
در نشست نقد و بررسی «چیچکا قصه شب» در اصفهان عنوان شد
رها فریدی:تلاش کردم روایتگر صادقی باشم/ ادای دین به هنرمندانی که دیده نشدهاند
هنروتجربه-مرسده محمدی: پردیس سینمایی سیتی سنتر اصفهان عصر دوشنبه هفتم بهمن ماه میزبان مستند «چی چکا قصه شب» به کارگردانی رها فریدی بود. بعد از اکران این مستند، جلسه نقد و بررسی آن با حضور کارگردان برگزار شد. اجرای این جلسه را سید مهدی سجاد زاده برعهده داشت.
جلسه با این پرسش که چرا فیلم در پایان به کودکان هرمزگان تقدیم شدهاست؟ آغاز شد. رها فریدی در پاسخ گفت:«این مستند ادای دینی بود به هنرمندانی که شاید دیده و یا شنیده نشدهاند و ادای دینی به سرزمین مادریم. من زاده و بزرگ شده تهرانم و مادرم اهل هرمزگان است. آرزوی ثبت این آداب و رسوم را داشتم و تلاشم کردم آن چه را که از گذشتگان و یا معاصران ماندهاست را ثبت و به نسل بعد منتقل کنم».
او درباره موضوع فیلمش توضیح داد:«این فیلم یک فیلم انسانی است. خیلیها به من گفتند منصفی آنقدر شناخته شده نیست که در موردش ۹۰ دقیقه فیلم بسازی و چرا اینقدر به او پرداختهای؟ در پاسخ توضیح دادم که این فیلم درباره یک کاراکتر نیست ،درباره مباحث انسانی است که از طریق این کاراکتر در موردش صحبت میکنیم. تجربههایی که تک تک ما در زندگیمان به نحوی داشتهایم».
کارگردان مستند«چی چکا»در پاسخ به این پرسش که فیلمش مستند پرتره است یا مردم نگارانه؟ جواب داد:«در فیلم سه موضوع همگام با هم جلو میرود. فیلم تلفیقی است از زندگی ابراهیم منصفی، آداب و رسوم هرمزگان و معرفی موزیسینهای معاصر این دیار. این فیلم فقط پرتره منصفی نیست. تلاش کردم به بهانه معرفی ابراهیم منصفی به مفاهیمی چون آزادی و عدالت و عشق را که او با آنها درگیر بوده، توجه کنم».
او در ادامه درباره فاصله زمانی که بین ساخت تا اکران فیلمش افتاده است، توضیح داد:« سال ۸۸ فیلمبرداری فیلم را آغاز کردم و با یک کوله و یک ضبط صوت و یک هندی کم و گاهی با دوچرخه و اتوبوس شروع به ساخت یک فیلم پرتابل و جمع و جور یک نفره کردم. به جایی رسیدم که هرچه پول داشتم و هرچه از راه ترجمه و غیره به دست آورده بودم و حتی کمکهای مالی خانوادهام را، خرج ساخت این فیلم کردم. اصرار داشتم فیلم استقلال خود را حفظ کند، همانطور که منصفی سعی میکرد استقلال خود را حفظ کند. نمیخواستم اسپانسری داشتهباشم تا بتوانم قصه را همانطور که فکر میکنم و در صادقانهترین حالت ممکن روایت کنم. اما در مرحلهای، چون موسیقیهای این فیلم همه از نوارکاستهای قدیمی است و صدای آنها کیفیت لازم را نداشتند، نیاز به صداگذاری پیدا کردم و همچنین اصلاح رنگ و این کارها پرخرج بود. برای همین فیلم متوقف شد».
در فیلم سه موضوع همگام با هم جلو میرود. فیلم تلفیقی است از زندگی ابراهیم منصفی، آداب و رسوم هرمزگان و معرفی موزیسینهای معاصر این دیار. این فیلم فقط پرتره منصفی نیست. تلاش کردم به بهانه معرفی ابراهیم منصفی به مفاهیمی چون آزادی و عدالت و عشق را که او با آنها درگیر بوده، توجه کنم
رها فریدی در ادامه به راه حلی که یکی از دوستانش برای این مساله داده بود، اشاره کرد:«تدوین تمام شده بود اما فیلم آماده نمایش نبود. دوستم پیشنهاد داد از حمایت مردمی استفاده کنم . من هم به این نتیجه رسیدم که این کار را انجام دهم. ویدئویی ساختم ،مقالهای نوشتم و طرحم را معرفی کردم و از تمام کسانی که به منصفی، موسیقی و مردمشناسی علاقهمند بودند،خواستم کمک کند. قطره قطره و از کل جهان پول جمع شد. الان سایت حامیجو این کار را انجام میدهد.تجربه خوبی بود و به هر کسی که طرح و ایدهای حتی برای ساخت دستگاه جدیدی دارد، پیشنهاد میکنم این کار را انجام دهد چون هم استقلالمان حفظ میشود و هم اجرای ایدهای که در سرمان داریم، امکانپذیر میشود. این کارحدود پنج شش ماه ماه طول کشید. نزدیک به ۸۰۰ تا ایمیل برایم آمد که به تک تک آنها جواب دادم. از نتیجه خیلی خوشحالم، چون اگر این حمایت مردمی نبود، نمیتوانستم فیلم را برای صداگذاری به امیرحسین قاسمی و برای اصلاح رنگ به فرهاد قدسی بدهم و خیلیهای دیگری که کمک کردند تا فیلم شکل و شمایل درستی بگیرد و بتوانیم آن را بشنویم».
در بخش دیگری از این نشست از رها فریدی در مورد وجه تسمیه فیلمش سوال شد.او توضیح داد:« چی چکا قصهای است که شبها قبل از خواب برای بچهها تعریف میکنند و خیلی ترانه گونه و لالایی گونه است. درضمن منصفی یک آهنگی دارد به نام ( مرد چیچکا ) که آن آهنگ را در فیلم نیاوردم ولی این اسم را از یکی از ترانههای خود منصفی برداشتم».
او در ادامه درباره چرایی استفاده نکردن از آهنگ مرد چیچکا هم گفت:«براساس این که کدام ترانههای منصفی مقبول است، فیلمم را نساختم . من براساس دومینوی روایت زندگی یک نفر این فیلم را ساختم. در واقع با کنارهم گذاشتن همه این ترانهها قرار است، بخشی از زندگی منصفی روایت شود و ترانه مرد چی چکا در این روایت جایی پیدا نکرد. برای تیتراژ آخر هم دلم نمیخواست مخاطب بعد از دیدن فیلمی درباره زندگی تلخ یک انسان، با ناامیدی از سالن بیرون برود. به نظرم اینکه نسل جدید را ببینیم که ترانه منصفی را میخوانند، جالب است. درواقع فیلم با امید و یک آهنگ شاد تمام میشود».
او همچنین تاکید کرد:« تدوین خیلی نکات را برای آدم مشخص میکند، اینکه هدفت قصه گویی است یا اینکه بهترین ترانهها را گوش کنی؟ این فیلم شاید یک کنجکاوی به وجود بیاورد که بروید و ترانه مرد چی چکا را گوش کنید. خوشحال میشوم بعد فیلم این کنجکاویهایی پیش بیاید و تماشاگران به جستوجوی نکاتی بروند که جوابش را از فیلم نگرفتهاند».
از رها فریدی درباره استقبال از فیلمش در اکرانهای هرمزگان سوال شد.او گفت:«بار اولی که در هرمزگان اکران گرفتم، تماشاگران زیادی صف بسته بودند و سالن ۲۲۰ نفره پر شده بود و این خیلی جالب بود. میگفتند فروش بلیت به بازار سیاه رسیده است. من بعد از اکران دوباره نرفتم تا با مردم بندر صحبت کنم اما میدانم که فیلم بحث و گفتوگوهایی را پیش آوردهاست.درواقع عاشقان منصفی با مخالفانشان بحث میکردند. میدانم که هم این فیلم و هم منصفی غم و شادی توامان است و فیلم اشک و خنده را در با هم میآورد».
این کارگردان همچنین در این نشست عنوان کرد که حاضر است آرشیوی را که از دیگر موزیسینهای هرمزگانی گرفته، دراختیار بچههای فیلمساز بندری قراردهد:«از هرکدام از این هنرمندان حدود یک ساعت راش از مصاحبهها و کنسرتها و غیره گرفتهام . هرآنچه به روایت فیلم کمک میکرد را استفاده کردم. بنابراین به جوانهای بندر پیشنهاد دادم چون به مسائل آن منطقه آشناتر هستند، از این راشها استفاده کنند و در مورد دغدغههای خودشان و اقوام خودشان فیلم بسازند. الان دغدغههای من مسائل دیگری است و به کنجکاویهایم درمورد زبان و محله مادریام با این فیلم پاسخ داده شد».
رها فریدی در ادامه ضمن تأکید بر ساخت فیلمش برای هرمزگانیها گفت:« اگر میخواستم برای غربیها فیلم بسازم، باید کنجکاویهای آنها را پاسخ میدادم .این فیلم را جشنوارهای نمیبینم، به دلیل اینکه فیلم پاسخگوی کنجکاویهای آنها نیست. غربیها کنجکاویهای ویژهای دارند و دوست دارند از خاورمیانه تصاویر ویژهای ببینند. من معتقدم تو به عنوان یک مستندساز که میخواهی کار فرهنگی بکنی، قصدت ثبت است. این فیلم هم برای این ساخته شده که اگر مردم آن منطقه بتوانند به آن استناد کنند. فکر میکنم تمام اروپاییها و غیره آنقدر آدم دارند که برایشان فیلم بسازند و کار فرهنگی بکنند جهان هم برای آنها کار فرهنگی میکند،حالا با این توصیف ما هم باید برای آنها کار کنیم؟ پس ده و روستا و شهر خودمان چه ؟ فکر نمیکنیم کشور خودمان نیازمند کار فرهنگی است. فکر نمیکنیم باید کنجکاویهای بچه هرمزگان را پاسخگو باشیم تا کنجکاوی گالریدار فرانسوی را».
در پایان کارگردان فیلم «چیچکا قصه شب» ضمن تشکر از حضور تماشاگران فیلمش در هنروتجربه عنوان کرد:«خواهشی که دارم این است که اگر از فیلم خوشتان آمده است به دوستانتان بگویید تا به تماشای فیلم بیایند. تبلیغات من بسیار کم است. صفحه فیلم «چی چکا» در اینستاگرام را دنبال کنید.پروسه تولید و اطلاعات اکرانهای فیلم را در این صفحه میگذارم».