«محدوده ابری» را میتوان فیلمی دینی با نگاه معناگرایانه توصیف کرد
ماهنامه هنروتجربه-فریبا اشوئی: پیرمرد با اتومبیلی قدیمی، در پی نشانی دور، به امید درمان، به کوه سخت و مهگرفته میزند (اپیزود در مه). امیر و اسی برای ساختن اوقات خوش و شکار پایان هفته، راهی کوه برفی میشوند (اپیزود در برف). ندا با اصرار از سهیل میخواهد سفرشان به شمال را با دیدن دریا و ساحلش کامل کنند (در دریا).
کوه (برف)، جنگل (پاییز)، دریا (تابستان) و طبیعتِ پررازورمز بستر جغرافیایی روایت سهگانه «محدوده ابری» به کارگردانی روحالله سهرابی است. این بستر در حقیقت جانشین پیرنگ اصلی و نقطه اتصال این سهگانه است. هر سه روایت از حیات و زیبایی آغاز و در ادامه به حادثهای تلخ منتهی میشوند. اما این تلخیها، پایان روایت آدمهای آن نیستند. معجزهای طلایی از راه میرسد و درست در میانه ثانیههای سخت تراژدی، معادله تغییر میکند. این تغییر معادله، امید را در فضای تلخ روایت جاری میسازد. آنچه به عنوان اتفاق بد، در هر سه این روایتها پیشامد کرده، در ظاهر به سختی و خشونت طبیعت گره خورده است؛ طبیعتی که در ظاهر زیبا، دلنواز و آرامشبخش است، اما در دل خود، سختی و قهری سهمگین نهفته دارد.
«محدوده ابری» قصهگو نیست و داستانهایش بیشتر بر پایه نشانه و معناست. اگرچه نمیتوان فیلم را در این حوزه، فیلم کاملی دانست، اما تلاش کارگردان برای نزدیک شدن به زبان سینما که از قضا رابطه تنگاتنگی هم با علم نشانهشناسی تصویری دارد، قابل تامل است و میتوان آن را در مسیر دستیابی فیلمسازان جوان به زبان فیلم، نکو ارزیابی کرد. حیوانات (مرغابی، سگ و ماهی) بزرگترین نقشآفرینان اپیزودهای سهگانه فیلم هستند. پلان حضورشان در آغاز هر اپیزود، کاربردی نشانهای دارد. در اوج ثانیههای سخت، همین نشانهها در دستان منطق داستان، سمت و سوی حوادث را تغییر میدهند. کودکی بهزور مرغابیاش را در پیچوخم کوههای بلند و صعبالعبور به ازای پنج هزار تومان به پیرمرد میفروشد. همین مرغابی جان پیرمرد را نجات میدهد (در مه). امیر در برف گیر افتاده و تصمیم میگیرد خودش را بکُشد. صدای تیری که به خطا میرود، سگِ نجاتدهنده را به سمت او میکشاند و نجاتش میدهد (در برف). ماهی که با امواج دریا مهمان ساحل میشود، همانجا میماند تا مامور گشت ساحلی او را ببیند و با نجاتش پیام و نشانه ارسالی ماهی را دریافت کند و به کمک سهیل بشتابد (در دریا). حیوانات در حقیقت همان ابزار نشانهشناسانه، از دل طبیعت زیبا و سحرآمیز، عجینشده با سختی و قهر طبیعت هستند که با واسطه، پایشان به میانه روایات باز میشود تا پیام رافت و مهربانی خالق طبیعت را به مخاطبان فیلم برسانند. از این منظر «محدوده ابری» را میتوان فیلمی دینی با نگاه معناگرایانه توصیف کرد.