
بررسی اجمالی کارنامه آکی کوریسماکی به بهانه نمایش چهار فیلم در هفته فیلم فنلاند
پارودیهای عجیبوغریبی از ژانرهای مختلف/هجوآلود و تمسخرآمیز
هنر و تجربه – گردآوری و ترجمه مریم شاهپوری: آکی کوریسماکی (یا با تلفظ بومی و درستتر کائوریسماکی) انواع و اقسام کارها را انجام داد، از ظرفشویی تا کار به عنوان پستچی و منتقد فیلم، تا اینکه دستآخر کمپانی تولید و پخش فیلمش را با عنوان «Villealfa» (ادای دینی به «آلفاویل» (۱۹۶۵) اثر ژانلوک گدار) با همکاری برادر بزرگش میکا تأسیس کرد.
آکی و میکا هر دو فیلمسازان پرکار و توانمندی بودند و رویهمرفته از ابتدای دهه ۱۹۸۰ به این طرف، بانی ساخت یکپنجم تولیدهای صنعت فیلم فنلاند بودهاند. البته در این میان، آثار آکی کوریسماکی در سطح جهانی با اقبال بیشتری روبهرو شدند. فیلمهای او اغلب کوتاه هستند چون باور دارد که یک فیلم هرگز نباید از نود دقیقه بیشتر باشد (بیشتر فیلمهای او حدود هفتاد دقیقه زمان دارند). آثار کوریسماکی پارودیهای عجیبوغریبی از ژانرهای مختلف هستند که با معتادان ماتمزده و حاشیههای صوتی متنوعِ پدیدآمده از موسیقی راکاندرول دهه ۱۹۵۰ پر شدهاند.
آکی کوریسماکی که به عنوان معروفترین فیلمساز کشورش هم شناخته میشود، سبک بهشدت مینیمال مشهوری دارد. او به خاطر نویسندگی، کارگردانی، تهیهکنندگی و معمولاً تدوین فیلمهایش و همچنین سبک هجوآلود و تمسخرآمیز و بهنوعی تصنعیاش در زمره فیلمسازان مؤلف قرار گرفته است. آثار او دیالوگهای اندکی دارند و بیارتباط با گفتار رایج، چندان احساس یا درامی را در برنمیگیرند؛ در واقع شخصیتها معمولاً ثابت میایستند و دیالوگها را جوری بر زبان میآورند که انگار از حقایق ابدی تشکیل شدهاند. دوربین هم اغلب ثابت است. شخصیتها بهندرت لبخند میزنند و آشکارا غمزدهاند و در انتظار بدترینها؛ و البته که دائم سیگار میکشند!
ماجراهای بیشتر فیلمهای آکی کوریسماکی که تحت تأثیر فیلمسازان مشهور فرانسوی ژانپییر ملویل و روبر برسون است، در شهر هلسینکی روی میدهند. در ادامه، چهار فیلم کارنامه او را مرور میکنیم که در قالب برنامه «هفته فیلم سینمای فنلاند» به نمایش درمیآیند.
من یک قاتل حرفهای استخدام کردم / I Hired a Contract Killer
کوریسماکی در سال ۱۹۹۰ تهیهکنندگی، نویسندگی و کارگردانی این فیلم را انجام داد که تولید مشترک فنلاند، بریتانیا، آلمان و سوئد است. ستاره مشهور فرانسوی ژانپییر لئو نقش اصلی را بازی کرده است و مثلاً جو استرامر موسیقیدان در نقش کوتاهی ظاهر میشود. خود کوریسماکی هم در ظاهر یک فروشنده عینک آفتابی در صحنهای دیده میشود. فیلم داستان مرد فرانسوی به نام آنری بولانژِه را روایت میکند که ساکن لندن است و بعد از پانزده سال خدمت، کارش را از دست میدهد. او میخواهد خودکشی کند اما دائم ناکام میماند و برای همین یک آدمکش استخدام میکند تا کار را تمام کند؛ ولی پس از بستن قرارداد با مارگارت ملاقات میکند و زندگیاش معنی دوبارهای مییابد. با وجود این، قادر نیست قرارش با آدمکش را لغو کند!
این فیلم برای کسب جایزه شیر طلایی در جشنواره ونیز به نمایش درآمد و در جشنواره استکهلم نیز روی پرده رفت. «من یک قاتل حرفهای استخدام کردم» به فیلمساز انگلیسی مایکل پاول تقدیم شده است (که بزرگانی چون مارتین اسکورسیزی، فرانسیس فورد کوپولا و جرج ای. رومرو از وی تأثیر گرفتهاند) و آخرین فیلم کارنامه پیتر گراوس شد که با سریال «مأموریت غیرممکن» (۱۹۶۷-۱۹۷۳) شناخته میشود.
زندگی کولیوار / La Vie de Bohème
اولین نمایش جهانی فیلم در جشنواره برلین ۱۹۹۲ رقم خورد که در نهایت جایزه فیپرشی سینمای نو را هم برای کوریسماکی به ارمغان آورد. اتحادیه ملی ژورنالیستهای سینمایی ایتالیا هم جایزه روبان نقرهای اروپایی را به کوریسماکی داد و در جوایز فیلم اروپا از بهترین بازیگر اصلی (متی پلونپا؛ که در فیلمهای مختلفی از کوریسماکی بازی کرد و در سال ۱۹۹۵ ناگهان درگذشت) و بازیگر مکمل (آندره ویلم) تجلیل شد. داستان این فیلم هم درباره زندگی سه هنرمندی است که تقلا میکنند تا با وجود تراژدیها و مشکلات متعدد زندگیشان، در پاریس روزگار بگذرانند. «زندگی کولیوار» یکی از معدود آثار کوریسماکی است که در شهری بهجز هلسینکی روایت میشود. ظاهراً او سالها کوشید این اقتباس آزاد از رمان آنری مورژن را در هلسینکی روایت کند ولی در نهایت به این نتیجه رسید که پاریس تنها مکانی است که این فیلم میتواند در آن ساخته شود.
مرد بدون گذشته / The Man Without a Past
میتوان گفت که این فیلم مشهورترین و محبوبترین اثر کوریسماکی است که جایزه بزرگ جشنواره کن ۲۰۰۲ را برنده شد و دستآخر نامزدی اسکار بهترین فیلم خارجیزبان را هم کسب کرد. از انبوه نامزدیها و جوایز «مرد بدون گذشته» میتوان به سه جایزه دیگرش از جشنواره کن، شامل بهترین بازیگر زن برای کاتی اوتینن و جایزه فیپرشی جشنواره بینالمللی سن سباستین اشاره کرد. امتیاز میانگین منتقدان در سایت معتبر «متاکریتیک» ۸۴ از صد بر اساس ۲۹ نقد است که گویای تحسین جهانی است. در «راتن تومیتوز» هم ۹۸ درصد نقدها مثبتاند و امتیاز متوسط ۹۵ منتقد هشت از ده شده است. کمدی درام «مرد بدون گذشته» دومین فیلم از سهگانه «فنلاند» است و در کنار «ابرهای شناور» (۱۹۹۶) و «روشناییهایی در شفق» (۲۰۰۶) قرار میگیرد. این فیلم که در گیشه هم بیش از نهونیم میلیون دلار و چند برابر هزینه تولیدش فروخت، داستان مردی را روایت میکند که وارد هلسینکی میشود و بهقدری سخت مورد ضربوشتم قرار میگیرد که حافظهاش را از دست میدهد. او که نام یا هر چیز دیگری درباره گذشتهاش را به خاطر نمیآورد، نه میتواند شغلی بیابد و نه خانهای برای خود بگیرد. با وجود این، بهتدریج زندگیاش سروسامان میگیرد.
لو آور / Le Havre
کوریسماکی این کمدی درام را در سال ۲۰۱۱ به عنوان دومین فیلم فرانسوی خود پس از «زندگی کولیوار» (۱۹۹۲) ساخت و با اینکه نوزده سال از آن فیلم میگذشت، اغلب بازیگران را برای ایفای نقش در این فیلم برگرداند. البته برخی هم بر این باورند که کوریسماکی میخواست این فیلم اولین قسمت از سهگانهای درباره زندگی در شهرهای بندری باشد و جاهطلبیاش این بود که دو قسمت بعدی در اسپانیا و آلمان و به زبان بومی ساخته شوند. به هر حال، اولین نمایش جهانی «لو آور» در جشنواره کن رقم خورد و جایزه فیپرشی را برنده شد. این فیلم هم در گیشه با موفقیت روبهرو شد و با بودجهای سهوهشتدهم میلیون یورویی به فروشی نزدیک به سیزده میلیون دلار رسید. منتقدان هم فیلم را ستودهاند و از دیگر جوایز «لو آور» میتوان به بهترین فیلم بینالمللی جشنواره مونیخ و هوگوی طلایی جشنواره بینالمللی شیکاگو اشاره کرد. داستان درباره یک پسر آفریقایی است که با یک کشتی باری به شهر بندری لو آور میرسد و مردی سالخورده که واکسی است، پذیرای او در خانهاش میشود.
- برگرفته از منابع مختلف