
یادبود مجازی کامبوزیا پرتوی برگزار شد
هنرمندی که خیاموار زندگی کرد
هنر و تجربه: کانون کارگردانان سینمای ایران یادبود مجازی با حضور جمعی از هنرمندان و خانواده زنده یاد کامبوزیا پرتوی برگزار کرد.
به گزارش سایت هنروتجربه، در ابتدای این مراسم ویدئویی از مصاحبه کامبوزیا پرتوی با موزه سینمای ایران پخش شد و پس از آن چند سکانس ماندگار از آثار زنده یاد پرتوی به نمایش درآمد.
مازیار میری که اجرای برنامه را برعهده داشت، در ابتدا از محسن امیریوسفی که متولی برگزاری یادبودهای هنرمندان از دست رفته در ایام کرونا بوده است، دعوت به سخنرانی کرد.
کامبوزیا پرتوی مثال روشنفکر واقعی در سینما بود
امیریوسفی با اشاره به روشنفکر بودن مرحوم پرتوی عنوان کرد: «متاسفم که نازنینی به نام کامبوزیا پرتوی از دست رفت که همه ما از فیلمهایش خاطره داریم و خواهیم داشت. کامبوزیا پرتوی زنده است تا سینما زنده است. او مثال بارز روشنفکر واقعی در سینما بود. او در همه حوزهها کار کرد و همیشه ذهن خلاقی داشت. ای کاش هنوز هم بود. ما در روزهایی او را از دست دادیم که به او نیاز داشتیم. او اگر زندگی را جدی نمیگرفت، کارش را جدی میگرفت و مصداقش آثاریست که از او به جا مانده است».
کامبوزیا با دل پری از سینما رفت
در ادامه مراسم نسرین مرادی؛ همسر زنده یاد کامبوزیا پرتوی با اشاره به اینکه آثار فاخری از پرتوی در سینمای ایران به جامانده گفت: «کامبوزیا با دل بسیار پری از سینما رفت. برای آخرین فیلمش «کامیون» بسیار اذیت شد. من کار زیادی برای کامبوزیا پرتوی نکردم. او هم عزیز من بود هم استاد من. کامبوزیا انسان دوست داشتنی و طنازی بود. سینمای ایران دغدغه او بود و همه این را میدانند. دلم خیلی پر است. آقای پرتوی هم با دل پر از دنیا رفت».
مرادی گفت: «همه زندگی پرتوی سینما بود. او وقتی در جمعی نشسته بود ذهنش درگیر سینما بود. وقتی در بیمارستان بود میگفت از کارهایم عقب افتادم و خواست لبتاپش را برایش بیرم و حتی لحظه هایی که خودش نمیتوانست من تایپ میکردم».
در پناه عشق هیچ آوارگی وجود ندارد
در ادامه علیرضا تابش درمورد برگزاری مراسم تجلیل از مرحوم کامبوزیا پرتوی در جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان عنوان کرد: «این اقدام وظیفه ما در قبال پیشگامان سینمای کودکان و نوجوانان بود. ما این افتخار را داشتیم که اول آبان ماه سال جاری برای این هنرمند بزرگداشت برگزار کنیم و با همه سختیها او پذیرفت و در مراسم حاضر شد. ما به اندازه خودمان به کارنامه پر بار مرحوم پرتوی و خدماتی که به سینمای کودک و نوجوان داشت ادای دین کردیم».
تابش در ادامه با تاکید بر شوق پرتوی به کار توضیح داد:« بعد از مراسم بزرگداشت، او فیلمنامه ای برای من فرستاد به نام «آینده بچهها» که من را شگفت زده کرد چراکه دیدم با این کسالت چطور مشتاقانه به سینمای کودک عشق میورزید و هیجان برای ساخت فیلم جدید داشت و ما متاسف هستیم که او را از دست دادیم».
او افزود: «کار در سینمای کودک و نوجوان اهمیت ویژه ای دارد چراکه این سینما هم باید معرف شاخصه های هنری باشد هم اقبال گیشه را در نظر بگیرد. فیلمهای «گلنار» «ماهی»، «گربه آوازه خوان» و… از جمله آثار کودک و نوجوان پرتوی نمایانگر همین توانایی اوست».
علیرضا تابش با تاکید بر میل مرحوم پرتوی برای اکران آخرین فیلمش به نام «کامیون» گفت: «در پناه عشق هیچ آوارگی وجود ندارد و این شعارفیلم سینمایی«کامیون» بود. این عشق را پرتوی در سینما داشت و زندگی اش سرشار از محبت بود و شور جوانانه در آثارش به چشم میخورد».
این مدیر سینمایی بیان کرد: «ما شخصیت ارزشمندی را از دست دادیم. یکی از شاخصه های دیگر او کار را با جوانان بود و آنها را درمییافت و با آنها کار میکرد و اگر مشورتی میخواستند همیشه در خدمت آنها بود. او خط رابط بین جهان خیال و واقع بود. این همان اصالتی است که در آثار پرتوی وجود داشت».
خلاقیت و دغدغه پدرم را دوست داشتم
کاوه پرتوی فرزند ارشد مرحوم کامبوزیا پرتوی درمورد تاثیرات حضور این هنرمند در سینمای ایران ضمن تشکر از برنامه بزرگداشت پدرش گفت: «من ایران نبودم و یا در سفر پدر را می دیدم و به صورت ویدئوکال با او حرف میزدم. فیلمنامهها، خلاقیت و دغدغه پدرم را بسیار دوست داشتم و خاطرم هست پدرم روی فیلمنامههای زیادی کار میکرد».
مازیار میری در ادامه درمورد فیلمنامه سریالی که مرحوم پرتوی نوشته بود توضیح داد: «زنده یاد پرتوی فیلمنامه سریالی را که نوشته بود به من سپرد تا به تهیه کنندهای بدهم و وقتی داشت برای عمل سخت قلب میرفت از من خواست دست نگه دارم چرا که میخواست اشکالی که در فیلمنامه یافته بود را برطرف کند و واقعا این حس و حال برای من عجیب بود».
پدرم مشتاق کار بود
کسری پرتوی فرزند دیگر کامبوزیا پرتوی در ادامه مراسم گفت: «من فقط وظیفه ام را در قبال پدر و رفیقم انجام دادم. پدرم تا آخرین روز مینوشت و حتی آئودیو بوکی از صادق هدایت برایش بردم که میخواست از دل آن قصهای دیگر بنویسد. دوست داشت فیلم «کامیون» اکران شود و کلی ایده و طرح داشت که دلش میخواست آن را بسازد. هم شرایط برای او فراهم نمیشد هم خیلی سخت کسی را پیدا میکرد که سرمایه گذاری کند. مشکلات فیزیکی او کار را سختتر کرد. او بسیار مشتاق بود که کار کند. برای من امیدوارکننده بود که پدرم اینقدر دغدغه سینما دارد. او اینهمه طرح درمورد عشق و کودکان و زندگی و صلح داشت اما هیچکدام انجام نشد و افسوسش برای من ماند. دلگرمی من این است که دوستان کنار ما بودند. آقایان تابش و شاهسواری خیلی به ما کمک کردند».
کارگردانی را بیش از حرفههای دیگر دوست داشت
مسعود کرامتی در ادامه در این مراسم مجازی حاضر شد و گفت:« کامبوزیا از دوستان قدیمی من است و از چهل سال پیش ما با هم دوست بودیم. ما یارغار بودیم. کامبوزیا زندگی و کارش را بسیار دوست داشت او پرتلاش بود و در شرایطی که کار در مملکت ما سخت است او چنین کارنامه ای از خود به جا گذاشت. او اگر جای دیگری به دنیا آمده بود بیش از این حرفها میتوانست پربار باشد. او میتوانست رماننویس خیلی بزرگی شود یا قصه کوتاهنویس. او ادبیات را خیلی خوب میفهمید و کارگردانی را بیش از حرفههای دیگر دوست داشت و برای همین فیلمنامه نوشت تا کارگردانی کند».
کرامتی افزود: «با شرایطی که در جامعه ما حاکم است فقط باید افسوس خورد. کسی که میتوانست خیلی بیش از این که میبینیم تاثیرگذار و کار کند. از فیلم «کافه ترانزیت» تا «کامیون» چند سال وقفه ایجاد شد تا پرتوی بتواند دوباره کار کند؟! متاسفم که آدمی این قدر کار بلد به سادگی از دست برود و نتواند کار کند. او همیشه کارهای زیادی داشت اما شرایط نمیگذاشت او کار کند.پرتوی اگر برای دیگران فیلمنامه مینوشت صرفا از روی تلاش بود، ولی دوست داشت خودش فیلم بسازد».
پرتوی در سینما استثنایی بود
بهمن فرمان آرا که او نیز به کرونا مبتلا شده بود در ادامه گفت:« کامبوزیا پرتوی در سینما یک آدم استثنایی بود».
او تصریح کرد:« پرتوی برای کارگردانان مطرحی مثل رسول صدرعاملی و جعفر پناهی فیلمنامه هایی نوشت که وقتی ساخته شدند در شناسنامه کاری شان ممتاز شد. او که از طریق فیلمنامه نویسی وارد فیلمسازی شد همیشه استثنایی بود و ما جای خالی او را حس خواهیم کرد».
فرشته طائرپور که اولین کارهای پرتوی را تهیه کنندگی کرده است، در پیامی صوتی از پرتوی و شخصیتهای کودک و نوجوانی گفت که او در طی سالهای کاری اش در فیلم ها آفرید.
پرتوی خیاموار زندگی کرد
فرهاد توحیدی مهمان بعدی این مراسم مجازی بود. او درمورد زنده یاد پرتوی عنوان کرد: «کامبوزیا واقعا یگانه بود. کامبوزیا خیام وار زندگی کرد. او در لحظه میزیست و خودش را در غم فردا محصور نمیکرد. او آینده نگر نبود و خودش را مثل سیگار تا ته کشید».
توحیدی افزود: «کامبوزیا متاثر از زمانه بود هرچند در لحظه می زیست اما گرفتار وقایع التفاقیه بود. اگر دست خودش بود، پرتوی فیلمنامه برای سینمای بدنه نمینوشت. یکی از بهترین کارهایی که کامبیز نوشت «قطعه ناتمام» بود و بعد از گذشت بیش از دو دهه همچنان مشکلات موسیقی هست و چند گام به پس هم رفتهایم. شبیه کامبوزیا در این چهار دهه کم داشتیم. او طنز بخصوصی داشت و ندیدم کسی از این ویژگی او بگوید. فکر میکنم نباید او در این سن و سال از دنیا می رفت که رفت».
حسرت میخورم
رسول صدرعاملی هم درمورد همکاریهای متعدد با پرتوی اظهار کرد:« او تاثیرگذار بود و فیلمنامه نویس سادهای نبود. هرشب خانه او محل رفت و آمد بچه های فیلمساز جوان بود. جوانان با فیلمنامههایی در دست از شهرستان می آمدند تا با او مشورت کنند. ما فیلمنامهنویس خوب کم نداریم؛ ناصر تقوایی هم فیلمنامه نویس خوبی است. پرتوی شخصیت جامعی داشت. ما همیشه در حال کار با هم بودیم و بهانه با هم بودنمان صحبت درمورد کارها و طرحهایش بود. حسرت میخورم و فکرش را نمیکردم روزی درمورد درگذشت کامبوزیا حرف بزنم. امیدوارم فیلم آخرش «کامیون» دیده شود. می دانم در لبتاپش پر است از ایده های ناب. از نظر او فیلمنامه تعرفه نداشت و مسئله جدی برای پرتوی همین بود».
سادگی نقطه قوت پرتوی بود
فرشته صدرعرفایی در ادامه درمورد فیلمنامه های پرتوی گفت: «او هر وقت فیلمنامه مینوشت همه نقش ها را بازی میکرد. ما آن زمان در خانه مان اتاقی داشتیم که او کار میکرد و علاقه داشت با صدای بلند برای دیگران داستان بخواند. هیجانش قصه گفتن و شاید یک جور بازی بود. او زیاد کار میکرد. به عنوان کارگردان می دانست چه کار میکند. سادگی خاصی در کارگردانی داشت و هیچ پیچیدگی به حرکات دوربین یا بازیگر نمیداد و میخواست تماشاچی آنچه میبیند را باور کند. این نقطه قوت او بود».
به شفافیت کودک، به پختگی فیلسوف
تورج اصلانی که به عنوان فیلمبردار با کامبوزیا پرتوی در فیلم «کامیون» تجربه همکاری دارد، درمورد این هنرمند تازه در گذشته و همکاری با او بیان کرد: «فیلم «کامیون» قرار بود از افغانستان به ایران روایت شود اما بعد به کردستان عراق تا ایران تغییر کرد. با توجه به شناختی که از سینمای کردستان دارم و همکاریهایی که با دوستان در این منطقه داشتم، سعی کردیم کار باورپذیر باشد».
او گفت: «پرتوی به شفافیت یک کودک و پختگی یک فیلسوف بود و ساده با موضوعات برخورد میکرد».
پرتوی جای دیگری به دنیا می آمد ذکاوتش متبلور میشد
فریدون جیرانی در ادامه مراسم مجازی به این نکته اشاره کرد که آثار هنرمند متاثر از زمانه است. او گفت:«پرتوی تفکری داشت که در آن زندگی میکرد. زندگی شادی که در قصه هایش نشان می دهد محصول شرایط است. دوره دوم اصلاحات حرفها و کامبوزیا پرتوی کم کم گم شد و در آثارش که در دوره احمدی نژاد ساخته جستجوی کامبوزیا ادامه دارد و او به نظر گم میشود. به نظرم اگر کامبوزیا جای دیگری دنیا آمده بود رماننویس یا قصهنویس می شد و هوش و ذکاوتش تبلور پیدا می کرد. کامبوزیا بیش از اینکه فیلمساز خوبی باشد قصه گو و فیلمنامه نویس خوبی بود».
نادر مقدس هم به فعالیت های صنفی پرتوی اشاره کرد و گفت: «کامبوزیا به شدت به کارهای صنفی علاقه مند بود و دوست داشت کار رفاهی برای دوستان انجام داد».