
هنروتجربه-فاطمه رستمی: عباس کیارستمی به عنوان یکی از افتخارات ملی ایران در حوزه سینما، تا به حال موضوع مستندهای زیادی در داخل و خارج از کشور شده است. هنروتجربه هم چند آثار پیرامون زندگی این هنرمند اکران کرده است و حالا مستند «کیارستمی و عصای گمشده» به کارگردانی محمودرضا ثانی و تهیه کنندگی بهروز نشان در این گروه سینمایی روی پرده رفته است. در این گفتوگو محمودرضا ثانی، از ویژگیهای فیلمش و دنیای کیارستمی گفته است.
محمودرضا ثانی کارگردان مستند «کیارستمی و عصای گمشده» درمورد شکلگیری ایده ساخت این مستند توضیح داد:«ابتدا قرار نبود درمورد کیارستمی یا کلاسهایی که برگزار میکند، فیلمی بسازم. من مدیر فستیوال «ابن عربی» در اسپانیا بودم. آنجا هر سال نشان «ابن عربی» را به یک نفر اهدا میکردیم. سال ۲۰۱۲ قرار بر این شد که نشان «ابن عربی» از طرف دولت اسپانیا به عباس کیارستمی تعلق بگیرد. با توجه به ارتباطی که با کیارستمی داشتم، تماس گرفتم و موضوع را با او مطرح کردم و قرار شد ورکشاپی هم با حضور او داشته باشیم. آن زمان ۳۵ دانشجو از سراسر دنیا برای حضور در کلاسهای کیارستمی در اسپانیا انتخاب شدند».
او ادامه داد:«آن زمان اسپانیا بودم، اما به ایران آمدم و به اتفاق کیارستمی به اسپانیا رفتیم. ورکشاپهای کیارستمی در اسپانیا شروع شد و من هم دوربینی همراه داشتم. کیارستمی گفت چرا از کلاسها فیلم نمیگیری؟ و من فهمیدم او دوست دارد از کلاسهایش فیلمبرداری کنم و بعدها وقتی دلیلش را پرسیدم عباس کیارستمی گفت خیلی از افراد دوست دارند در این کلاسها شرکت کنند، اما چون امکانات محدود است همه ممکن نیست بتوانند به کلاس بیایند و چنین فیلمی برای آیندگان خیلی خوب است. من هم بعد از آن این اجازه را از کیارستمی داشتم که از کلاسها فیلمبرداری کنم.
ثانی در پاسخ به سوالی درباره تفاوت این مستند با سایر آثاری که درمورد کیارستمی ساخته شده است، توضیح داد: «قبل از پاسخ به این سوال یک نکتهای را یادآور میشوم که شاید جواب این سوال در دلش باشد؛ یک روز در همان ایام برگزاری کلاسها، به عباس کیارستمی گفتم من به عنوان همراه شما، مثل خودتان شش صبح بیدار میشوم و در کارهای روزمره کنارتان هستم و شما ساعتها با این دانشجوها سر و کله میزنید؛ این همه تلاش و جنب و جوش برای چیست؟ کیارستمی گفت وقتی شمع بخواهد خاموش شود گر میگیرد. این یعنی کیارستمی همه هم و غمش را برای پرورش نسل جدید سینما گذاشته بود. او میگفت وظیفه من آموزش نیست، اما این کار را انجام میدهم و لذتی شخصی در این کار است. او همیشه به دانشجوها میگفت من اینگونه کار میکنم، اما شما راه خودتان را پیدا کنید».
فیلمهایی که درمورد کیارستمی ساخته شده، به غیر از یک فیلم، بقیه ساختار مصاحبهای دارند، اما در مستند «کیارستمی و عصای گمشده» ما مصاحبهای از او نمیبینیم و وقایع فیلم کاملا مستند است و لحظاتی از زندگی شخصی کیارستمی را میبینیم که از کارش لذت شخصی میبرد. همانگونه که در فیلم اشاره میکند و میگوید کار ما بازگشت به دوران کودکی است و او واقعا مدام مشغول بازی بود
محمودرضا ثانی در ادامه افزود:«فیلمهایی که درمورد کیارستمی ساخته شده، به غیر از یک فیلم، بقیه ساختار مصاحبهای دارند، اما در مستند «کیارستمی و عصای گمشده» ما مصاحبهای از او نمیبینیم و وقایع فیلم کاملا مستند است و لحظاتی از زندگی شخصی کیارستمی را میبینیم که از کارش لذت شخصی میبرد. همانگونه که در فیلم اشاره میکند و میگوید کار ما بازگشت به دوران کودکی است و او واقعا مدام مشغول بازی بود».
ثانی در ادامه درمورد محوریت آموزش فنون سینما از طریق کیارستمی در مستند «کیارستمی و عصای گمشده» و میزان انتقال دانش سینمایی کیارستمی و آموزههای او که در این مستند گنجانده شده، عنوان کرد: «این مستند نه تنها دنیا و دانش عباس کیارستمی را منتقل میکند بلکه شاید نشان بدهد افراد عادی که در این کلاسها شرکت میکردند و شغلشان ربطی به سینما هم نداشت و قواعد سینمایی را نمیشناختند، چقدر راحت به وسیله کیارستمی یاد میگرفتند، چگونه قصهشان را تعریف کنند و پیش از هرکسی خودشان از این کار لذت ببرند. کیارستمی تاکید میکرد که اولین تماشاگر فیلمتان خودتان هستید و اگر یک نفر در دنیا پیدا بشوند که فیلم شما را ببیند، مخاطب خودتان را پیدا کردهاید. او میگفت دانش خوب است، اما اگر این دانش تبدیل به دانش شخصی نشود و آن را متعلق به خودتان نکنید فایدهای ندارد. باید یک جایی وقتی وارد کار میشوید، هرچه در مدارس سینمایی آموختهاید را فراموش کنید و ده روز در ورکشاپ کنار هم باشیم و بازی کنیم. همه در کلاسهای کیارستمی موبایلها را خاموش میکردند و قرار میگذاشتند ده روز واقعا به هیچ چیزی فکر نکنند».
این کارگردان درباره وجهی از عباس کیارستمی به عنوان هنرمندی بین المللی که دوست داشته در فیلمش آن را مطرح کند، گفت: «شاید دغدغه عباس کیارستمی برای پرورش نسل جدید سینما چیزی است که مستند «کیارستمی و عصای گمشده» بیشتر روی آن متمرکز بوده است».
او در پاسخ به این سوال که فکر میکند اگر کیارستمی زنده بود نسبت به این مستند چه واکنشی داشت، عنوان کرد: «وقتی مرحوم کیارستمی در قید حیات بود، من اولین نسخه فیلم را که حدود چهار ساعت بود را به او نشان دادم. پیش از این کتاب «عباس کیارستمی و درسهایی از سینما» را نوشته بودم و او این کتاب را خیلی دوست داشت. او عادت داشت وقتی از یک کاری خیلی خوشش می آمد پیشانی طرف را میبوسید و وقتی این فیلم را دید، پیشانی مرا بوسید و گفت این همان چیزی است که من میخواهم. مرحوم کیارستمی گفت این چهار، پنج ساعت فیلم را نگهدار و از دل آن ۹۰ دقیقه فیلم در بیاور. وقتی از او پرسیدم نظرتان درمورد کلیت فیلم چیست؟ گفت نظری ندارم و این فیلم دیگر فیلم توست و خودت آن را ساختهای».
این مستندساز درمورد ویژگی مستند «کیارستمی و عصای گمشده» عنوان کرد: «اگر مخاطب دقت کند این مستند صرفا یک سری تصاویر آرشیوی از کیارستمی نیست که کنار هم چیده شده باشد بلکه طنز خاصی در فیلم هست و میتوان دنیای کیارستمی را از دل همین ویژگیهای فیلم شناخت. در بخشهایی از فیلم تنهاییهای کیارستمی را میبینیم که نشان میدهد زندگی برای او خیلی مهمتر از سینماست و همیشه بر این مسئله تاکید میکرد و میگفت ما فیلمهایمان را از زندگی میگیریم. من سایر آثاری که پیرامون عباس کیارستمی ساخته شده است را دیدهام و نمیخواهم آنها را با یکدیگر مقایسه کنم. به نظرم هرکدام خصوصیات منحصر به فرد خودشان را دارند و همه با ارزش هستند و فیلم من هم شاید از بقیه متفاوت باشد».
یک بار که برای برگزاری ورکشاپی با تدریس مرحوم کیارستمی تدارک میدیدیم، او در مصاحبهای ازهنروتجربه گفت و توضیح داد که نسل جدیدی به سینمای ایران ورود پیدا کرده اند که خوش فکر هستند و گروهی به اسم هنروتجربه در ایران امکانی را فراهم کرده تا فیلمهای هنری و تجربی رنگ پرده سینما به خود ببینند. او معتقد بود فیلم سینمایی روی پرده تازه خودش را نشان میدهد
این کارگردان درمورد اکران فیلمش که کیارستمی موضوع اصلی آن است، در هنروتجربه گفت: «یک دوره ای من خیلی ایران نبودم و از گروه هنروتجربه اطلاع زیادی نداشتم. یک بار که برای برگزاری ورکشاپی با تدریس مرحوم کیارستمی تدارک می دیدیم، او در مصاحبهای ازهنروتجربه گفت و توضیح داد که نسل جدیدی به سینمای ایران ورود پیدا کرده اند که خوش فکر هستند و گروهی به اسم هنر و تجربه در ایران امکانی را فراهم کرده تا فیلمهای هنری و تجربی رنگ پرده سینما به خود ببینند. او معتقد بود فیلم سینمایی روی پرده تازه خودش را نشان میدهد».
او ادامه داد:«برای من هم هنروتجربه بستری بود تا فیلمم در ایران روی پرده برود. مستند «کیارستمی و عصای گمشده» در فستیوالهای مختلفی شرکت داشته و پرده سینمای کشورهای مختلف را تجربه کرده است. واقعا برای من مهم بود که این فیلم در سینماهای داخل کشور دیده شود. با همکاری جعفر صانعیمقدم، فرصتی ایجاد شد تا ما هم در کشور خودمان اکران داشته باشیم. با وجود شرایط کرونا این روزها فیلم تماشاگر خودش را دارد. اگر کرونا هم نبود، این فیلم بازهم تماشاگر خاص خودش را داشت، اما بازخوردهایی که به من میرسد نشان میدهد افراد غیرسینمایی زیادی به دیدن این مستند رفتهاند،آنها حتما به عباس کیارستمی و سینمایش علاقه داشتهاند».
او در خاتمه گفت:« ما بعد از اکران در سینماها حتما به فکر اکران فیلم در شبکههای نمایش خانگی هستیم. این فیلم تاریخ انقضا ندارد و شاید سی سال دیگر هم اگر اکران شود، افراد تازه میتوانند از گفته های کیارستمی در این مستند بهره ببرند. خیلی خوشحالم که این فیلم به واسطه من و با حضور عباس کیارستمی ساخته شده و در تاریخ ثبت شده است. من این فیلمم را بیش از هر فیلم دیگری که ساختهام دوست دارم و فکر میکنم متعلق به مردم و سرمایه ملی است».