
هنروتجربه-سعید حضرتی:فیلم داستانی «پرو» این روزها در گروه سینمایی هنروتجربه در حال اکران است،با سعید براتی مدیر فیلمبرداری این فیلم درباره ویژگیهای فیلمبرداری این اثر گفتوگو کردهایم.
«پرو» اولین فیلم بلند داستانی بهزاد نعلبندی چه ویژگیهایی داشت که شما را ترغیب به همکاری کرد؟
واقعیت این است که قبل از فیلمنامه خود بهزاد نعلبندی و نگاه ایشان بود که باعث این همکاری شد. «پرو» جزء اولین کارهای من به عنوان فیلمبردار مستقل محسوب میشود و من وسواس زیادی قبل از انتخاب کار دارم که همیشه قبل از فیلمنامه، کارگردان برایم مهم است. شکل نگاه نعلبندی به کار، باری به هر جهت و اینکه برویم بگیریم ببینیم چه میشود، نیست. او مهندسی کارگردانی را میشناسد و خیال من به عنوان فیلمبردار راحت بود که با کسی طرف هستم که فیلم و فیلمسازی برایش شغل و مهم است و جنبه تفنن و سرگرمی ندارد. قبل از این فیلم تجربه کار با کسانی که امر فیلمسازی برایشان مهم نبوده و بگویند حالا در تدوین رفع میشود و … داشتهام. در کنار این نکته، «پرو» فیلمنامهای محکم و درستی داشت.این فیلم حرفی برای گفتن دارد و میشود از آن دفاع کرد.
از نظر شما تجربه فیلمبرداری فیلمهای مستقل و تجربی با پروداکشن محدودتر با آثار سینمایی و تجاری و تلویزیونی چه تفاوتهایی دارد؟
اصولا فیلمها در نگاه کلی به دو دسته قابل تقسیمبندی هستند. فیلمهایی که پروداکشن دارند و فیلمهایی که ندارند و به لحاظ مالی امکانات محدودتر هستند و در نتیجه لوازم و ابزار فیلمبرداری کمتری دارند. این تقسیمبندی ساخت فیلمها هم در ایران و هم در خارج از ایران مرسوم و متداول است، فیلمهایی که باجت دارند و فیلمهایی که به اصطلاح لوباجت خوانده میشوند و از نظر مالی امکانات کمتری دارند. البته در ایران اشتباهی در حال رخ دادن است و آن این است که با فیلمنامههایی مواجه میشوی که نیاز به پشتیبانی مالی و امکانات لازم دارند اما بدون آنها میخواهند آن را جمع کنند و این مساله لطمه بزرگی به فیلم میزند. برای هیمن معتقدم فیلمنامه فیلم است که تعیین میکند، با چه ابزار و بازیگر و طراح صحنه و فیلمبردار و… باید فیلم را ساخت. فیلمنامه «پرو» به من فیلمبردار فهماند که باید با همین سیستم و شکل فیلم را ساخت.
فیلمنامه «پرو» به من میگفت که من فیلمی هستم که باید مستند داستانی دیده شوم و فیلمبردار نباید از من جلو بزند و اتفاقا باید یک قدم از من عقب باشد. این آدرس درستی بود که فیلمنامه «پرو» داد و شما وقتی فیلم را میبینید، فیلمبرداری آن حس نمیشود
فیلمنامه قوی میتواند این را به شما نشان بدهد.
دقیقا. فیلمنامه آدرس درست را به عوامل از جمله فیلمبردار میدهد و در سینما معدود کسی را داریم که بتواند به آدم آدرس درست بدهد. بعد از «پرو»، تنها فیلمی که آدرس درستی به من داد «قاتل وحشی» حمید نعمتالله بود. در واقع «قاتل وحشی» هم همانند «پرو» این جهتدهی درست را داد، با این تفاوت که فیلم نعمتالله باید با بهترین ابزار و پروداکشن عالی و به اصطلاح هالیوودی ساخته میشد. فیلمنامه «پرو» به من میگفت که من فیلمی هستم که باید مستند داستانی دیده شوم و فیلمبردار نباید از من جلو بزند و اتفاقا باید یک قدم از من عقب باشد. این آدرس درستی بود که فیلمنامه «پرو» داد و شما وقتی فیلم را میبینید، فیلمبرداری آن حس نمیشود. در صورتی که به راحتی میتوانستم با کادربندی و نور خاص فیلمبرداری را به رخ تماشاگر بکشم.
در این فیلم بازیگرانی بازی میکنند که چهره نیستند و برای اولین بار مقابل دوربین فیلمبرداری قرار میگیرند. برای شما به عنوان فیلمبردار کار با نابازیگران چه محاسن و معایبی داشت؟
بازیگران «پرو» با اینکه چهره و شناخته شده نبودند اما آنقدر بازیگران خوبی بودند که ما نیازی به بازیگردان هم نداشتیم. تمام نقشها هم متناسب با فیلمنامه انتخاب شده بودند و این انتخاب درست، به کار من هم کمک میکرد چون همگی درک درستی از فیلمنامه داشتند. دختر مرفه فیلم و دختر پایین شهری فیلم، همان خصوصیاتی که باید داشته باشند را داشتند. البته تمام اینها برمیگردد به نگاه درست کارگردان و نعلبندی با حساسیت و متناسب با نقش، بازیگران را انتخاب کرده بود.
بهزاد نعلبندی در مصاحبهای که داشتیم گفتند به دلیل بودجه محدود مجبور شدیم بیشتر از نماهای خارجی استفاده کنیم. این تصمیم بر کار شما اثرگذار بود؟
واقعیت این است که بر کار من هیچ تاثیر بدی نداشت. تجربه به من ثابت کرده در پارهای موارد که تولید فیلم به اتمام میرسد، متوجه میشویم که چه بهتر شد آن امکاناتی که میخواستیم را نداشتیم. چند وقت پیش بعد از مدتها در سینما «پرو» را دیدم و با خودم گفتم چقدر خوب که ما یکسری از امکانات را نداشتیم. مثلا در بحث دوربین میشود گفت اگر دوربین بهتری داشتیم، شاید فیلم دیگری ساخته میشد و اتفاقات دیگری رقم میخورد اما دیگر فیلمی به گرمی «پرو» نبود و متفاوت میشد.
از ساخت این فیلم چند سالی میگذرد. اگر قرار باشد دوباره فیلم ساخته شود، فیلمبرداری آن تغییراتی خواهد کرد؟
صد در صد به همین شکل فیلمبرداری را انجام میدهم و اگر احتمالا دوربینی عوض میشد، فقط در کوالیتی و کیفیت فیلم تغییری حاصل میشد و شکل کلی فیلمبرداری به همین شکل انجام خواهد شد. و شاید نگاه تجربی خودم به عنوان مدیر فیلمبرداری در جاهایی متفاوت شود که باز هم جزییاتی هست که خودم متوجه آن میشوم و خیلی گلدرشت نیست.
هنروتجربه اشتیاق ساخت و تولید فیلمهای با وجه هنری بالاتر و با کیفیتتر را در بین اهالی سینما بالا برده و به فیلمسازان جوان این پیغام را میدهد که میتوانید فیلم بسازید و بر روی پرده سینما آن را ببینید
حمایت گروه سینمایی هنروتجربه و اکران فیلمهای مستند، کوتاه و… چه تاثیری بر سینمای ما داشته است و نقاط ضعف و قوت آن از دیدگاه شما چیست؟
در مصاحبه دیگری هم گفتم که در دهه شصت و بعد از انقلاب فیلمسازانی مانند حاتمیکیا و دیگر فیلمسازان بعد از انقلاب، هم هنروتجربهای فیلم میساختند و سینما دست این اشخاص بود که آن موقع به اسم تعاونی شناخته میشد. دوستانه و به صورت لوباجت فیلمهایی را میساختند و امکان آن را داشتند که فیلمهای ساخته شده خود را در سینمای اصلی اکران میکردند. اما بعد از آن دههها دیگر این قضیه فراموش شد و این اتفاق با هنروتجربه دوباره تکرار شد و فیلمهایی که وجه هنری بالاتری داشتند توانستند رنگ پرده را ببینند. من به شخصه از هنروتجربه و حمایتهایی که از فیلمسازان مستقل و فیلمهای هنری و تجربی میکند قدردانی میکنم. هنروتجربه اشتیاق ساخت و تولید فیلمهای با وجه هنری بالاتر و با کیفیتتر را در بین اهالی سینما بالا برده و به فیلمسازان جوان این پیغام را میدهد که میتوانید فیلم بسازید و بر روی پرده سینما آن را ببینید. همین امکان دیده شدن اینگونه فیلمها بر روی پرده سینماهای هنروتجربه اتفاق بسیار بزرگ و مهمی است. بدون هیچ اغراقی به نظرم هنرمندان واقعی سینما در هنروتجربه هستند و امیدوارم هنروتجربه آنقدر توانایی پیدا کند که جای سینما اصلی ما را بگیرد و برگردیم به دهههای قبل و فیلمهای خوب را در سینماها بیشتر ببینیم.
در حال حاضر مشغول چه پروژهای هستید؟
فیلم جدید عباس رافعی به تازگی به اتمام رسید و منتظر هستم تا فیلم جدید حمید نعمتالله شروع شود.