هنروتجربه-سعیدحضرتی: جابر قاسمعلی میگوید «پسر» آشکارا برای نویسنده فرصتی غنیمت ایجاد کرده تا بتواند یا استفاده از کهن الگوی عقده ادیپ، فضایی به شدت ایرانی را در نوع سایکو درام، بازسازی کند. «پسر» به کارگردانی نوشین معراجی در حال اکران در سینماهای «هنروتجربه» است.
جابر قاسمعلی درباره فیلم سینمایی «پسر» به کارگردانی نوشین معراجی و تهیهکنندگی مهدی فرد قادری به سایت «هنروتجربه» گفت: ویژگی اصلی فیلم «پسر» ساخته نوشین معراجی سادگی است. سادگی در همه چیز. این سادگی ـ که البته به مثابه یک ویژگی تلقی میشود و نه نقطه ضعف ـ از فیلمنامه شروع میشود و به کارگردانی میانجامد. فرصتی غنیمت برای نویسنده تا بتواند قصهاش را به جای پیشبرد در طول، در عمق حفر کند؛ به کارگیری ساختار رواییِ خرده پیرنگ در طراحی داستان.
وی ادامه داد: فیلمساز، عامدانه نمایش برخی از حوادث و اتفاقات ـ که به روشنی پتانسیل داستانی دارد ـ، را به کناری میگذارد، تا به لحن ویژه خود دست یابد. از آن جمله، حذف شجاعانه سکانس مرگِ مادر و پنهان کردن او در فریزر است. این رویکرد آشکارا نشان میدهد که فیلمساز بنا ندارد به برانگیختنِ هیجانِ غریزیِ تماشاگر بسنده کند. او با زدودن پیرایهها و اضافات و آنچه که موجب به غلیان در آمدن احساسات تماشاگر میشود، به اجرایی ساده دست مییابد تا بتواند توجه تماشاگر را به عمیق شدن در روابط و مناسبات بین شخصیت ها برانگیزد.
این فیلمنامهنویس و منتقد تصریح کرد: فیلم «پسر» آشکارا از داستان گویی و طراحی ماجرا طفره میرود تا به شخصیت برسد. شخصیتی که در ابتدا چندان با او همراه نیستیم و حتی شاید کمی هم نچسب به نظر آید. اما به تدریج و با تشخیص رویکرد فیلمنامه نویس در حذف داستان گویی به شیوه متعارف، با شخصیت همراه می شویم تا جایی که به او احساس نزدیکی میکنیم. این روند که عمدتا پس از مرگ مادر اتفاق میافتد، ـ فارغ از ارزشگذاریهای موجود ـ شخصیت اصلی را قابل درک میکند؛ امتیازی که آشکارا از فیلمنامه به دست میآید. حرکت فیلمنامه در عمق، جنبه های متفاوت شخصیت اصلی را بیشتر به ما نشان می دهد و طبعا او را برای تماشاگر قابل درک می سازد.
قاسمعلی با تاکید بر شیوه عامدانه کارگردان مبنی بر سادگی توضیح داد: سادگی و عدم نمایش برخی حوادث داستانی، لحنی در فیلمنامه ایجاد میکند که در ادامه، به کارگردانی هم تسری پیدا میکند. پیداست معراجی به عنوان کارگردان، از ابتدا میدانسته فیلمنامهای که مینویسد، میباید واجد چه لحن و فضایی باشد. ایستایی دوربین در طول فیلم و پرهیز از حرکات پیچیده و عجیب و غریب، اجرای ساده بازیگران در نمایشِ خود بر پرده، و … بر درک درست کارگردان از فیلمنامه صحه میگذارد. این شیوه عامدانه در فیلمنامه و کارگردانی ، در پیکره کلی اثر، به نوعی ساختار ـ و حتی سبک ـ میانجامد. سبکی که آشکارا به نوعی ناتورالیسم پهلو میزند. تو گویی فیلمنامه نویس و فیلمساز کناری به نظاره ایستادهاند و آنچه را که میبینند، بیواسطه به تماشاگر نشان میدهند؛ نمایش نوعی خشونت و سبعیت پنهان در جامعهی امروز.
وی تاکید کرد: «پسر» آشکارا برای نویسنده فرصتی غنیمت ایجاد کرده تا بتواند یا استفاده از کهن الگوی عقده ادیپ، فضایی به شدت ایرانی را در نوع سایکو درام، بازسازی کند.