هنروتجربه-مرسده محمدی:پردیس سینمایی سیتی سنتر اصفهان عصر دوشنبه ۲۲ مهرماه میزبان کارگاه فیلم‌سازی فیلم هنری از تولید تا اکران بود. میهمانان این جلسه کریستین برویر مدیرعامل کنفدراسیون بین المللی سینمای هنری و هوشنگ گلمکانی عضو شورای سیاستگذاری هنروتجربه بودند.

درآغاز برنامه هوشنگ گلمکانی از تاریخچه تولید فیلم در ایران صحبت کرد:«در شروع کار نیروهای فکری و فنی سینما از رادیو ‌می‌آمدند و یک نوع نگاه سنتی داشتند. کسانی که اهل نوآوری بودند همیشه در انزوا بودند و در زمانه خودشان درک نمی‌شدند. بنابراین درآن زمان که سینما نگاهش به جمعیت انبوه تماشاگر بود، آن‌ها نیز ناچار بودند همان نگاه عمو‌می‌ را دنبال کنند. در آن سال‌ها امکان تولید فیلم هنری تقریبا وجود نداشت، جز کسانی که خودشان صاحب سرمایه بودند که محدود ‌می‌شد به فریدون رهنما، فرخ غفاری و ابراهیم گلستان که آن‌ها هم برای نمایش فیلم دچار مشکل بودند. یعنی عملا در سازوکار آن نوع سینما،امکانی برای اکران نبود. پس سینما با نگاه سنتی که نگاهش به جذب مخاطب در اکران است به دنبال قصه‌گویی سنتی است تا همه مردم درک کنند».

در ادامه گلمکانی با اشاره به جریان موج نوی سینمای ایران افزود:«با تولید فیلم‌هایی چون «قیصر» و «گاو» امکان تولید فیلم‌های متفاوت بیشتر شد و فیلم‌های هنری تنها در یک سینما به نمایش در‌می‌آمدند. در آن زمان به جز اکران در سینما و نمایش در تلویزیون امکان دیگری وجود ندشت».

او سپس به جریان تولید فیلم هنری در بعد از انقلاب و تحولات دهه هفتاد سینمای ایران پرداخت:«بعد از انقلاب وضعیت متفاوت شد. بخش تجاری سینما از دیدگاه رسمی ‌منفور بود و بخش هنری هم روشنفکری تلقی ‌می‌شد و باز بدنه سینما همان نگاه سنتی رضایت انبوه تماشاگر را داشت. تا این‌که اوایل دهه هفتاد موج جدیدی شروع شد. به دلیل این‌که نسل جدیدی وارد عرصه فعالیت اجتماعی شد، غیر از تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران سنتی، عده‌ای دیگر با سرمایه‌های جدید کشف شده و منافع تبلیغاتی خود وارد جریان تولید فیلم کردند. عده‌ای هم در این جریان فیلم خودشان را تجربه کردند».

هوشنگ گلمکانی:رونق سینمای هنری و تجربی در این ۲۰ سال اخیر، حاصل ورود جوان‌های متولد دو دهه بعد از انقلاب و امکان دست‌یابی به تکنولوژی به واسطه دنیای دیجیتال است

گلمکانی با اشاره به جریانات دهه هشتاد، روند شکل‌گیری گروه سینمایی هنروتجربه را توضیح داد:«از اوایل دهه هشتاد با رونق دوربین‌های دیجیتال و شور نسل بعد از انقلاب، دوران جدیدی آغاز شد که باعث تولید فیلم‌های هنری و تجربی زیادی شد که حالا امکان اکران ‌می‌خواست. مسئولان سینمایی درگیر این جمعیت جوان بودند که به دنبال جایگاهی برای اکران فیلم‌های‌شان می‌گشتند. چندباری برای نمایش فیلم‌های خاص تجربه‌هایی شد اما هربار شکست خورد، چون افرادی از سینمای بدنه به دنبال این کار بودند. دوام پنج ساله گروه سینمایی هنروتجربه که بیش از ۲۰۰ فیلم سینمایی به همراه فیلم‌های مستند و کوتاه نمایش داده، به این دلیل است که آدم‌های این گروه ربطی به سینمای بدنه ندارند. رونق سینمای هنری و تجربی در این ۲۰ سال اخیر،  حاصل ورود جوان‌های متولد دو دهه بعد از انقلاب و امکان دست‌یابی به تکنولوژی به واسطه دنیای دیجیتال است. الان حتی مانع مجوز تولید هم برداشته شده اما شاید این آثار در نمایش دچار مشکل شوند اما مانعی برای تولید‌شان نیست بعد هم امکان عرضه فیلم که بسیار زیاد شده است. گروه هنروتجربه باعث شد دولت برای اولین بار برای مرحله نمایش فیلم سوبسید دهد».

درادامه هوشنگ گلمکانی از کریستین برویر خواست در مورد حمایت دولتی از سینمای هنری و تجربی در اروپا توضیحاتی بدهد که در پاسخ کریستن برویر گفت:«در اروپا به خصوص در فرانسه و آلمان تولید فیلم هنری افزایش پیدا کرده است.بخشی به خاطر استفاده از تکنولوژی دیجیتال است مثل فیلم‌هایی که در اینستاگرام ساخته ‌می‌شود. در اروپا هنوز بیشترین حجم تولید فیلم مربوط به سینمای بدنه است و تولیدشان هم به دلیل دستمزدهای هنرپیشگان فیلم‌های بدنه خیلی گران‌تر است. ما محدودیتی در میزان تولید فیلم‌های هنری نداریم. معمولا فیلم‌هایی که در برلین تولید ‌می‌شود، ‌می‌توانند یک کمک دولتی بگیرند اما فیلم‌هایی که در ایالت‌ها یا شهرهای دیگر ساخته ‌می‌شوند، معمولا سرمایه‌گذاری شخصی دارند. فیلم‌های تولید مشترک که بخشی از آن در آلمان است، به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه‌تر هستند. در مورد فیلم‌سازان جوان هم به دلیل گسترش دانشگاه‌های فیلم‌سازی، تعداد آن‌ها هم افزایش پیدا کرده که معمولا کارشان را با فیلم کوتاه هنری و مستند شروع ‌می‌کنند، چون تولید فیلم‌های پرفروش خیلی گران است».

کریستین برویر با اشاره به روند چگونگی جذب سرمایه توسط فیلم‌سازان در آلمان افزود:«فیلم‌سازان از سه بخش سرمایه تولید فیلم‌شان را تهیه ‌می‌کنند، یکی از بخش فدرال و بعد از بازار تخصصی. درابتدا تهیه کننده درخواست ‌می‌دهد و حدود هشتاددرصد سوبسید دولتی دریافت ‌می‌کند و بقیه را خود پخش‌کننده یا تلویزیون تأمین ‌می‌کند. این تأمین بودجه به کیفیت فیلمی‌ که قرار است تولید شود هم بستگی دارد فیلم هنری چون درآمد زایی‌اش کم است، بخش اعظم بودجه‌اش را از این روش دولتی تأمین ‌می‌کند».

او هم‌چنین درباره مشکلات پخش فیلم‌های هنری در اروپا توضیح داد:«بخش اعظم بودجه دولتی در اروپا هم صرف تولید فیلم ‌می‌شود و فیلم‌های زیادی هم دراین بخش تولید ‌می‌شوند اما همین فیلم‌ها وقتی به مرحله بازاریابی و اکران می‌رسند، دیگرپولی باقی نمانده‌است و فیلم‌های هنری از این لحاظ ضربه ‌می‌خورد. در شرکت ما و کنفدراسیونی که رئیسش هستم، تلاش‌مان این است که این فیلم‌ها و حتی فیلم‌های خارجی نوبت اکران بگیرند. این تعهد و تلاش ماست که در پخش هم حمایت مالی را داشته باشیم. اما درآلمان این حمایت مالی درهنگام پخش از وظایف دولت فدرال است. هیأت ژوری هست که این تصمیم را ‌می‌گیرد که کدام فیلم‌ها بودجه اکران بگیرند، در اروپا هم استقبال سیاست‌مداران از فیلم‌های بدنه است چون آن‌ها درآمدزا هستند. درآلمان و فرانسه دو نوع حمایت گزینشی و خودکار وجود دارد. در نوع خودکار اگر فیلمی درآمدزایی داشته باشد، حمایت مالی را به طور خودکار ‌دریافت می‌کند».

دراین بخش از نشست گلمکانی با مطرح کردن این پرسش که آیا حمایت دولتی از سینمای هنری و تجربی در اروپا جا افتاده است؟ از کریستین برویر خواست تا درباره این مساله توضیح دهد.او گفت: «بیشتر سینماها در آلمان خصوصی هستند، پس حمایت دولتی نمی‌گیرند. حدود ده هزار یورو حمایت اتوماتیک یا خودکار است و حدود پنجاه هزار یورو مبلغ حمایت دولتی است».

کریستین برویر:بخش اعظم بودجه دولتی در اروپا هم صرف تولید فیلم ‌می‌شود و فیلم‌های زیادی هم دراین بخش تولید ‌می‌شوند اما همین فیلم‌ها وقتی به مرحله بازاریابی و اکران می‌رسند، دیگرپولی باقی نمانده‌است و فیلم‌های هنری از این لحاظ ضربه ‌می‌خورد

برویر در ادامه این نشست با تاکید بر این نکته که در آلمان تعریف مشخصی برای فیلم هنری وجود ندارد، به تعریف فیلم هنری از نظر خود پرداخت :«از نظرمن فیلمی ‌هنری است که هدف از تولیدش سرگر‌می ‌نباشد. فیلمی‌ ‌که در مورد موضوعات اجتماعی یا تاریخی صحبت کند یا در سطح خصوصی زندگی یک فرد باشد و حتی یک مشکل جهانی را مطرح کند. بنا براین تعریف یک فیلم مستند هم ‌می‌تواند یک فیلم هنری باشد. به خاطرهمین ما در آلمان سینمای‌مان چند ژانری است و مرزی بین ژانرها وجود ندارد. پس یک فیلم ‌می‌تواند هم جزو دسته فیلم‌های هنری باشد و هم جزو سینمای بدنه. مثلا فیلم «محو شدگی» درآلمان در زمره فیلم هنری پخش شد اما الان سینمای بدنه هم تقاضای پخش آن را دارد. در ایران هم فیلم‌سازانی هستند که فیلم‌های‌شان این‌گونه است مثل کیارستمی‌ و فرهادی که هم فیلم‌هایشان پرفروش است و هم در دسته فیلم هنری قرار می‌گیرد».

هوشنگ گلمکانی هم در ادامه این بحث به تعریف فیلم تجربی اشاره کرد:« ما در مورد تعریف فیلم تجربی کمتر اختلاف نظر داریم فیلم‌هایی که روایت و فرم کلاسیک نداشته باشند و در آن تجربه‌اندوزی و تجربه گرایی وجود داشته باشد، فیلم تجربی است اما در تعریف فیلم هنری اختلاف نظر زیاد است و تعریف مشخصی وجود ندارد. خود ما در گروه هنروتجربه چند جمله درمورد آن نوشته‌ایم. فیلم هنری آنقدر طیفش وسیع است که به تعداد مخاطبان جدی‌اش ‌می‌تواند تعریف داشته باشد. فیلم هنری فیلمی‌ است که در نحوه پرداخت همان موضوعات ساده یک جور سلیقه بصری داشته باشد و عادت‌های معمول تماشاگر را به چالش بکشد. تأثیری که روی سلیقه تماشاگر ‌می‌گذارد، در تعریف روایت مهم است. خود هنر هم تعریف مشخصی ندارد و هر کسی یک جور آن‌را تعریف ‌می‌کند. فیلم هنری تماشاگر کمتری دارد، پس ‌می‌شود با بودجه کمتری تولید شود اما امکان دارد فیلمی‌ با بودجه زیاد هم ساخته شده باشد که مخاطب زیادی هم داشته باشد اما جنبه‌های هنری هم دارد اما به طور معمول این فیلم‌ها تماشاگر کمتری دارد پس بودجه کمتری هم صرف آن‌ها می‌شود».

درپایان هوشنگ گلمکانی در پاسخ به پرسش حضار که ‌می‌خواستند بدانند آیا گروه سینمایی هنروتجربه قصد مشارکت در تولید فیلم را دارد یا نه ؟ پاسخ داد:«خیر؛ با این‌که در این زمینه پیشنهاد‌هایی به ما شد اما به شدت مقاومت کردیم و معتقدیم تجربه حمایت دولتی از تولید فسادآور است و به نتیجه نمی‌رسد، چون سفارش تولید محتوا هم داده شده و باعث گرفتاری ‌می‌شود. اگر هنروتجربه قرار است کاری در مورد سینما انجام دهد همین حمایت از پخش است و ارتقای کیفیت. اگر بودجه‌ای به نام تولید به این گروه اختصاص پیدا کند، سیل فیلم‌نامه‌ها به سمت آن سرازیر ‌می‌شود و کار خود ما ‌می‌ماند و تأیید هر پروژه‌ای کلی حرف و حدیث دارد.باید این را بدانیم که نحوه تولید فیلم هنری با سینمای بدنه متفاوت است، سینمای هنری حاصل هنر خلق‌کننده‌اش است. وظیفه ما انتخاب درست فیلم‌ها و اکران درست آن‌ها است».