
هنروتجربه _ سحر آزاد:فیلم کوتاه «کل به جزء» یکی از آثار ارائه شده در بسته «یلدای کوتاه» است که از ابتدای دی ماه سال جاری در سینماهای هنروتجربه اکران شدهاست. این فیلم داستان مجسمهای از یک دیکتاتور را روایت میکند که بعد از ذوب شدن درقالب اشیایی دیگر در زندگی مردم تکثیر میشود. سیدوحید حسینینامی، کارگردان آن عنوان میکند برخلاف بسیاری از فیلمهای دیگر که سعی میکنند به سینمای بدنه نزدیک شوند، این اثر از چنین مواردی برحذر بوده است. او همچنین فیلم کوتاه را یک فرصت توصیف میکند نه یک تهدید و معتقد است باید اجازه دهند سینمای کوتاه در فضای آزادتر، منطقیتر و تعاملیتر تنفس کند. با او درباره وضعیت فیلمهای کوتاه از جمله اثر خودش صحبت کردیم.
فیلم «کل به جزء» چگونه ساخته شد؟
ایده اولیه فیلم سال ۹۵ شکل گرفت و اواخر همین سال هم در تبریز و حومه تبریز فیلمبرداری آن در ۱۷ لوکیشن انجام شد. از ابتدا میدانستیم پروژه سختی است چون قرار بود مجسمهای ساخته شود وسویه بصری فیلم جوری بود که نمیخواستیم ارجاع خاصی به جغرافیا، مکان و زمان خاصی داشته باشیم که کار را کمی دشوارتر هم میکرد. بنابراین با حساسیت و دقت خاصی که مبتنی بر زیباییشناسی فیلم بود، لوکیشنها را انتخاب کردیم. سویههای تجربی فیلم از آنچه در سینمای کوتاه ایران رواج دارد، متفاوتتر است.
از چه لحاظ؟
بیشتر فیلمها حداکثری هستند مثل جلوههای ویژه بصری، اصلاح رنگ، شلوغ کاری و این کارها که فیلمها را به سمت سینمای بدنه نزدیکتر میکند اما فیلم «کل به جزء» از این موارد برحذر است و اتفاقا بر عنصر کاستن تاکید میکند یعنی کاراکتر و دیالوگی ندارد. قرار بود براساس متریال آهن بتوانیم قصهای را روایت کنیم که البته دشواریهای خاص خودش را داشت و سویه تجربی فیلم را نیز تقویت میکرد. در نهایت در اواخر بهار ۹۶ تا اواسط تابستان ۹۷ فیلم آماده شد و نخستین نمایش داخلی آن در جشن مستقل فیلم ایران انجام شد.
چه بازخوردهایی تاکنون دریافت کردهاید؟
به گواه حضورها و جایزههایی که فیلم در جشنوارههای داخلی و خارجی دریافت کرده، بهنظر میرسد فیلم نه تنها با قشر تخصصی فیلم کوتاه بلکه توانسته است با مردم هم ارتباط برقرار کند و با اینکه فیلم، تجربی است در ارتباط با عموم هم بسیار خوب عمل کرده، به این معناکه بالای ۹۰ درصد مخاطبان عام به مفهومی که در ذهن من بود، دست پیدا کردهاند. این فیلم بهترین فیلم بخش بینالملل تجربی جشنواره فیلم کوتاه تهران در سال ۹۶ شد و توانست حضورهای خوب بینالمللی هم داشته باشد و در جشنواره اسماعیلیه مصر، پرت استرالیا، In The Palace بلغارستان شرکت کند و بهترین فیلم جشنواره لوکانیای ایتالیا شود.
به گواه حضورها و جایزههایی که فیلم در جشنوارههای داخلی و خارجی دریافت کرده، بهنظر میرسد نه تنها با قشر تخصصی فیلم کوتاه بلکه توانسته است با مردم هم ارتباط برقرار کند و با اینکه فیلم، تجربی است در ارتباط با عموم هم بسیار خوب عمل کرده، به این معناکه بالای ۹۰ درصد مخاطبان عام به مفهومی که در ذهن من بود، دست پیدا کردهاند
با توجه به حضور فیلمهایتان در جشنوارههای داخلی و خارجی و اکران فعلی آن در هنروتجربه، وضعیت فیلمهای کوتاه را چطور میبینید؟
در یک برایند کلی، فیلم کوتاه ایران خیلی پیشروتر از سینمای بلند ایران است. فیلمهای کوتاه از حیث اندیشه و از نظر حضورها و بروزها در محافل سینمایی جهان نیز قابل بررسی هستند. بههرحال در کنار این خوبیها و محاسن، آفتهایی نیز گریبانگیر سینمای کوتاه ایران هست که باید آسیبشناسی کنیم چون وقتی ایرادهای خودمان را بدانیم میتوانیم به یک سینمای کوتاه خوب نزدیک شویم. درباره معایب سینمای کوتاه میتوانم بگویم که سینمای کوتاه ما درحال نزدیکشدن به خاستگاه سینمای بلند به لحاظ ساخت و فرم است و از خاستگاه هنری درحال دورشدن است. در واقع پای سلبریتیها و قصهگوییهای رایج سینمای بلند به سینمای کوتاه باز شده و فیلم کوتاه از خاستگاه اندیشهای و هنری که سینمای کوتاه دارد گاهی دور شده است. با همه اینها وقتی فیلم کوتاه را در ترازو بگذاریم باز هم سینمای کوتاه ما حرفهای زیادی برای گفتن دارد و در مقایسه با سینمای بلندمان، سینمای محکمتر، استوارتر، بااندیشهتر و قابل اعتناتری است.
شکل نمایش فیلمهای کوتاه در جشنوارههای داخلی چگونه است؟
سینمای کوتاه ایران به یک مدیریت و بازنگری جدی نیازمند است مثلا چندی قبل در یکی از جشنوارههای ترکیه در یک پنل گفتوگویی حضور داشتم. در کشوری مانند ترکیه شاید سالی ۱۰۰ فیلم مطرح کوتاه ساخته شود چون شرایط ساخت فیلم خیلی سخت است البته در خیلی از کشورها ساخت فیلم دشوار است اما امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران شاید بیش از هزار فیلم کوتاه داستانی ارسال شده بود که نشان میدهد فرصت نمایش و فرصت جشنوارهای، یک نسبت غیرقابل قبول است. بهنظرم باید تعداد جشنوارهها بیشتر باشد. خیلی از فیلمسازان فیلم کوتاه دوست دارند اولین نمایش فیلمهایشان، جشنواره فیلم کوتاه تهران باشد که ذاتا یک التهاب و ضریب خطا را برای جشنواره ایجاد میکند. جشنوارههای دیگر نیز مانند جشنواره فیلم فجر، جشن مستقل فیلم کوتاه و..میتوانند به کمک فیلم کوتاه بیایند تا فرصت نمایش چنین فیلمهایی میان چند جشنواره توزیع شود. بههرحال ایران از نظر کمیت تولیدی و حتی کیفیت فیلم کوتاه، کشور ویژهای است. ما سالانه حدود ۵۰-۶۰ فیلم خیلی خوب و قابل اعتنا داریم که حضورهای درستی در جشنوارهها دارند. این نکته را هم بگویم که حضور در جشنوارههای معتبر مهم است اما نه به این معنا که فیلم در هر جشنوارهای حضور پیدا کند، نشان از موفقیت آن است، منظورم حضورهای حرفهای در جشنوارههای قابل اعتناست.
نحوه برخورد جشنواره فیلم فجر با فیلمهای کوتاه چطور است؟
متاسفانه یک دوره فطرتی در جشنواره ملی فجر ایحاد شد. من در سال ۸۶ در جشنواره فیلم فجر حضور داشتم و آن موقع روال اینگونه بود که یک بخش اصلی برای فیلم کوتاه وجود داشت اما بعد از سالها حذف شد و دوباره با مشقات فراوان و الحاقهای ناجور، فیلم کوتاه توانست خودش را به جشنواره تحمیل کند. فیلم کوتاه ایران، سینمایی نیست که جشنواره فیلم فجر به این راحتی آن را کنار بگذارد اما سالهاست آئیننامهها فرق میکنند و بحث و جدل بهوجود میآورند. با همه اینها کمکم فیلم کوتاه توانسته است رایزنیهای خود را افزایش دهد و آنطور که باید و شاید و به شیوه درست، در جشنواره ملی فجر حضور پیدا کند. در جشنواره جهانی فجر نیز حضور فیلمهای کوتاه شیوه دیگری دارد و فیلمها پذیرفته میشوند مثلا خود من امسال با فیلم «سرسام» شرکت داشتم.
مسوولان و دستاندرکاران سینما باید به این نکته توجه کنند که اساسا سینمای کوتاه از بدنه جامعهاش میآید و حتی ممکن است خیلی نیشدار و زهردار باشد اما این یک فرصت است نه تهدید. نه تنها مسوولان فرهنگی بلکه مدیران بخشهای دیگر هم باید فیلم کوتاه ببینند تا متوجه انعکاس مسائل جامعه در فیلمهای کوتاه شوند
از نظر گرفتن پروانه نمایش و نظارت روی سوژهها، فیلمهای کوتاه چه شرایطی دارند؟
متاسفانه در دو سال اخیر محدودیتها و فشارها زیاد شده که زنگ خطر مهمی برای سینمای کوتاه است. مسوولان و دستاندرکاران سینما باید به این نکته توجه کنند که اساسا سینمای کوتاه از بدنه جامعهاش میآید و حتی ممکن است خیلی نیشدار و زهردار باشد اما این یک فرصت است نه تهدید. نه تنها مسوولان فرهنگی بلکه مدیران بخشهای دیگر هم باید فیلم کوتاه ببینند تا متوجه انعکاس مسائل جامعه در فیلمهای کوتاه شوند. بهنظرم فیلم کوتاه باید به فرصت تبدیل شود نه اینکه محدود شود. متاسفانه در دو سال اخیر به خصوص در جشنواره فیلم کوتاه تهران شاهد هستیم که چندین و چند فیلم نتوانستهاند پروانه نمایش بگیرند و برایشان مشکل بهوجود آمده بااینکه گستره نمایش فیلم کوتاه محدود است.در حالیکه باید اجازه دهند سینمای کوتاه در فضای آزادتر، منطقیتر و تعاملیتر تنفس کند.
کارکرد هنروتجربه برای سینمای ایران چطور بوده است؟
سینمای هنروتجربه یکی از سنگرهایی است که جنبه هنری سینمای را حفظ میکند به شرط اینکه خیلی خودش را به سینمای بدنه نزدیک نکند. گاهی شاهد این هستیم که رویکرد هنروتجربه هم به سمت اکران و تجاری بودن میرود. این نوع سینما در کشورهای مختلف با عناوین مختلف اجرا میشود و باید حالت سوبسیدی و حمایتی داشته باشد تا فضا را برای فیلمهای متفاوت ایجاد کند و نگاههای متفاوت بتوانند تنفس کنند. درباره اکرانهای فیلم کوتاه نیز بهنظرم هنروتجربه باید با جدیت و اهمیت بیشتری تمرکز کند نه اینکه صرفا به عنوان یک کار تشریفاتی انجام شود. تابه حال اکران فیلم کوتاه در هنروتجربه خوب بوده است اما میتواند اتفاق بهتری هم صورت بگیرد.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟ قبلا قرار بود یک فیلم بلند هم بسازید؟ سرنوشت آن به کجا رسید؟
هر سال میگویم میخواهم فیلم بلند بسازم اما سرمایهگذار پیدا نمیکنم و کار به تعویق میافتد. یک مستند تجربی در دست تدوین دارم که درحال اتمام است و قرار است فیلمبرداری یک فیلم کوتاه دیگر را نیز تا پایان سال انجام دهم.
عکس:یاسمن ظهورطلب