
هنروتجربه_سعید حضرتی: محمدحسین حیدری، اولین قاتل سریالی زن را سوژه ساخت مستندی جنایی قرار داده است. این کارگردان در «مهین» بیش ازهرچیزی تلاش کرده تا بیطرفی خود را در این مستند داستانی چالشبرانگیز نشان دهد. این بیطرفی تبدیل به نقطه قوت مستند میشود تا تماشاگران مختلف را تا پایان با داستان فیلم همراه کند و نمیگذارد مخاطبان به سادگی اسیر دست قضاوت یا پیشداوری شوند. اگرچه ما در انتهای فیلم قاتل را به دلیل کاری که انجام داده تمام قد محکوم میکنیم، اما فیلم نمیخواهد عقاید خودش را به ببینده تحمیل کند. این فیلم سعی میکند بین خیر وشر تضادی برقرار کند تا مخاطب خودش دست به انتخاب بزند. به همین دلیل فیلم باورپذیر و تاثیرگذارتر میشود. «مهین» اثری است که از گفتوگو، بازسازی و تصاویر آرشیوی استفاده میکند تا بتواند یک داکیودرام (مستند-داستان) جذاب به مخاطب عرضه کند. با محمدحسین حیدری درباره اولین مستند سینمایی او به گفتوگو پرداختیم.
مستند «مهین» موضوع جنجالبرنگیزی دارد و داستان مهین قدیری؛ اولین و تنها قاتل سریالی زن را به تصویر میکشد. چرا ریسک کردید و سراغ این سوژه پرچالش رفتید؟
اساسا به موضوعات اجتماعی و به خصوص داستانهایی در حوزه جنایی همیشه علاقه داشتهام. سال ۸۸ که در قزوین دانشجو بودم، موضوع قتلهای مهین قدیری در آن شهر پررنگ بود و مورد توجه بسیاری قرار گرفت. کسانی که خبرهای حوادث را دنبال میکردند، از موضوع مهین قدیری به خوبی اطلاع داشتند. البته به دلیل اتفاقات اجتماعی آن سال، بسیاری از ایرانیها از ماجرای این قتلهای سریالی بیخبر ماندند. اما در قزوین همه درگیر این قتلهای سریالی شده بودند. من هم در آن شرایط از داستان قتلهای سریالی مهین آگاه بودم. به خاطر همین در سال ۹۴ تصمیم گرفتم فیلمی درباره قتلهای سریالی بسازم. برای این کار پنج سوژه هم انتخاب کردم که یکی از آنها مربوط به ماجرای مهین بود. با توجه به اطلاع خودم از قتلهای مهین در قزوین و اینکه داستان او با قاتلهای سریالی دیگر در تمام دنیا فرق داشت، تصمیم به ساخت مستندی در اینباره گرفتیم.
انتخاب یک قاتل زن برای ساخت این مستند تا چه اندازه برای شما جذاب بود. دلیل انتخاب این پرونده زن بودن قاتل بود یا نشان دادن قتلهای سریالی؟
یکی از ویژگیهای انتخاب این پرونده میتوانست همین زن بودن باشد و اینکه مهین، تنها قاتل سریالی زن در ایران بود. از سوی دیگر در موضوع مهین میشد سیر تبدیل شدن یک انسان به یک قاتل حرفهای را دید. داستان مهین ویژگیهای زیادی داشت که همه این خصوصیات دست به دست هم داد تا این فیلم را بسازیم.
شما با ساخت چنین مستندی به دنبال انتقال چه مفاهیمی بودید؟ چون فیلم درباره یک زن که درعین حال به یک قاتل تبدیل میشود.
میخواستم نشان بدهم که از یک آدم معمولی با مشخصاتی که شخص مهین دارد، چه کارهای خطرناکی میتواند سربزند. گاهی وقتها رفتارهای خواسته و ناخواسته ما با دیگران و تصمیمات ما میتواند تبعات جبرانناپذیری داشته باشد. مهین قدیری همزمان مادر و زن خانواده است و درعین حال به دلیل شرایط زیستی و نیاز مالی میتواند تبدیل به قاتل شود.
در هر پروندهای که مستند باشد و جنایی، موضوع و ویژگیهایی وجود دارد که در خود پرونده و مصاحبههای آن نیست. اطلاعاتی که در حین بررسی و پژوهش به آن رسیدیم و به فیلم اضافه کردیم به مسیر روایت ما جهت داد. در بازسازی میخواستیم تصویر واضحتری از مهین را نشان بدهیم. به همین دلیل هم بخش داستانی به فیلم اضافه شد
«مهین» ساختار داکیودرام دارد. یعنی فیلم مستندی است که مبتنی بر یک پرونده واقعی است اما عناصر داستانی به آن اضافه شده است. علت اضافهشدن بخش داستانی به فیلم چه بود؟
در هر پروندهای که مستند باشد و جنایی، موضوع و ویژگیهایی وجود دارد که در خود پرونده و مصاحبههای آن نیست. اطلاعاتی که در حین بررسی و پژوهش به آن رسیدیم و به فیلم اضافه کردیم به مسیر روایت ما جهت داد. در بازسازی میخواستیم تصویر واضحتری از مهین را نشان بدهیم. به همین دلیل هم بخش داستانی به فیلم اضافه شد.
بعضی از منتقدان معتقدند که «مهین» ساختاری برگرفته از فیلم نوآر را دارد و مهمترین وجه آن را نورپردازی در صحنههای بازسازی شده عنوان میکنند. شما قصد داشتید یک فضایی سیاه از جنس سینمای نوآر را تداعی کنید؟
نه، در صحنههای بازسازی شده از طیف رنگی قرمز، زرد و مشکی استفاده کردیم و در نورپردازی هم سبک کار رئال است.
با توجه به اینکه نمونههای ایرانی کمی از ژانر جنایی در ایران داریم، الگوی شما در ساخت مستند «مهین» چه آثاری بوده است؟
متاسفانه در ایران از این دست کارها آن هم با فرم مستند داستانی بسیار اندک است و صددرصد از الگوهای خارجی استفاده کردهام اما پیرو سبک و فرم مشخصی نبودهام و این تاثیرپذیری در کلیات فیلم نمود پیدا کرده است.
با توجه به اینکه «مهین» ساختاری درام و داستانی دارد چرا از تصاویر آرشیوی استفاده کردید؟ آیا فکر نمیکنید همین موضوع، یعنی استفاده از آرشیو درکنار بازسازی باعث دوپارگی فیلم شده است؟
نه، ترسی نداشتم و از ابتدا هم میخواستم اثری مستند بسازم، وگرنه سراغ فرم داستانی میرفتم.
از آنجایی که دسترسی به منابع آرشیوی در ایران سخت است و شما برای گرفتن منابع خود باید به دستگاه قضایی مراجعه میکردید، با چه مشکلاتی برای گرفتن این تصاویر دست و پنجه نرم کردید؟
ما یک پروسه طولانی را در قوه قضائیه طی کردیم. مراحل مجوز و پژوهش این مستند حدود چهار سال زمان برد. بعضی مسائل اصلا در پرونده نبود که ما خودمان به آنها دسترسی پیدا کردیم. یعنی از اطلاعات موجود جلوتر میرفتیم و باید آدمهای مختلف را پیدا میکردیم.
با توجه به اینکه تدوین فیلم را خودتان انجام دادهاید آیا شیوه شما در کارگردانی اینگونه است که به قصد تدوین کارگردانی میکردید؟
اجرای کار طوری بود که زمان زیادی برای تولید نداشتیم. من با فیلمنامه سر صحنه حاضر میشدم و همه چیز کاملا مشخص و تعیین شده بود. یعنی در حقیقت میدانستم سر صحنه باید چه کاری انجام بدهم.
اصولا بهتر است که کارگردان تدوین فیلم خودش را به شخص دیگری واگذار کند. شما به چه دلیل تصمیم گرفتید که خودتان فیلم را تدوین کنید؟
اصولا موافق این هستم که تفکر دیگری به فیلم اضافه شود و به همین خاطر در مستند «مهین» زهره احمدزاده در کنارم حضور داشت و در تدوین فیلم کمک کرد. ولی ترجیح میدهم خودم تدوین کار را با کمک شخص دیگری انجام دهم.
در جایی اشاره داشتید که فیلم بعدی شما در حوزه اجتماعی و متمرکز روی یک پرونده قضایی دیگر است. چه خصوصیات دراماتیکی در این پروندهها وجود دارد که شما به آن توجه داشته و به ساخت چنین آثاری میپردازید؟
موضوعات اجتماعی از اولویت زیادی برایم برخوردار است. معتقدم چه قربانیان و چه قاتلان نمونههای مناسبی برای بررسی و پژوهش از جنبههای مختلف هستند. به نظرم قشر متوسط جامعه که من هم جزئی از آن هستم بار دراماتیک بیشتری جهت داستانگویی دارند که میشود دستمایه یک فیلم مستقل قرار بگیرند.
بسیاری از مستندهایی که اکران میشوند توان و پتانسیل بالایی دارند و از بسیاری از آثار جریان اصلی بهتر هستند. امیدوارم گروه هنروتجربه سالنها و محلهای نمایش بیشتری داشته باشد تا مردم بتوانند راحتتر به تماشای آثار آن بنشینند
سینمای مستند به غیر از گروه سینمایی هنروتجربه محل مشخصی برای اکران و نمایش ندارد. مستند «مهین» در این گروه اکران شده است. چه بازخوردهایی از اکران این فیلم دارید؟ نظرتان نسبت به هنروتجربه چیست؟
هنروتجربه صددرصد اتفاق مناسبی است که چنین آثاری را به نمایش عمومی درمیآورد. حتی در کشورهای همسایه مثل ترکیه چنین امکانی برای سینمای مستند فراهم نیست. خوشبختانه در سالهای اخیر و از زمانی که این گروه متولد شد این اتفاق افتاده است و مردم با مستند آشنا میشوند و ارتباط برقرار میکنند. البته هنروتجربه نباید در این مرحله بماند و به این حد اکتفا کند. بسیاری از مستندهایی که اکران میشوند توان و پتانسیل بالایی دارند و از بسیاری از آثار جریان اصلی بهتر هستند. امیدوارم این گروه سالنها و محلهای نمایش بیشتری داشته باشد تا مردم بتوانند راحتتر به تماشای آثار هنروتجربه بنشینند. همچنین تبلیغات بیشتری برای شناساندن آثار این گروه به مخاطبان احتیاج است. متاسفانه صداوسیما هم این آثار را چندان تبلیغ نمیکند.
امروز مستند ایران خودش را تثبت کرده است. در حال حاضر «در جستوجوی فریده» که در هنروتجربه اکران شد، توانست نماینده سینمای ایران در اسکار باشد. این موضوع نشانگر توان بالای سینمای مستند در کلیت سینمای کشور است.
دقیقا همین موضوع نشان از توان بالای سینمای مستند دارد. سینمای مستند ایران امروز بسیار قدرتمند است. علاوه بر اسکار در بسیاری از جشنوارههای معتبر مستند دنیا هرساله نمایندهای از سینمای مستند ما حضور دارد. پیش از این درک محدودتری نسبت به سینمای مستند وجود داشت.
عکس:یاسمن ظهورطلب