
احسان عبدیپور:داستان «میجر» واقعی است
هنروتجربه: احسان عبدیپور، نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «میجر» در نشست خبری این اثر عنوان کرد: «میجر» دکوپاژ بهغایت سادهای دارد و سهم نویسنده از این فیلم، بیشتر از کارگردان آن است».
به گزارش سایت هنروتجربه به نقل از ستاد خبری سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، نشست خبری فیلم سینمایی «میجر»، عصر دوشنبه ۱۰ خرداد، در گذر اجتماعات پردیس سینمایی چارسو، در طبقه هفتم برگزار شد.
احسان عبدیپور، نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «میجر» در نشست خبری این فیلم بیان کرد: «واضح است که نویسنده در این فیلم بیشتر سازنده است تا کارگردان، چرا که «میجر» دکوپاژ بهغایت سادهای دارد و از منظر کارگردانی تنها در طراحی کاراکتر میتواند نقشهایی داشته باشد».
در ادامه، محمود کلاری مدیر فیلمبرداری این اثر سینمایی بیان کرد: «من تجربه همکاری در یک فیلم را با احسان عبدیپور داشتهام و آن «میجر» است. این فیلم، تجربه متفاوتی برای من از باب شناخت احسان عبدیپور بود که فرد بسیار دوستداشتنی و دوست خوبی است. حمید فرخنژاد نیز از دوستان قدیمی من است و به دعوت او در این کار حاضر شدم».
او درباره رنگ و نور و تونالیته غالب زرد در «میجر» توضیح داد: «این فیلم به لحاظ استاتیک بسیار ساده پرداخت شده است و شاید پرداخت رایج سینماتوگرافی را ندارد، بلکه سعی شده، همه چیز واقعی باشد و اگر زیبایی و جذابیتی در کلیت فیلم است، به جغرافیای بوشهر و ویژگیهای آن برمیگردد».
حمید فرخنژاد تهیهکننده این فیلم نیز بیان کرد: «این سومین فیلم من بهعنوان تهیهکننده است. خاستگاه فیلم که بوشهر بود و حضور احسان عبدیپور، دو دلیل اصلی من برای پذیرفتن تهیهکنندگی فیلم است. احسان عبدیپور را از دوران دانشجوییاش میشناسم و نبوغ زیادی دارد. همچنین شخصیت او و خانوادهاش و دِینی که ما همیشه نسبت به زادگاه خود و جنوب داریم، باعث شکلگیری این همکاری شد. متأسفانه جای این جنسآثار، در سینما مهجور است. بیشترِ آثار به تهران محدود میشوند تا فروش داشته باشند اما بضاعت و ظرفیت شهرستانها در ساخت آثاری درخور، معمولاً مورد توجه قرار نمیگیرد. هیچیک از ما بهجز سینما، شغلی نداریم و گاهی مجبوریم در برخی از فیلمها بازی کنیم تا پول باقیمانده از آنها را در کارهایی مثل «میجر» که باب میلمان است، سرمایهگذاری کنیم».
این بازیگر سینما عنوان کرد: «سینما این روزها بیشتر با تجارت و میزان بازگشت سرمایه تعریف میشود. یک بازیگر صاحب اسم و رسم، ترجیحاً همیشه کار را نجات نمیدهد، بلکه بازیگر درست، این هدف را محقق میکند. نظیر بازیگران خوب این فیلم که با سوژه درست و فهم و درک کارگردان نتیجه خوبی را رقم زدند.متأسفانه، سینمای ما در حال حاضر، سینمای نامهاست. من وقتی به کارنامه کاریام برمیگردم، میدانم گاهی مجبور بودهام، فیلمهایی بازی کنم تا بتوانم این جنس فیلمها را بسازم و به احسان گفتهام اگر این فیلم فروش رفت، فیلم بعدی را میسازیم».
در بخش دیگری از این نشست، کلاری نیز درباره استفاده از لوکیشنهای بکر بوشهر و شهرهایی غیر از تهران، در ارتقای زبان بصری سینما عنوان کرد: «بسیاری از مناطق ایران جذابیتهای بصری خود را دارند، بوشهر نیز بسیار جذاب و نمونهای استثنایی است. من سه بار به آنجا سفر کرده بودم و هیچمرتبهای مثل اینبار که با تغییراتی نسبت به سفرهای قبلی من همراه بود، جزئیات را ندیده بودم. ذات شهر و منطقه بوشهر، هنوز حفظ شده است. بهویژه این که احسان همه بخشهای آن را میشناخت و از کوچههایش خاطره دارد، قضیه فرق میکرد. برای من فیلمبرداری در بوشهر مثل یک جریان مکاشفه بود و تجربه ویژهای نیز به دست آمد. نمیخواستیم به دنبال پرداختهای مرسوم باشیم، اگرچه سینما تعریف خاص خود را دارد، اما سعی کردیم، در زیبایی ذاتی این منطقه دخل و تصرف نکنیم تا انرژیاش حفظ و همانطور به مخاطب منتقل شود».
عبدیپور در ادامه نشست خبری درباره ایده فیلم گفت: «داستان این فیلم واقعی اتفاق افتاده بود. فردی در خانهمان بود که در تماسی به واقعهای که در زیر پوست شهر اتفاق میافتاد، اشاره کرد و همانجا قصه فیلم برایم شکل گرفت».