
در کارگاه فیلمسازی «سینمای هنری ایران وایتالیا – تولید فیلم مشترک» مطرح شد:
وینچنزو ماررا:فیلمهای جدی و هنری در ایتالیا با مشکلات زیادی ساخته میشوند/ بابک کریمی:اینگونه جلسات باعث ادامه حیات سینمای هنری میشود
هنروتجربه-سعید حضرتی: کارگاه فیلمسازی با موضوع «سینمای هنری ایران و ایتالیا – تولید فیلم مشترک» با حضور وینچنزو ماررا فیلمنامهنویس، کارگردان و تهیهکننده ایتالیایی و بابک کریمی بازیگر، شامگاه پنجشنبه اول اسفندماه و در نخستین روز از هفته فیلم ایتالیا در خانه هنرمندان برگزار شد. هانیه اینانلو به عنوان مجری و مترجم در این جلسه حضور داشت.
در ابتدای جلسه بابک کریمی ضمن ابراز خوشحالی بابت برگزاری این کارگاه و استقبال از آن بیان کرد:«آشنایی من با وینچنزو ماررا به ۲۰ سال پیش برمیگردد و خوشحالم که امشب او را پس از گذشت سالها میبینم. هیچوقت فرصت نشد که با همدیگر همکاری داشته باشیم، گرچه سینمای او مورد علاقه من است. امشب احساسم این است که میزبان همنسلهای خودم هستم و ما جزء نسلی هستیم که در دهه هفتاد میلادی با فیلمهای آنتونیونی، پازولینی و… بزرگ شدیم. در ایتالیا هم مانند ایران دوگونه و دو دسته فیلم ساخته میشود. فیلمهای گیشهای که برای فروش ساخته میشود و سینمای مصرفی است که طبیعتا از واقعیات اجتماعی و سیاسی و زندگی روزمره دور است و دسته دیگر سینمای جدی و هنری که برعکس آن نوع از فیلمها میخواهد در دل مسائل و معضلات اجتماعی و روزمره نفوذ و آن را به روی پرده بیاورد».
وینچنزو ماررا هم در ابتدای صحبت خود ضمن تشکر از حضور تماشاگران پرتعداد فیلم و کارگاه فیلمسازی گفت:«وقتی ۲۸ سال پیش دانشجوی سینما بودم، یادم میآید که همیشه دیدن سینمای ایران برایم مهیج بود و حتی میتوانم بگویم برایم منبع الهام بود. به طور مشخص سینمای عباس کیارستمی برایم جنبه جادویی و جذابیت سینمای ناب و هنری را داشت».
کارگردان «تعادل» در ادامه افزود:«پدر من روانکاو بود و عاشق سینما و با هم فیلمهای زیادی را تماشا میکردیم. یادم میآید وقتی فیلمهای کیارستمی را با همدیگر تماشا میکردیم به من میگفت علاوه بر آنچه که بر روی پرده میگذرد، باید به لایههای پنهانی و درون فیلم بیاندیشی و به آن فکر کنی.در مدت ۲۶ سالی که کارگردانی را به صورت حرفهای دنبال کردهام، همین نکته را مد نظر داشتهام و آن درس پدرم بر روی کارنامه کاریام تاثیرگذار بود. در همین فیلم «تعادل» که با همدیگر به تماشای آن نشستیم، فراتر از داستانی که بر روی پرده میگذرد، داخل پرده و در درون فیلم داستان مهم دیگری جریان دارد که برایم به عنوان کارگردان اهمیت داشت و این نوع نگاه محصول تربیت پدر من است».
وینچنزو ماررا:وقتی ۲۸ سال پیش دانشجوی سینما بودم، یادم میآید که همیشه دیدن سینمای ایران برایم مهیج بود و حتی میتوانم بگویم برایم منبع الهام بود. به طور مشخص سینمای عباس کیارستمی برایم جنبه جادویی و جذابیت سینمای ناب و هنری را داشت
ماررا ادامه داد:«اصولا تمام فیلمهای خوبی که ذهن شما را درگیر میکند واجد خصوصیت لایه لایه و ناآشکاری در درون خود فیلم است. علاوه بر فیلمهای کیارستمی در مورد فیلمهای اصغر فرهادی هم این نکته صدق میکند. نوع روایت و داستان در خور توجه اینگونه فیلمها همیشه مرا مجبور میکند که به لایههای پنهان آن دقت و فکر کنم. در کنار توصیه پدرم به دقت کردن به فیلمها، تجربههای سالیان دراز کارگردانی و ساخت فیلم و دیدن فیلمهای ایرانی مرا در فهم لایههای پنهانی در فیلمها کمک کرده است».
در ادامه این نشست بابک کریمی به هم سنخ بودن سینمای ایران و ایتالیا اشاره داشت:«نکتهای که وینچنزو ماررا درباره دیدن و دوست داشتن فیلمهای ایرانی مطرح کرد، برای ما ایرانیان هم به همین صورت است. ما هم با دیدن فیلمهای ایتالیایی با آنها همذاتپنداری میکنیم و به آنها علاقه داریم. میدانیم روایت صادق و صمیمی و بدون واسطه و پرهیز از هر آنچه که راستی را خدشهدار میکند، به اضافه مقوله فنی ساخت و ساز مثل پرهیز از میزانسن تجملاتی و دکور و در و دیوار آنچنانی و نمایش آنچه واقعا هست، انگارههایی بودند که در تمام دوران طلایی نئورئالیسم ایتالیا جلوهگری داشتند».
این بازیگر ادامه داد:«با شروع سینمای نئورئالیسم ایتالیا آدمها و شخصیتهایی از دل زندگی روزمره به روی پرده آمدند و پس از آن بر سینمای ایران تاثیر گذاشتند و باعث شدند سینمای ایران را که درگیر قهرمانسازی و قهرمانپروری بود، به سمت شخصیتهای عادی و روزمره بکشاند و آرام آرام آن نوع سینما را کنار بگذارد. جالب اینجاست که سینمای ایتالیا وقتی به اوج رسید و سینمایی بینالمللی شد و تقریبا از دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی، راه خودش را گم کرد و سرگرم ساخت فیلمهای گیشهای و کمدی و بدنه شد، سینمای ایران اما همان راه نئورئالیسم را ادامه داد و نمونههای جالب توجه از این نوع سینما را همه ما دیدهایم و ماررا از آن نام برد».
کریمی افزود:«همین نوع از سینمای ایران وارد عرصه بینالمللی شد و باعث شد به سینماگران نسل جدید ایتالیا یادآوری کند که چه را گم کردهاند و بعضی از سینماگران ایتالیایی دوباره رجعتی به همان سینمای نئورئالیستی کردند.این رابطه در سینمای ایتالیا و ایران همچنان ادامه دارد. به گمانم شیوه تولید فیلم، نگاه کارگردان به فیلمسازی، شیوه پرداخت و… در ایتالیا و ایران شبیه به هم هستند.این را هم اضافه کنم که با سینمای هنری و فرهیخته در ایتالیا همانند ایران بدرفتاری میکنند و در خارج از مرزهای این دو کشور به این نوع از سینما بهای بیشتری داده میشود».
در ادامه وینچنزو ماررا در پاسخ سوالی درباره نحوه انتخاب بازیگران فیلم «تعادل»،توضیح داد: «دو کشیشی که در فیلم دیدید و نقشهای اصلی را ایفا میکنند، بازیگرانی حرفهای و تئاتری هستند که کار اول سینمایی را با فیلم «تعادل» تجربه کردند. بقیه نقشها را بازیگران آماتوری اجرا کردهاند که در خیابانهای ناپل آنها را پیدا کردم».
ماررا درباره شیوه تمرینی با بازیگران خود گفت:«روش مخصوص خودم را برای تمرین با بازیگران دارم و آن این است که به آنها فیلمنامه نمیدهم و بدون خواندن فیلمنامه میخواهم تکههایی را بازی کنند و بعد آن را با فیلمنامه مقایسه میکنم و طبیعتا بازیگران از داستان فیلم چیزی نمیدانند.این شیوه کار با بازیگران را هم مدیون پدرم و آموزشهای او هستم».
او ادامه داد:«با بازیگران فیلم «تعادل» دو ماه کار کردم و از نتیجه بهدست آمده رضایت کامل دارم. امیدوارم تماشاگران ایرانی در این سالن هم توانسته باشند با فیلم و حسوحال به نمایش درآمده در آن ارتباط برقرار کنند. خودم در بین تماشاگران بودم و وقتی فیلم تمام شد، دیدم عده زیادی از بینندگان فیلم چشمانشان تر بود و فکر میکنم در انتقال حس موفق بودهام. برای من وجدآور و باعث خوشحالی بیش از حدی است که تماشاگرانی که ۵۰۰۰ کیلومتر با زادگاهم فاصله دارند، فیلمم را دوست داشتند و برایشان خوشایند بود».
کریمی درپاسخ به سوالی درباره اینکه آیا در ایتالیا هم منتقدین قائل به سینمایی که سیاهنمایی میکند هستند یا خیر؟ توضیح داد:« دزد دوچرخه ساخته کارگردان نام آشنا ویتوریو دسیکا اثری است که سناریوی منحصر به فردش کار چزاره زاواتینی بود. «دزد دوچرخه» و قصه زاواتینی هنوز که هنوز است یکی از زندهترین و واقعیترین داستانهای سینمایی است. قصه مردمی که در خلال جنگ و در اوضاع اسفبار اقتصادی و اجتماعی هر کاری میکنند تا روز به شب برسد. این فیلم برگرفته از واقعیت اجتماعی و درگیریهای روزمره و عادی ایتالیا است.این فیلم در سینمای جهان جای خودش را باز کرد و کسی نگفت سیاهنمایی وضع موجود بود یا نه. مسائل اجتماعی و درگیریهای قشر ضعیف و…واقعیات جامعه است و نمیتوان آن را ندیده گرفت.این فیلمها ساخته میشود تا کسی و مسئولی پاسخگوی آن باشد و آن موضوع را برطرف کند».
در بخش دیگری از نشست وینچنزو ماررا در پاسخ به سوالی درباره سازوکار تولید فیلم و پخش فیلم در ایتالیا، عنوان کرد:«به طور متوسط سالیانه ۱۰۰ فیلم در ایتالیا تولید میشود و تعداد زیادی از این فیلمها گیشهای و تجاری و سرگرم کننده و مصرفی هستند.از این ۱۰۰ فیلم تولید شده بخشی هم سینمای جدی و هنری هستند که با مشکلات زیادی ساخته میشوند و معلوم نیست که بعد از آن کارگردان بتواند ادامه حیات بدهد.در ارتباط با بودجه هم باید بگویم که بخشی از این فیلمها با بودجه شخصی و بخشی هم با حمایت شبکههای تلویزیونی و دولتی ساخته میشوند».
بابک کریمی:رابطه سینمای ایتالیا و ایران همچنان ادامه دارد. به گمانم شیوه تولید فیلم، نگاه کارگردان به فیلمسازی، شیوه پرداخت و… در ایتالیا و ایران شبیه به هم هستند.این را هم اضافه کنم که با سینمای هنری و فرهیخته در ایتالیا همانند ایران بدرفتاری میکنند و در خارج از مرزهای این دو کشور به این نوع از سینما بهای بیشتری داده میشود
ماررا در پاسخ به این سوال که آیا فیلم «تعادل» در ایتالیا اکران شده و آیا دچار ممیزی هم شده است، گفت: «ساخت فیلمهایی از جنس «تعادل» در ایتالیا بسیار مشکل است و تنها ساخته شدن آن موفقیت بزرگی محسوب میشود. بله در ایتالیا این فیلم اکران شد و منتقدین ایتالیایی راجع به آن نظر مثبتی داشتند و تماشاگران فیلم هم آن را دوست داشتند و از آن استقبال کردند.حتی فرانسه هم حق پخش آن را خرید و در آنجا هم از فیلم، استقبال کردند.درباره سانسور هم باید بگویم که متاسفانه این فیلم دچار سانسور شد و بخشهایی از آن را حذف کردند».
کریمی هم در ادامه همین سوال افزود:«سانسور در همه جای دنیا وجود دارد و تنها شکل و فرم آن متفاوت است.من شناخت زیادی از مناسبات ایتالیا به جهت حضور ۴۰ ساله در آن کشور و شروع فعالیتهایم در آنجا دارم. شکل سانسور در ایتالیا بیشتر به این صورت است که مولف و کارگردان دچار مشکلات اقتصادی میشود و عملا هیچ شبکه تلویزیونی و دولتی از شما حمایت نمیکند و شرایط دشوار پخش و اکران هم مزید بر علت است».
ماررا در پایان نشست اظهار داشت:«در فیلم «تعادل» امید وجود داشت و سعی کردم این امید را تماشاگر منتقل کنم.امیدوارم شرایط فیلمسازی و سینمای هنری برای شما در ایران و در کشور خودم مهیا شود و مشکلاتمان کمتر شوند.در انتها از تمام تماشاگران،هنروتجربه که باعث این نزدیکی فرهنگی شدند و از بابک کریمی که بعد از گذشت ۲۰ سال او را دیدم تشکر و قدردانی میکنم».
بابک کریمی هم در انتهای جلسه گفت:«امیدوارم برگزاری این جلسات و نشست و هماندیشی و ملاقاتها بیشتر از گذشته تکرار شود. اصولا سینمای هنری و جدی در همه جا یتیم است و اینگونه جلسات و کارگاهها باعث ادامه حیات این نوع از سینما میشود».
عکس:یاسمن ظهورطلب