
هنروتجربه-سحر آزاد:«پرگار» فیلمی ۱۸ دقیقهای بدون دیالوگ است که تصویر مرد سالخوردهای را نشان میدهد؛ گاهی از پنجرهاش به بیرون نگاه میکند تا ببیند زنی که همدش بوده، امروز هم روی نیکمت خیابان نشسته است؟ میثم عباسی در اولین تجربه ساخت فیلم کوتاهش به سراغ سالمندان رفته است و زندگی روزانه مردی را نشان میدهد که با ورود به سالخوردگی، برای ارتباط با زندگی بیرون از خانهاش با مشکل مواجه شده است. او البته برای این فیلم از زندگی پدرش هم الهام گرفته اما میگوید از آنجاکه به نظر میرسد سالمندان بخشی از زندگی، آرزوها و خواستههایشان را پشتسر گذاشتهاند، نه تنها خودشان نیم نگاهی به مرگ دارند بلکه گاهی از سوی اطرافیان هم طرد میشوند و همین جاست که باید درباره آن ها کنکاش بیشتری انجام داد.
تولید این فیلم از سال ۹۳ تا ۹۶ زمان برده است. چرا اینقدر طولانی شد؟
برای اینکه فیلمنامه ۱۱ بار بازنویسی شد و بیشترین وسواسمان سر فیلمنامه بود چون الان که فیلم ساخته شده، بدون دیالوگ است اما در نسخههای اول، دیالوگ داشتیم. با مشاورههایی که انجام دادیم، سعی کردیم فیلم را به سمت کمدیالوگ بودن ببریم که در نهایت فیلمنامه بدون دیالوگ شد. البته تدوین هم وقت ما را خیلی گرفت چون پلانهای اینسرت داشتیم و میخواستیم با زبان تصویر حرفهایمان را بزنیم. ازآنجاکه دیالوگ نداشتیم، تدوین خیلی مهم میشد. دو بار هم تدوینگر عوض کردیم اما در کل خودم از خروجی کار خیلی راضی هستم.
چطور شد به این تصمیم رسیدید که فیلم بدون دیالوگ باشد؟
بهنظرم وقتی ابزاری به نام تصویر داریم به خصوص در فیلم کوتاه، تا میتوانیم از دیالوگ دوری کنیم برای اینکه سینما، ظرفیت خیلی خوبی به نام تصویر دارد. خیلی از پلانهایی که از فیلمهای خوب در ذهنم باقی مانده، صحنههایی هستند که دیالوگ ندارند. در واقع تصویر آنقدر گیرا بوده که پس از سالیان هنوز در ذهنم مانده است. ما وقتی در سینما کار میکنیم مانند رادیو نیستیم. وقتی تصویر داریم و بصری حرف میزنیم تاجایی که میتوانیم باید از دیالوگ دوری کنیم. البته در فیلم سینمایی ممکن است چارهای نباشد و باید از دیالوگ استفاده کرد تا به فیلم کمک کند اما بهنظرم در فیلم کوتاه میتوان کمتر از دیالوگ استفاده کرد و اگر باز هم فیلم کوتاه بسازم سعی میکنم بدون دیالوگ یا کم دیالوگ باشد.
همیشه احساس میکنم دنیای سالمندان باید خیلی بیشتر کنکاش شود چون آنها نیمنگاهی به مرگ دارند که اتفاقا موضوع کوچکی نیست. به همین دلیل همیشه دوست داشتهام بیشتر با دنیایشان آشنا شوم و بفهمم درونیات آنها چیست
موضوع فیلم را از پدرتان الهام گرفتهاید اما با توجه به اینکه در جامعه ما کمتر به موضوع سالمندان پرداخته میشود، چطور شد تصمیم گرفتید در اولین فیلمتان دغدغههای سالمندان را نشان دهید؟
پدرم یکی از عوامل بود. فیلم کوتاه «پرگار» بر اساس یک دغدغه شخصی ساخته و طرح اولیه از بیماری پدرم گرفته شد ولی در روند نوشتن فیلمنامه شخصیت اصلی در موقعیتی قرار گرفت که تقریبا هیچ شباهتی به شرایط و موقعیت پدرم نداشت اما ما به ازای واقعی این شخصیت در جامعه بسیار است، مخصوصا در جوامع شهری. بهغیر از آن، همیشه احساس میکنم دنیای سالمندان باید خیلی بیشتر کنکاش شود چون آنها نیمنگاهی به مرگ دارند که اتفاقا موضوع کوچکی نیست. به همین دلیل همیشه دوست داشتهام بیشتر با دنیایشان آشنا شوم و بفهمم درونیات آنها چیست. از آن طرف متاسفانه ما گاهی شاهد هستیم که کهنسالان طرد میشوند و به نیازها، خواستهها و آرزوهایشان اهمیت داده نمیشود. این مسایل باعث شد این فیلم را بسازم.
الان که فیلم درحال اکران عمومی است، چه بازخوردهایی داشته است؟
به طور کلی فکر میکنم تماشاگران بسته فیلمهای کوتاه «پنجگاه» را دوست دارند اما درباره فیلم خودم میتوانم بگویم که بازخوردهای خوبی گرفتم و با اینکه فیلم ریتم کندی دارد، کمی ایستا و تلخ است و حتی خودم از همین ریتم کند کمی میترسیدم اما خوشبختانه بازخوردهای خوبی گرفتهام. آدمها خیلی راحت میتوانند با فیلم ارتباط بگیرند و بیشتر واکنشها مثبت بوده است.
این روزها مشغول کار جدیدی هستید؟
یک کار مستند اجتماعی در مرحله پژوهش دارم که ممکن است دو،سه سال زمان ببرد اما فعلا به سراغ فیلم داستانی نرفتهام. برای اینکه دغدغه اجتماعی که در ذهنم است، خیلی فکرم را درگیر کرده و اصلا نمیگذارد برای یک فیلمنامه جدید قدم بردارم. بیشتر دوست دارم روی این فیلم مستند تمرکز کنم و از آنجاکه هنوز در مرحله پژوهش است، نمیتوانم اطلاعات دقیقی درباره آن بدهم.