
به بهانه نمایش نسخه ترمیم شده در باشگاه فیلم هنروتجربه
کیانوش عیاری:«آبادانیها» نه فقط دغدغه؛بلکه تمام رگ و پی من بود
هنروتجربه: کیانوش عیاری سینماگری صاحبسبک در سینمای ایران است که میخواهد زندگی را بیکم و کاست، بدون جلوهفروشی و هنرنمایی، به تصویر بکشد. عیاری از معدود فیلمسازان غیرقابل تقلید ایرانی است که سینمایش، ویژگیها و مؤلفههای خاص او را دارد و با دیدن فقط یک سکانس کوتاه از فیلمی از عیاری، به راحتی میتوان امضا و نگاه قابل ستایش او را شناخت.
«آبادانیها» با امضای خاص عیاری از موفقترین فیلمهای این کارگردان است و البته از بدشانسترینها. فیلم سیاه و سفید است و بازسازی دوبارهای از فیلم کلاسیک سینمای نئورئالیستی ایتالیا «دزدان دوچرخه» به شمار میآید.پس از گذشت ۲۷ سال از زمان ساخت فیلم سینمایی «آبادانیها» به کارگردانی کیانوش عیاری، نسخه ترمیمشده فیلم روز یکشنبه ۲۲ دی درباشگاه فیلم هنروتجربه نمایش داده میشود.
«آبادانیها» از معدود فیلمهایی که به احوالات جنگزدگان مهاجر جنوبی در پایتخت میپردازد و از فیلمهای مهم عیاری به شمار میآید. او که خود اهل اهواز است، در یکی از نمایشهای فیلم «آبادانیها» در دانشگاه این شهر فیلم را چنین توصیف کردهاست:«فیلم «آبادانیها» جنگ را تحسین نمیکند و این را حتی کسانی که در جنگ بودند میدانند که جنگ با خود تبعاتی به دنبال داشت. بسیاری از من انتظار فیلمی درباره جنگ داشتند؛ چون بچه جنوب باشی و محور اصلی جنگ هم در خوزستان باشد قطعا انتظارات از یک کارگردان خوزستانی زیاد بود و باری را بر دوش خودم احساس می کردم. اما من در آن زمان نفت را دیدم. مگر میشود در اهواز باشی و به آسمان که نگاه کنی، آتشهای نفت را نبینی؟! مگر میشود راجع به نفت فیلم نساخت؟! اما این به آن معنا نبود که جنگ را نادیده گرفتم. من به عنوان یک ایرانی جنگ را با تمام وجود حس کردم. در زمان جنگ بسیاری از آبادانیها دنبال شغل دوم بودند. مایل بودم شغل دوم را به عنوان یک درد مطرح کنم. برای مثال بسیاری مسافرکشی میکردند و نان زن و بچه خود را از این طریق تامین میکردند اما برای برخی که متمول بودند به سرقت رفتن خودروی پیکانشان شبیه به آن بود که یک وسیله کوچک شخصیاش دزدیده شده باشد و هیچ تاثیری در زندگیشان نداشت. همان لحظه به این فکر کردم که اگر این پیکان متعلق به کسی بود که با آن مسافرکشی میکرد، بعد از سرقت خودرویش چه غمی سراسر زندگیاش را فرا میگرفت؟فیلم« آبادانیها »که ابتدا قرار بود اسمش شغل دوم باشد برگرفته از فیلم دزدان دوچرخه دسیکا است. همان موقع قالب فیلم در ذهنم شکل گرفت و اعلام کردم که میخواهم بر اساس آن فیلم یک فیلم جدید بسازم.« آبادانیها» یک فیلم تلخ و سنگین است اما ضد جنگ نیست و سعی در نشان دادن تلخیهای آن زمان دارد. در آن زمان تلخیهای زیادی بود که شاید بسیاری آنها را نمیدیدند و برای برخی مهم نبودند».
«آبادانیها» به جشنواره فیلم کن دعوت شد اما از خروج فیلم از کشور جلوگیری شد. تصمیمی که آینده حرفهای عیاری را دگرگون کرد. فیلم در بدترین روز سال یعنی بیست و دو بهمن سال ۷۲ و بدون هیچ تبلیغی اکران شد و خیلی زود هم اکران آن به پایان رسید. اما از جشنواره لوکارنو جایزه پلنگ نقرهای را گرفت.این فیلم به قول خود عیاری:«…آبادانیها نه فقط دغدغه؛ بلکه تمام رگ و پی من بود و باید ساخته میشد».
فیلمبرداری سیاه و سفید و درخشان علیرضا زریندست، مهارت عیاری و بازیهای متناسب سعید پورصمیمی و حسن رضایی،«آبادانیها» را فیلمی مثالزدنی و ماندگار کرده است. کیانوش عیاری معتقد است، دلیل اصلی سیاه و سفید شدن «آبادانی ها» این بوده که او تهران را بدون رنگ و غبارآلود میدیده است.
علیرضا زرین دست:آرزو داشتم با عیاری کار کنم
سالها پیش در مراسم بزرگداشت کیانوش عیاری، علیرضا زریندست فیلمبردار فیلم «آبادانیها» درباره همکاری مشترک با عیاری گفته است: «مدتی قبل متنی را میخواندم که نوشته بود بهترین خبر، خبری است که منتظر آن نباشی. آقای عیاری برای سینمای ما در دهه ۵۰ همان خبر بود. وقتی فیلم «آن سوی آتش» را از او دیدم آرزو کردم که روزی با او کار کنم. بعد فیلم «آبادانیها» را با او کار کردم که برایم تجربه فوقالعادهای بود».