
برگزاری نشست نقد و بررسی «چریکه بهرام یا ایمان به قدرت تصویر»در خانه هنرمندان
فرشید قلیپور: میخواستم شوق شناختن بیضایی را بیشتر کنم/ زهرا مشتاق:این فیلم می تواند دریچه آشنایی با بیضایی باشد
هنروتجربه-سعید حضرتی: جلسه نقد وبررسی مستند «چریکه بهرام یا ایمان به قدرت تصویر» عصر روز چهارشنبه دوم بهمن ماه در خانه هنرمندان با حضور فرشید قلیپور کارگردان و زهرا مشتاق منتقد برگزار شد.
زهرا مشتاق در ابتدای این نشست ضمن اشاره به اینکه این مستند را سه بار دیده است عنوان کرد:«در هنگام دیدن این فیلم برای لحظاتی بغض کردم که چرا بهرام بیضایی در کنار ما و در کشور خودش نیست. بهرام بیضایی یکی از مهمترین شمایلهای فرهنگی معاصر ماست و طبیعی است که نمیشود همه وجوه هنرمندانه بیضایی را در یک نشست و یک فیلم بررسی و بیان کرد. در باب کاری که برای تئاتر ایران انجام داده و نمایشنامههایش میتوان مقالات مفصل نوشت، یا پژوهشهایی که درباره اسطورهها انجام داده است. او فردی جامعالاطراف و ستایشبرانگیز است.میراث زبانی و تصویری بیضایی برای مخاطبان خاص و عام از حد و اندازه خارج است».
او ادامه داد:«به دلیل وجوه گوناگون بیضایی در عرصههای مختلف هنری،نزدیک شدن به جهان بیضایی همیشه با ترس و لرز همراه است و کارگردان جوان این مستند فرشید قلیپور دل و جرات کرده که فیلمی درباره او ساخته است و برای ساخت آن زحمت بسیاری کشیده است.یقینا این فیلم برای کارگردان آن کار سخت و طاقتفرسایی بوده است.این مستند شناختنامه خوبی برای کسانی است که میخواهند بیضایی را بشناسند و یا از اهمیت او در عرصههای گوناگون باخبر شوند و در حقیقت می تواند دریچه آشنایی با بیضایی باشد».
فرشید قلیپور درباره نکته مورد اشاره درباره سختی کار توضیح داد:«در ابتدا میخواهم اشاره کنم که به دلیل جذابیت خود بهرام بیضایی است که همه ما در اینجا جمع شدهایم.بیضایی بر قله تئاتر، سینما و پژوهش دراماتیک و ادبیات ایران ایستاده و این هم مزد زحمات خودش است که سالها کوشیده و تلاش کرده و خسته نشده است. به عنوان کارگردان این اثر هیچگونه ادعایی ندارم و معتقدم جهان بیضایی آنقدر بزرگ و قابل بحث است که همچنان باید درباره او فیلم ساخته شود و به نظرم باید درباره بیضایی مستند سریال ساخته شود.ساخت این فیلم به دو دلیل سخت بود.یکی به علت گستردگی مطالب درباره بیضایی و وجوه کاری ایشان و دوم حجم گسترده مخاطبین و طرفداران بیضایی که باید حق مطلب درباره او ادا شود».
او درباره دلایل و هدف ساخت این مستند عنوان کرد:«نمیخواستم فیلم دچار کلیشهگویی و پرگویی شود و حوصله سربر و خسته کننده باشد.قصدم این بود که هم برای کسانی که بیضایی را میشناسند و دوستش دارند و کارهای استاد را پیگیری میکنند جذاب باشد و هم برای هنرجویان و آغارگران راه که میخواهند وارد عرصه تئاتر و سینما شوند راهگشا باشد.تمام سعیام را کردم تا محتوای اثر به گونهای باشد که آنهایی هم که ایشان را میشناسند، از دیدن اثر خسته نشوند. باید آثار مهم بزرگانی چون بیضایی را دید و نوشتههای او را مطالعه کرد،نمیشود سینماگر و بازیگر و دستاندرکار تولید هنری باشی و نوشتهها و فیلمهای بیضایی را نخوانده و ندیده باشی.با ساخت این مستند میخواستم شوق شناختن بیضایی را بیشتر کنم.»
جلسه با طرح پرسشی در مورد شکلگیری ایده تا اجرای مستند ادامه پیدا کرد. فرشید قلیپور در مورد ایده ساخت فیلم توضیح داد:« «قبل از این فیلم، اثر بلند دیگری به شکل مستند پرتره در مورد بهرام بیضایی ساخته نشده بود و آثار موجود، بیشتر فیلمهای کوتاهی هستند که مونتاژ سکانسهای فیلمهای ایشان بود. انگیزه من از ساخت این فیلم، جذابیت و کاریزمای شخص آقای بیضایی بود. سال ۷۷ که خودم را برای کنکور هنر آماده میکردم، کتاب «نمایش در ایران» نوشته ایشان را خواندم. قبل از آن فیلمهای «شاید وقتی دیگر» و «باشو، غریبه کوچک» را از تلویزیون دیده بودم. با خواندن آن کتاب به این نکته پی بردم که استاد بیضایی هم در سینما و هم در تئاتر شخصی متفکر و یگانه است. پس از آن کتابی را با عنوان «کاوش در سینما و تئاتر بهرام بیضایی» به چاپ رساندم که حاصل تحقیقات و مطالعاتم در مورد ایشان بود. بعدا تصمیم گرفتم،مستندی را هم در مورد ایشان بسازم که هم ادای دینی باشد و هم مروری بر آثار استاد.»
نویسنده کتاب «جستاری در پژوهشهای بهرام بیضایی» اضافه کرد:«قبل از ساخت به ایشان نگفتیم که قرار است مستندی درباره خودشان ساخته شود، چون اینقدر فروتن هستند که قبول نمیکردند. اما با یکی از دوستان نزدیکشان؛ عزیز ساعتی، گفتوگو کردم و به صورت خیلی کامل و با جزئیات توضیح دادم که قرار است چه کارهایی انجام دهم و گفتند که اگر کارهایی که گفتی انجام دهی، خوششانمیآید.بعد از ساخت، فیلم به دست ایشان رسید و آقای بیضایی هم طی نامهای که برایم نوشت خیلی لطف کرد و بزرگواریاش را ثابت کرد و جملهای گفت که خستگی از تن من و همه بچههایی که در این مستند حضور داشتند رفت؛ ایشان نوشته بود: «به راستی از فیلمهای مشابه بهتر است». این جمله خیلی به دل ما نشست.»
در ادامه زهرا مشتاق درباره انتخاب افراد حاضر در فیلم گفت:« به نظر من خیلی خوب بود اگر در این مستند منتقدهایی هم حضور داشتند تا استاد بیضایی را بهتر به مخاطب بشناسانند.»
قلیپور در این ارتباط توضیح داد:«اگر یک سری از بزرگان و منتقدین در فیلم حضور ندارند و این مساله نقطه ضعف فیلم محسوب شده، به خاطر سن و سال من است.درواقع با خیلی از منتقدان مطرح صحبت کردم، اما قبول نکردند در فیلم حضور داشته باشند، چون مرا نمیشناختند و نمیدانستند نتیجه فیلم چه میشود. بعضیها هم قرار میگذاشتند و نمیآمدند.»
این کارگردان افزود:«در این مستند آثار ایشان را از چند جنبه بررسی کردیم؛ سینما، تئاتر و پژوهشهایشان. طبیعی است که در آثار سینمایی مواد بیشتری در اختیار داشتیم و فکتهای موردنیاز برای ارجاعهایی که در گفتگوی دوستان مطرح میشد، در بخش سینمایی بیشتر بود و در تئاتر دستمان بستهتر بود. اما بر همین اساس سراغ سه قشر از هنرمندان و صاحبنظران رفتیم؛ بخشی از آنها عزیزانی بودند که بهطور مستقیم با آقای بیضایی کار کرده بودند، برخی دیگر به واسطه فعالیت در تئاتر و سینما و صاحبنظر بودن در این حوزهها انتخاب شدند تا درباره آقای بیضایی صحبت کنند و برخی دیگر هم بهعنوان چهرههای شناخته شده فرهنگی و هنری این کشور که صاحب تفکر و اندیشهاند انتخاب شدند تا درباره آقای بیضایی و آثارشان بگویند».
قلیپور در پاسخ به سوالی مبنی بر ریتم تدوین و موسیقی انتخابی فیلم گفت:« به خاطر نوع تدوین شلاقی آثار استاد، سعی کردم تدوین این فیلم را به همان صورت انجام دهم.این را هم اضافه کنم که نقطه نظراتی که استاد درباره فیلم داشتند،در زمان تدوین رعایت و اجرا شده است.موسیقی فیلمهای ایشان را انتخاب و در این مستند از آنها استفاده کردم.البته به جز سکانس نهایی که از موسیقی انتخابی استفاده کردیم. درواقع ما به خودمان اجازه ندادیم ملودی خاصی را برای این فیلم تولید کنیم، چون استاد حساسیت زیادی روی موسیقی فیلمهایشان داشتند و ملودی آنها را با سوت برای آهنگسازان میزدند.تقریبا از تمامی موسیقیهای برجسته آثار بیضایی در این فیلم استفاده شده است.»
در پایان قلیپور با بیان اینکه «چریکه بهرام یا ایمان به قدرت تصویر» را مخاطبان دوست داشتهاند، افزود:«من شخصا خواستم یک ادای دین به سینما و تئاتر استاد بهرام بیضایی کرده باشم و خوشحالم که ایشان کار را دید و لطفش را به ما رساند. این مستند اگر کاستی دارد مسئولیتش با من است و اگر نقطه قوتی در آن است قطعا به اعتبار نام بهرام بیضایی است.در انتها به قول خود استاد ممنونم و قربان شما. »
زهرا مشتاق هم در انتها افزود:«مستند «چریکه بهرام یا ایمان به قدرت تصویر» می تواند انگیزه ای باشد که فیلمهای استاد را دوباره و با دقت بیشتری ببینیم».
عکس:یاسمن ظهورطلب