
هنروتجربه-فاطمه رستمی: عادل تبریزی که با اولین فیلم سینمایی اش در جشنواره فیلم فجر سیونهم حضور دارد، میگوید در فیلم «گیجگاه» به سمت کمدی نرفتهایم، موقعیتهایی درون فیلمنامه هست که لبخند و همانطور بغض به لب تماشاگر می آورد.
عادل تبریزی در ابتدای صحبتهایش درمورد تفاوتهای این دوره از جشنواره فیلم فجر به دلیل کرونا و شیوه برگزاری آن به سایت هنروتجربه گفت:«کرونا همه ابعاد زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده و در این یک سال اخیر سینما و تئاتر در مرز نابودی بود و اوضاع وحشتناکی داشتیم. برگزاری جشنواره فیلم فجر اگر با مدیریت بهداشتی درستی پیش برود، با توجه به اینکه رستوران و مترو و… همه باز هستند اشکالی ندارد و اینکه فکر نمیکنم برگزاری جشنواره از اتوبوس بی آر تی خطرناکتر باشد».
او در ادامه درمورد وجه کمدی فیلم همراه با ویژگیهای نوستالژیکی که دارد، عنوان کرد: «فیلم سینمایی «گیجگاه» در راستای فیلم کوتاههای من است که نعدادی از آنها در هنروتجربه هم اکران شده است. سلیقه شخصی من که در فیلمهای کوتاهم هم دیده میشد، در این فیلم هم هست یعنی مرز بین درام و طنز. «گیجگاه» یک ملودرام اجتماعی است که در آن رگههای طنز وجود دارد. هیچکس در این فیلم کمدی بازی نمیکند. ما به سمت کمدی نرفتهایم شاید موقعیتهایی درون فیلمنامه هست که لبخند و همانطور بغض به لب تماشاگر می آورد».
تبریزی افزود: «فیلم سینمایی «گیجگاه» ترکیبی از لبخند و بغض است و من به آن تلخند میگویم. این که «گیج گاه» مرز بین خنده و گریه باشد هدف من بوده است و نمیخواستم فقط یک فیلم نوستالژی باشد و دلم میخواست برای سال ۹۹ هم کارکرد داشته باشد».
من هم سالها دستیاری کردهام و فیلم کوتاه ساختم. درس سینما خواندم و همه این تلاشها را کردم تا مسیر برایم هموارتر شود و بتوانم فیلم بلندم را بسازم. اما وقتی وارد کار شدم ،دیدم ماجرا چیز دیگری است و برای کار کردن باید خودت پول بیاوری تا بتوانی فیلم بسازی
این کارگردان در ادامه درمورد نقش و تاثیر جوایز جشنوارههای سینمایی در مسیر کار یک سینماگر توضیح داد: «فکر میکنم جایزه هیچ تاثیری ندارد. فیلمهایی مثل «مادر» ساخته زنده یاد علی حاتمی یا «سرب» به کارگردانی مسعود کیمیایی فیلمهایی هستند که ماندگار شدهاند و همه آن را دوست دارند، اما آیا این فیلمها جوایز سینمایی از کن، ونیز و… بردهاند؟خیر. اگر از کسی بپرسند سه سال پیش کدام اثر سیمرغ بهترین فیلم را از جشنواره فیلم فجر گرفت آیا به خاطرش می آید؟ خیر، اما وقتی از مخاطب بپرسی کدام فیلمها در این سالها در خاطرش ماندگار شدهاست، میتواند آنها را نام ببرد. فیلمی که به دل مینشیند در خاطر تماشاگر نفوذ میکند. برای مخاطب مهم نیست فیلمی که با آن زندگی میکند و دوستش دارد، جایزه داخلی یا خارجی برده است یا نه. تلاش من این است فیلمی بسازم که در حس و حافظه مردم باقی بماند البته هیچ ادعایی ندارم و تلاشم این بود «گیجگاه» فیلم ساده و تأثیرگذاری باشد».
تبریزی در ادامه با تاکید بر این که به دستهبندیها در سینما اعتقادی ندارد، گفت: «یک دورهای به برخی فیلمها معناگرا میگفتند زمانی هم که من هنرستان میرفتم عنوان هنری برایش گذاشته بودند و… این دستهبندیها برایم مهم نیست و سینماست که اهمیت دارد».
این کارگردان در پاسخ به سوالی درارتباط با مشکلات کارگردانی اولین فیلم و پیدا کردن تهیهکننده توضیح داد: «من به بزرگان سینما که نگاه کردم، فهمیدم مسعود کیمیایی دستیار ساموئیل خاچیکیان بوده، حمید نعمتالله سالها دستیاری کرده است و واروژ کریم مسیحی هم همینطور. من هم سالها دستیاری کردهام و فیلم کوتاه ساختم. درس سینما خواندم و همه این تلاشها را کردم تا مسیر برایم هموارتر شود و بتوانم فیلم بلندم را بسازم. اما وقتی وارد کار شدم ،دیدم ماجرا چیز دیگری است و برای کار کردن باید خودت پول بیاوری تا بتوانی فیلم بسازی. سینما به فیلمساز کمکی نمیکند و باید از بیرون برای سینما پول آورد. این مسئله به فیلم اول و دوم ساختن هم ارتباطی ندارد و برای همه صادق است. متاسفانه این نکته بسیار تلخ است. در حالیکه تهیه کنندهها و سرمایه گذارها باید قدر کسانی را بدانند که جوانیشان را در این راه گذاشتهاند. در واقع به نظر میرسد غریبهها از خودیها راحتتر به سینما ورود میکنند».
این سینماگر در ادامه این گفتوگو درمورد شرایط سینمای ایران عنوان کرد: « زمانی یک سینما فیلم «بادکنک سفید» را اکران میکرد و یک سینمای دیگر اکران کننده فیلم « قافله» بود و مردم تصمیم میگرفتند که کدام فیلم را ببینند. دورهای بود که افراد یاد گرفته بودند برای سینماگر شدن باید زحمت بکشند. هم نسلهای من اینگونه بودند. خیلیها زحمت کشیدند و یک دفعه فیلمساز نشدند. من اصولا با دستهبندی مخالفم یا اصطلاحاتی مثل سینمای مفهومی یا سینمای معناگرا یا هنروتجربه و… سینما، سینما است با ژانرها و نگاههای مختلف. ما پیش از انقلاب هم سینمای تجربهگرا داشتیم مثل آربی آوانسیان، بعد از انقلاب هم همینطور. هر نوع فیلمی در مجموع میشود سینمای ایران و این دستهبندیها درست نیست. من به خود سینما اعتقاد دارم، سینما، ژانر و اکران درست، سه رکن اصلی هستند. خاطرم هست در مشهد قبل از هر فیلم پنج دقیقه کارتون پخش میکردند حالا که فکر میکنم خیلی بامزه است که به سینما بروی و بخواهی مثلا فیلمی از ابوالفضل پورعرب ببینی و قبلش در سینما برای بچهها کارتون پخش کنند. این اتفاق این ایده را به ذهنم میرساند که میشود قبل از اکران هر فیلم بلند در سینما یک فیلم کوتاه نمایش داد».
در پایان این فیلمساز تاکید کرد: «فیلم سینمایی «گیجگاه» به عموم مردم احترام میگذارد. این فیلم خاطرات اجتماعی، فرهنگی و سینمایی کف خیابان را روایت میکند و این اثر ملودرامی است که راهکاری انسانی ارائه میدهد. سعی نکردم با شوخی و موقعیتهای کمدی الکی موجب خنده شوم چرا که برایم انعکاس موقعیتهای انسانی در این فیلم مهم بود».