین تجربه فیلمسازی خود به سراغ موضوع تاریخ رفته و تلاش کرده تا با استفاده از تصاویر و اسناد تاریخی روایتی تصویری از تاریخ میدان بهارستان و مجلس شورای ملی یا خانه ملت داشته باشد. روایتی که به گفته خودش ۱۷۰ سال از تاریخ معاصر ایران را در برمیگیرد. این فیلم همزمان با ۱۱۳ سالگی مجلس و امضای فرمان تشکیل مجلس توسط مظفرالدین شاه قاجار در مردادماه در گروه هنر وتجربه اکران شدهاست. درباره این مستند و همچنین پژوهش و تحقیق در مستندهای تاریخی گپ و گفتی با بابک بهداد داشتیم.
با توجه به این که میدان بهارستان یکی از قدیمیترین میدانهای شهر تهران است که حدود ۲۰۰ سال است که به این نام شناخته میشود،چطور شد شما سراغ این موضوع رفتید؟
ایده اولیه فیلم قرار بود درباره آقای تهامی باشد که سالهای سال در میدان بهارستان عکاسی داشت. اما آقای ارد عطارپور به من پیشنهاد کرد، فیلمی درباره میدان بهارستان بسازم. البته فیلم به طور کامل درباره میدان بهارستان نیست. درباره محوطه بهارستان است که میدان هم بخشی از آن به شمار میآید. اطلاعات کمی درباره آن منطقه داشتم اما بعد از کمی تحقیق موضوع برایم جذاب شد و تصمیم گرفتم، فیلم را بسازم. منطقه بهارستان یک منطقه تاریخی است و جغرافیای خاصی دارد که اتفاقات مهم تاریخی و سیاسی معاصر در آن رخ دادهاست. بعد از این بود که طرح کار نوشته و به مرکز گسترش سینمای مستند ارائه شد و در نهایت فیلم جلوی دوربین رفت.
اما آن چه به عنوان مخاطب از موضوع فیلم متوجه شدم، تمرکز فیلم بیشتر روی مجموعه باغ بهارستان یا مجموعهای است که خانه سپهسالار یا عمارت پارلمان در آن جای گرفته است. یعنی فیلم از روز امضای فرمان تشکیل مجلس آغاز میشود و با یک فلاشبک کوتاه چند دقیقهای درباره شکلگیری این مجموعه و میدان بهارستان باز به سمت مجلس میآید. در حقیقت بیشتر به اتفاقات زمان تثبیت این عمارت به عنوان مجلس شورای ملی پرداخته است.
کاملا درست میگویید. به عقیده من زمانی میدان بهارستان و مسجد و محوطه سپهسالار در تاریخ اهمیت پیدا میکنند که مجلس شورای ملی به خانه سپهسالار منتقل میشود. یعنی از این برهه تاریخی است که تصمیمهای مهم کشور در این بنا گرفته میشود. تصمیماتی که در تاریخ ایران تاثیر بسیار زیادی دارد؛ از جمله قانون تاسیس بانک ملی. یعنی از زمان شروع به کار مجلس، این مکان اهمیت پیدا میکند. به عنوان مثال نهضت ملیشدن صنعت نفت از داخل مجلس آغاز میشود و بعد تجمعاتی که برای آن برگزار میشود، در میدان بهارستان است. یعنی مجلس روی این جغرافیا تاثیر مهمی داشته است. به همین دلیل نام فیلم هم «بهارستان خانه ملت» است.در واقع قصد پرداختن به معماری منطقه و میدان را نداشتم.
نکته شاخص فیلم «بهارستان خانه ملت» برای مخاطب عادی و یا مخاطبی که با نگاهی تخصصیتر این فیلم را میبیند، استفاده از منابع تصویری بسیار جذاب و کمتر دیده شده است. در فیلم حجم زیادی از تصاویر تاریخی نشان داده میشود. بخشی از آن را احتمال میدهم با توجه به این که در ابتدا قصد داشتید درباره آقای تهامی فیلم بسازید از ایشان گرفته باشید. اما حدس میزنم بخش خیلی زیادی نباشد.اما بعضی از این تصاویر را خود من هم به عنوان کسی که سالهاست در حوزه این دوره تاریخی کار میکنم، ندیده بودم. این تصاویر را چطورگردهم آوردید.
آقای تهامی خدا رحمتشان کند؛ من شاید تنها یک عکس از آرشیو آقای تهامی را در فیلمم استفاده کردم. آن هم عکس واقعه سیتیر است. اما سایر عکسها را تقریبا از هر آرشیوی که شما فکر کنید گرفتم؛ از کاخ گلستان و مرکز اسناد مجلس تا فیلمخانه ملی و مرکز اسناد انقلاب اسلامی. در کنار آنها بخش خصوصی هم خیلی به من کمک کردند. بخش زیادی از این عکسها خریداری شدهاست. عکسها را همانطور که در فیلم دیدید بازسازی، رنگآمیزی و ترمیم شده است. فیلمهایی هم که در فیلم میبینید هم از فیلمخانه ملی و هم دو آرشیو خارجی گرفتیم.
فیلمها را هم بازسازی کردید؟
فیلمها را هم تا جایی که میتوانستیم ترمیم کردیم.
در کنار بازیابی تصاویر بعضی از عکسها به شیوهای که البته در زمان قاجار انجام میشد، رنگآمیزی شده بودند. البته همه عکسها این شیوه رنگآمیزی را نداشت. ما در دوره مشروطه تعدادی کارتپستال داریم که به همین سبک رنگآمیزی کرده بودند.
ایده رنگآمیزی بعضی از عکسها از همان تصاویر رنگی شده دوران قاجار گرفته شده بود. عکسهای اواخر دوره احمدشاهی را هم نگاه کنید رنگآمیزی شدهاند. این کار هم توسط عکاسها انجام میشد. فکر کردم این تمهید را به کار ببرم و بعضی از شخصیتها و فضاها را را رنگآمیزی کنم. البته از آن کارتپستالهایی که گفتید هم چندتایی در فیلم گذاشتم. اما در کنار این ایده یک تیم طی مدت ۹ ماه روی تصاویر کار کردند. خیلی سعی کردیم رنگآمیزی با تصاویری که در آن دوره رنگی شده بود شباهت داشته باشد.
عکسها را تقریبا از هر آرشیوی که شما فکر کنید گرفتم؛ از کاخ گلستان و مرکز اسناد مجلس تا فیلمخانه ملی و مرکز اسناد انقلاب اسلامی. در کنار آنها بخش خصوصی هم خیلی به من کمک کردند. بخش زیادی از این عکسها خریداری شدهاست
یعنی همان رنگهایی در کارتپستالها بود؟
بله همان رنگآمیزی است و سعی شده که همان رنگها و همان سبک باشد.
از چند تکه فیلم هم استفاده کردهاید که انگار تا امروز جایی منتشر نشده بود. مثل بخشی که آیتالله کاشانی در حال حرف زدن هستند. صدا و تصویر هم بسیار همخوان بودند.
شما بخشی که حرفهای آقای کاشانی است را میگویید؟ بله آن تکه فیلم مستند و با صدای خود آقای کاشانی بود. ما اصل فیلم را به صورت ۱۶ میلیمتری پیدا کردیم و با صدا فیلم را دوباره تنظیم کردیم و به فیلم «بهارستان…» اضافه کردیم.
شما برای شخصیتسازی چهرههای تاریخی از صدای ۲۵ نفر مستندساز شناختهشده استفاده کردهاید. این ایده و انتخاب مستندسازان از خود شما بود؟
بله این ایدهای بود که از فیلم به آن رسیدم. فکر کردم جالب است به جای شخصیتها، مستندسازانی که میشناختم و با بعضی از آنها کار کرده بودم، صحبت کنند. مثلا آقای ارد عطارپور به جای محمدعلیشاه، ارد زند به جای رضاشاه، آقای تهامینژاد جای مدرس، آقای ورهرام جای اتابک، آقای مختاری جای رزمآرا و آقای اصلانی جای آیتالله کاشانی حرف زدند. ما درباره شخصیتها صحبت کردیم و این متنها خوانده شد. برای خوانده شدن هر دیالوگ با دوستان صحبت میکردیم و درباره شخصیتها تصمیمگیری میکردیم. این دوستان هم البته اطلاع خوبی از تاریخ داشتند و خوشبختانه دیالوگهای هر شخصیت روی صدای این مستندسازان نشست.
انتخاب شخصیتها به خواست خودشان بود یا خود شما تصمیم گرفتید هرکسی متن چه شخصیتی را بخواند؟
نه من انتخاب کردم که هرکسی چه دیالوگی را بگوید.
با توجه به این که فیلم شما مستند تاریخی است که حدود ۱۷۰ سال از تاریخ ایران را در برمیگیرد، چه مسیر پژوهشی را پشت سر گذاشتید و چقدر نوشتن متن و پژوهش آن طول کشید؟
بعد از تصویب طرح، تیمی تشکیل شد که برای پژوهش به کتابخانهها و مراکز اسناد بسیاری رفتند و اسناد و کتابهایی که در این زمینه نوشته شده بود را مطالعه و یادداشتبرداری کردند. کتابهایی مثل تاریخ مشروطه کسروی، کتابهای فریدون آدمیت و …که در تیتراژ فهرستشان را آوردهایم. تقریبا بیشتر روزنامههای مهم دوران فیلم، بازخوانی شدند. یک پروسه پژوهشی دو ساله، در نهایت ما را به این فیلمنامه رساند.
در این مسیر کارشناس یا مشاوره تاریخی نداشتید؟
با چندین نفر از دوستان مثل آقای دکتر ترکمان مشورت کردیم و فیلمنامه را به آنها دادیم. اما این که کسی به عنوان کارشناس تاریخ کل پروژه را نظارت کند، خیر مشاوره تاریخی نداشتیم. دلیلی هم نمیدیدم که مشاور تاریخی داشته باشیم. به این دلیل که ما تحقیقات کاملی انجام داده بودیم و پروژه خیلی خوب جلو میرفت. در نهایت که کار تمام شد دکتر ترکمان فیلمنامه را خواند. چندین نکته را اشاره کرد. مثلا یکی از آنها موضوع ۳۰۰ زنی که در اعتراض به اولتیماتوم روسیه به مجلس آمده بودند.
با این که شما میفرمایید که نیازی به مشاوره تاریخی نبود و اطلاعاتی که جمع شده بود کامل بود اما بعضی از اطلاعاتی که در فیلم داده میشود به لحاظ تاریخی اشکالاتی دارد.
مثلا چه موردی؟
یکی از این موارد در مورد ترور محمدعلی شاه است که گفته میشود در خیابان الماسیه ترور شده است. در صورتی که طبق گزارشهای منابع دست اول آن زمان،این واقعه در نزدیکی مجلس و بهارستان و در سرتخت بربریها که همین خیابان اکباتان امروزی است، رخ میدهد. به نظر میآمد اگر مشاوره تاریخی داشتید این ایرادها به فیلمنامه و متن گرفته نمیشد.
یعنی شما میفرمایید اشتباه است؟
منابع همزمان با این واقعه همین نکتهای که اشاره کردم را میگویند.
این که ما به آن رسیدیم خیابان الماسیه بود. مسعودیه را خوانده بودم اما در منابع به الماسیه رسیدیم.
اما در گزارش روزنامه صوراسرافیل که چند روز بعد از حادثه منتشر شده، دقیقا به سرتخت بربریها یعنی همین جایی که الان مسعودیه قراردارد،اشاره میشود که با خیابان الماسیه خیلی فاصله دارد.
اما دکتر ترکمان و استاد باستانیپاریزی به الماسیه اشاره میکنند.
با احترام به استادان، من دارم از یک منبع تقریبا دست اول نقل میکنم که در همان زمان نوشته شده است.البته که استاد ترکمان در حوزه تاریخ معاصر صاحبنظر هستند و به طور قطع نظرشان ارزشمند است اما فکر نمیکنید اگر مشاور تاریخی در کنار فیلم بود میتوانست در پیشبرد فیلمنامه کمک بیشتری باشد؟
در مورد یک بخشهایی از فیلم همانطور که میگویید ممکن است اشتباه شده باشد. در مورد ترور محمدعلیشاه هم شاید شما درست میگویید و ما اشتباه کرده باشیم. اما آن طور که آقای باستانیپاریزی گفتند از کاخ گلستان میآیند به این جا میرسند.
از بسیاری از اتفاقات تاریخی ما تصویری نداشتیم. مثلا از لحظه ترور اتابک تصویری نبود. درباره واقعه به توپ بستن مجلس تصویری نیست. ما تنها تصویری که از این رویداد داریم ویرانههای مجلس و مجاهدانی است که در بند بودند.بنابراین تصمیم به تصویرسازی گرفتم
این نکاتی که درباره متن فیلم اشاره شده بیشتر از زاویه دید یک مخاطب بوده است. پژوهشهای تاریخی کار سختی هستند. جمعآوری منابع و استخراج یک نظر از میان نظرهای متعددی که به یک سوژه هست هم آسان نیست. اما در نگاه کلی مستندهای تاریخی باید بر اساس برآیند اسناد و منابع مختلف نوشته شود.
ممنون از نکاتی که اشاره کردید. ما با حجم زیادی از منابع روبهرو بودیم که میتواند اشتباهاتی در آن رخ داده باشد.
تصویرسازیها از نکات قوت این مستند است،به ویژه در مورد بعضی از رویدادهای تاریخی که ما کمتر تصویری از آن داشتیم .مثلا تصویر زنانی که در اعتراض به اولتیماتوم روسیه به مجلس میرفتند.
همان طور که گفتید در بسیاری از اتفاقات تاریخی ما تصویری نداشتیم. مثلا از لحظه ترور اتابک تصویری نبود. درباره واقعه به توپ بستن مجلس تصویری نیست. ما تنها تصویری که از این رویداد داریم ویرانههای مجلس و مجاهدانی است که در بند بودند.بنابراین تصمیم به تصویرسازی گرفتم. این روند را هم سعی کردیم در همه دورهها رعایت کنیم.
به همین خاطر مثلا در مورد ترور منصور هم تصویرسازی شده بود؟
بله واقعه ترور منصور هم نقاشی شده بود.
تاریخ بهارستان و مجلس یک جایی قطع میشود. یعنی تا انقلاب پیش میرود و بعد به پایان میرسد. دلیل این که پایان فیلم را روی این دوره گذاشتید چه بود؟
یکی از دلایلش این بود که توان اینکه به بعد از انقلاب بپردازیم را نداشتیم و فکر میکردیم که ممکن است نتوانیم به همه نکات اشاره کنیم. البته فیلم تا دهه شصت جلو میآید و در آن جا به پایان میرسد و فضای امروز را هم در سکانس کلی نشان میدهم.
نکته مهم این بود که ده دقیقه پایانی فیلم فقط تصویر است و صدای نریشن را هم نداریم.
بله نریشن تمام میشود و تصمیم داشتیم که فقط تصاویری از این دوران را نشان بدهیم.
با توجه به این که شما از آرشیو فیلمخانه ملی برای انتخاب تصاویر استفاده کردید، به فیلم سینمایی خاصی نرسیدید که تصاویری از میدان بهارستان را داشته باشد؟
چرا مثلا در «خشت و آینه» نمایی هست که شب از میدان بهارستان رد میشوند.یکی دو فیلم دیگر هم بود که به کارم نیامد. البته از ابتدا تصمیم گرفتیم که ازتصاویر فیلمهای سینمایی استفاده نکنیم. اما از همه فیلمهای مستند موجود استفاده کردیم و گمان نمیکنم فیلم دیگری باشد که در «بهارستان خانه ملت» نشان نداده باشیم.
عکس:یاسمن ظهورطلب