
الکساندر دسپلات از «گزارش فرانسوی» و «پینوکیو» میگويد:
همه چیز برای من عادی و مثل همیشه است/ «گزارش فرانسوی» جاهطلبانهترین فیلم وس اندرسن است
هنر و تجربه – ترجمه مریم شاهپوری: زندگی در روزگار کرونا برای یکی از پرکارترینهای صنعت فیلمسازی چندان تفاوتی با گذشته ندارد. الکساندر دسپلات، آهنگساز فوقالعاده پرکار سینما که در استودیو ضبط صدای خود در قلب پاریس بهسر میبرد، بر خلاف خیلیها حتی مشکلی با روزهای قرنطینه جهانی نداشت: «خیابانها خیلی آرام و ساکت بودند و ناراحتکننده بود که دوستانم را نمیدیدم ولی سوای اینها، همه چیز برای من عادی و مثل همیشه بود. من به استودیوی خودم می رفتم و هنوز هم هر روز همین جا هستم!»
دسپلات هرگز از سرعت کارهایش نکاسته است، حتی زمانی که دنیا از حرکت ایستاد (و حالا بهآهستگی و بهسختی میکوشد دوباره حرکتش را از نو بازیابد). البته چیزی جز این هم نمیتوان از کسی انتظار داشت که از زمان ورودش به بازار آثار انگلیسیزبان با «تولد» / Birth در سال ۲۰۰۴ تا امروز دستکم برای هفتاد فیلم موسیقی متن تصنیف کرده است (دسپلات پیش از آن برای «دختری با گوشواره مروارید» / Girl with a Pearl Earring و چند اثر سینمایی موفق فرانسوی دیگر موسیقی ساخته بود اما والسهای هذیانیاش برای درام جاناتان گلیزر او را به عنوان چهرهای مقتدر در صحنه بینالمللی مطرح کرد).
دامنه استعدادها و تواناییهای دسپلات در سینمای مدرن بیرقیب است. کدام آهنگساز دیگری میتوانست در یک سال برای «درخت زندگی» / The Tree of Life و فیلمی از مجموعه «هری پاتر» / Harry Potter موسیقی متن بسازد؟ آثار او به قدری درخشاناند که حتی اگر روی فیلمی قرار بگیرند که از آزمون زمان جان سالم بهدر نبرد، جدا از آن میتوانند هویت پیدا کنند و ماندگار شوند، مثل موسیقیهایی که دسپلات برای فیلمهای «پرده رنگی» / The Painted Veil نوشت.
عشق به سینمای عمیق و جانانه دسپلات، بانی این میزان انرژی و حرکت مدام روبهجلو است؛ و باعث شده تا امروز با فیلمسازان مؤلف برجسته پرشماری همکاری کند، از جمله دیوید فینچر (مورد عجیب بنجامین باتن)، کاترین بیگلو (سی دقیقه نیمهشب)، گرتا گرویگ (زنان کوچک)، ماتئو گارونه (قصه قصهها) و تام هوپر (سخنرانی پادشاه)؛ و به خاطر سرعت کاری دسپلات، او به آهنگسازی بدل شده است که فیلمسازان بزرگ مختلفی همزمان به سراغش میروند. پل تامس اندرسن، جانی گرینوود را برای خود دارد و بری جنکینز هم نیکلاس بریتِل؛ اما گیرمو دل تورو، جرج کلونی، ژاک اودیار و وس اندرسن، همگی الکساندر دسپلات را برای خودشان دارند.
این آهنگساز خستگیناپذیر که همین چند ماه پیش ساخت موسیقی متن اثر جدید وس اندرسن با نام «گزارش فرانسوی» / The French Dispatch را به پایان رساند، پس از آن دستکم روی دو فیلم در اولین ماههای شیوع ویروس کرونا در غرب کار کرد. یکی از آنها فیلم جدید جرج کلونی با نام «آسمان نیمهشب» / The Midnight Sky است که با حمایت نتفلیکس بر اساس رمان لیلی بروکس دالتن ساخته شده و درباره دانشمندی در قطب شمال است که میکوشد گروهی از فضانوردان را از بازگشت به کره زمین ویرانشده بازدارد. دسپلات میگوید: «خیلی خوششانس بودم چون جرج تازه تدوین فیلم را تمام کرده بود و آماده من بود که ساخت موسیقی متن را آغاز کنم. زمانبندی کامل و بینقص بود» .همکاری که در لسآنجلس آغاز شده بود، اینترنتی به پایان رسید.
پروژه دیگری که دسپلات در این روزگار کرونازده روی آن وقت گذاشته، فیلم دیگری از نتفلیکس است: «پینوکیو»ی گیرمو دل تورو که البته چالش جدیدی را هم برای او در پی آورده است: «این پروژه، گیرمو را خیلی هیجان زده کرده و آنچه من از این انیمیشن استاپموشن دیدم، فقط زیباست؛ اما برای من خیلی خوب بود که فرصتی به دست آمد تا برای او ترانه بنویسم. در سالهای ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۴ در فرانسه ترانههای زیادی نوشتم ولی پس از آن هرگز فرصتش را نداشتم. پس این فیلم برای من فوقالعاده است چون هفتهشت ترانه باید بنویسم. خیلی دشوار است ولی زمانی که بازیگرانی دارید که میتوانند بخوانند، خوب است و میشود امیدوار بود» .ترکیب بازیگران یا در واقع صداپیشگان فیلم شامل یوان مکگرگور، کریستف والتس و تیلدا سویینتن میشود.
دسپلات درباره فیلم اندرسن میگوید: «نسخه نهایی «گزارش فرانسوی» را مدتی پیش دیدم که واقعاً شگفتانگیز است. فیلمی قوی و متفاوت است… در واقع میزان و نوع پیشرفت و چگونگی توسعه استعدادها و تواناییهای وس با هر فیلمش، حیرتانگیز است. این یکی واقعاً شگفتانگیزست. زیباست. سرگرمکننده است. جنونآمیزست. اصلاً همه چیز است.» از نگاه دسپلات «گزارش فرانسوی» جاهطلبانهترین فیلم اندرسن است تا امروز: «شاید از «هتل بزرگ بوداپست» / The Grand Budapest Hotel هم بزرگتر باشد چون داستانهای بیشتر، لوکیشنهای متفاوت و متعدد و ایدههای بسیار زیادی در هر قاب را در بر میگیرد. خیلی زیاد! مغز وس خیلی سریع کار میکند». او میگوید فیلمنامه برای او ساختاری متأثر از داداییسم دارد و به جنبش هنری آوانگاردی در اوایل سده بیستم ارجاع میدهد که منطق، دلیل و یکدستی زیباییشناختی را رد کرد: «گرچه ماجراهای فیلم اصلاً در آن دوره تاریخی نمیگذرند، فضای احساسی بسیار داداییستی است. این جنبش در سوییس آغاز شد ولی خیلی سریع در فرانسه هم شکوفا شد و بازگشت به آن برای من به این معنی بود که میتوانم از کلود دبوسی، اریک ساتی و تمام موسیقیهای آن دوران استفاده کنم تا مطمئن شویم که حالوهوای داداییستی بر فیلم حاکم میشود».
حتی برای آهنگسازی در حدواندازه الکساندر دسپلات، چیزها همیشه خیلی خوب پیش نمیروند. شاید باورش دشوار باشد که قدر کار و کسی مثل او دانسته نشود که این همه اثر شاخص و تحسینشده و یازده نامزدی جایزه اسکار در کارنامه دارد. مارول (استودیویی که برای اخراج نوابغ شهرتی دستوپا کرده است!) دسپلات را برای تصنیف موسیقی «بیوه سیاه» / Black Widow به کار گرفت ولی در اواخر مرحله پسازتولید لورن بالفه را به جای او آورد. دسپلات در این باره نظری ندارد و فقط میگوید: «من به آن پروژه ملحق شدم و سپس جدا شدم». او در این خصوص خودش را به بادبادک تشبیه میکند و میافزاید: «اگر نخها را بیش از حد نگه دارید، من نمیتوانم پرواز کنم».
«گزارش فرانسوی» از ششم اکتبر (پانزدهم مهر) اکران میشود و نتفلیکس هم دو فیلم «آسمان نیمهشب» و «پینوکیو» را بهترتیب امسال و سال آینده میلادی عرضه خواهد کرد.
- دیوید ارلیش، ایندیوایر