
محمدصادق دهقانی در گفتوگو با «هنروتجربه» مطرح کرد؛
آینده خراسان؛ امروزِ خوزستان است/دیدن «تالان» برای رفع مشکلات آبی کشور راهگشاست
هنروتجربه-سعیدحضرتی: محمدصادق دهقانی کارگردان مستند «تالان» میگوید بحث منابع آب زیرزمینی که در «تالان» مطرح میشود، به وضعیت و شرایط امروز ما مربوط است و برای چارهاندیشی درباره آن راهگشا است. آینده خراسان و بسیاری از شهرهای دیگری که تنشهای آبی دارند امروز خوزستان است.
مستند «تالان» به کارگردانی محمدصادق دهقانی که پیش از این در سینماهای «هنروتجربه» اکران و مورد استقبال وسیعی قرار گرفته بود کنکاشی در بحران آب در ایران طی ۵۰ سال گذشته است. او در این گفتوگو ضمن اهمیت دیدن مستندهایی از این دست، خبر از اکران آنلاین «تالان» در نیمه مردادماه نیز داد.
«تالان» سال ۱۳۹۷ در سینماهای «هنروتجربه» اکران شد. مجموعا چه بازخوردهایی از نمایش فیلم داشتید و این فیلم چقدر دیده و مورد توجه واقع شد؟
در آن سال در دو بخش اکران داشتیم. یکی اکرانهای سینماهای «هنروتجربه» و اکرانهای خصوصی که دانشگاهها و NGOها در شهرهای مختلف ایران برگزار میکردند. اکرانهای «هنروتجربه» خوشایند بود و برای من جذاب بود که مثلا سانسهای سینما هویزه مشهد اکثرا پر بود و به سانس فوقالعاده هم میرسید و یا خانه هنرمندان تهران که مخاطبان زیادی را به سینما آورد. گرچه در تقسیمبندی سانسها و سالنها انتظار بیشتری داشتیم اما نهایتا مخاطبان شهرهای دیگر در اکرانهای خصوصی فیلم را دیدند.
مخاطب «تالان» چه کسانی هستند و به عنوان سازنده اثر اهمیت کدام دسته از مخاطبین برای شما بیشتر است؟
این فیلم برای آگاهیبخشی همه مردم نسبت به مسائل آبهای زیرزمینی ساخته شده اما طبیعتا مخاطب دغدغهمند و کسی که این آگاهیبخشی را گسترش بدهد برای من اهمیت ویژهای دارد. من در اکرانهای خصوصی هم سراغ انجمنهای محیط زیستی و آدمهایی میرفتم که خودشان تریبونی بودند که حرف «تالان» را به دیگران برسانند. با این حال بسیار ایدهآل است که همه مردم ایران فیلم را ببینند. چون زبان فیلم زبان متخصصین منابع آب نیست و در این فیلم سعی داشتم مشکلات منابع آب زیرزمینی را به زبان عامه بیان کنم تا برای همه قابل فهم باشد.
پیش از این گفته بودید: «به عنوان یک پیشنهاد میتوان این را در رسانه مطرح کرد که ما یک مکان را داشته باشیم و یک شورای سیاستگذاری که سینمای مستند محیط زیستی ما را پشتیبانی کند. کارگردانهایی که در زمینه محیط زیست فعالیت میکنند در این مکان دور هم جمع شوند و به هرکدام وظایفی محول شود و هرکدام با کارگروههایی که دارند به شکل هدفمند قدم بردارند و مخاطبان هدفشان هم مشخص شود.» این طرح و پیشنهاد را دنبال کردید و چه سرانجامی داشت؟
به این پیشنهاد خیلی فکر کردم و جزء برنامههای من هم هست اما متاسفانه درگیر ساخت مجموعه دیگری شدم و به شکل جدی به آن نپرداختم. ما باید شبیه NGOها نهاد مستقلی در سینمای مستند داشته باشیم که به مباحث و فیلمهای محیط زیستی و پخش آن در شهرهای مختلف متمرکز باشد و کارگروههای مختلفی از جمله کارگروه پخش، تولید و پژوهش در حوزههای مختلف جامعهشناسی و انسانشناسی را دور هم جمع کنیم تا مباحث محیط زیستی را در زیر شاخههای مختلفی دنبال کنیم تا مستندسازانی که علاقه دارند در این حوزه فیلم بسازند از منابع پژوهشی استفاده کنند. امیدوارم بتوانم این کار را انجام دهم و پیشنهاد آن را که به انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند دادهام را پیگیری کنم.
اهمیت مستندهایی چون «تالان» در رفع مشکلات موجود به چه اندازه است ؟
اهمیت مستندهای مستقل (با تاکید بر نگاه مستقل و پژوهش عمیق) که صادقانه مسئله محیط زیست را مطرح میکنند در این جا است که این فیلمها تصویر درستی جهت آگاهیبخشی امروز مردم میدهند و همچنین برای ثبت در تاریخ میتوانند مورد استناد باشند. «تالان» را تقریبا تمامی مسئولان منابع آب ایران دیدند و خودم به آنها نشان دادم و در آینده میتوان پرسید که آیا با همه هشدارها کاری برای حل آن انجام دادهاند یا خیر.
چرا «تالان» به محدوده جغرافیایی استان خراسان متمرکز شده و آیا مشکلات آب زیرزمینی در شهرهای دیگر هم مشابه همین استان است؟
مشکلات آب زیرزمینی در کشور ما بسیار پیچیده است اما میتوانم بگویم ضربه بزرگی که ایران از بیآبی میخورد به حفر چاههای غیر مجاز و به خصوص به استفاده بیرویه از چاههای مجاز مرتبط است و همچنان هم در اتفاق میافتد. این اشتباهات باعث میشود طرحهای انتقال آب را تعریف کنیم و برای تامین آب مورد نیاز شهرها سد سازی کنیم و غیره. بنابراین طبق تحقیقی که کردیم مشکل استان خراسان قابل تعمیم به تمام کشور است و استان مازندران هم درگیر همین مشکل است. تمرکز ما در «تالان» گرچه بر روی آب زیرزمینی است اما همه اینها (سدسازی، مجوز حفر چاه، حفر چاه غیرمجاز و…) به هم متصلند و ریشه آن در منفعتطلبی در تمامی حوزههای مرتبط با مسئله آب در ایران و طبق نظریه گرت هاردین پیرامون تراژدی منابع مشترک است.
این روزها خوزستان درگیر مشکلات آبی است و زنگ خطر بزرگی به صدا در آمده است. با توجه به اینکه مباحث آبی پیچیده و تخصصی است برای هدفمندتر شدن پیگیری مطالبات مردم و رهایی استانهای دیگر از معضلات مشابه چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
واقعیت این است که ما در حال حاضر درگیر موضوع بسیار مهم عوام فریبی محیط زیستی یا همان پوپولیسم محیط زیستی هستیم که اخبار و حرفهای گوناگون و پراکندهای توسط آدمهای غیر متخصص که یا آگاهی ندارند و یا نفعی دارند منتشر میشود. مخاطب معمولی تحت تاثیر قرار میگیرد و در نهایت مستاصل میماند. کاری که مستندهایی از این دست به واسطه پژوهشهای عمیق میدانی و کتابخانهای میکنند -من حداقل یک سال و نیم برای ساخت «تالان» پژوهش داشتم- مخاطب را با اصل ماجرا مواجه میکند. این موضوع بسیار مهمی است که مخاطب میتواند توسط سینمای مستند، عمیقتر، درستتر و حرفهایتر با مسئله محیط زیست روبهرو شود. بنابراین بحث منابع آب زیرزمینی که در «تالان» مطرح میشود، به وضعیت و شرایط امروز ما مربوط است و برای چارهاندیشی درباره آن راهگشا است. آینده خراسان و بسیاری از شهرهای دیگری که تنشهای آبی دارند امروز خوزستان است. امروز این مسئله به وضوح مقابل چشمان ما است و مطالبه مردم را اگر به شکل درست و نه جعلی، با تماشای فیلمهایی از نوع «تالان» و فیلمهایی که دوستانم ساختند به آگاهی مردم برسانیم، قطعا شکل هدفمندتر و درستتری پیدا خواهد کرد. ما در پیچیدگیهای حل مشکل آب گم میشویم و نمیدانیم چه باید بکنیم اما اگر مثلا از یک مبحثی چون قانونگذاری، احداث چاههای مجاز در دشتهای ممنوعه مطالبه عمومی و وسیعی شکل بگیرد؛ پله پله میتوانیم مشکلات را حل کنیم.
این فیلم برای آگاهیبخشی همه مردم نسبت به مسائل آبهای زیرزمینی ساخته شده اما طبیعتا مخاطب دغدغهمند و کسی که این آگاهیبخشی را گسترش بدهد برای من اهمیت ویژهای دارد. من در اکرانهای خصوصی هم سراغ انجمنهای محیط زیستی و آدمهایی میرفتم که خودشان تریبونی بودند که حرف «تالان» را به دیگران برسانند. با این حال بسیار ایدهآل است که همه مردم ایران فیلم را ببینند چون زبان فیلم زبان متخصصین منابع آب نیست و در این فیلم سعی داشتم مشکلات منابع آب زیرزمینی را به زبان عامه بیان کنم تا برای همه قابل فهم باشد.
دلیل تاکید زیاد شما بر مستقل بودن مستند «تالان» چیست؟
«تالان» فیلم مردم است و نباید هیچ شک و شبههای پشت این قضیه باشد. تمام سعیام را کردم که چه در خود فیلم و چه در پسزمینه حاشیهای وجود نداشته باشد. مخاطب بیطرفانه فیلم را نگاه کرده و بپذیرد که آدمی در راستای دغدغهاش فیلمی ساخته و هیچ پولی از کسی نگرفته است. در همین راستا به هیچ جناحی نیز باج نداده و تنها اطلاعاتی را با تکیه بر منابع موثق به مردم ارائه میدهد.
اکران آنلاین «تالان» مشخص شده است؟
به احتمال زیاد مردادماه «تالان» در هاشور اکران خواهد شد. به دلیل برنامهریزی برای کارهای تبلیغاتی و ساخت تیزرهای جدید و جمعآوری بازخوردهایی که فیلم از طرف مردم در سینماها داشته تا کنون «تالان» اکران اینترنتی نشده اما فکر میکنم هفته دوم مرداد اکران این مستند آغاز شود.
مخاطبین اکران آنلاین و فیزیکی چه تفاوتی دارند و برای ترغیب هرچه بیشتر مردم به دیدن «تالان» چه انتظاراتی دارید؟
در اکران فیزیکی کسانی میآیند که دغدغهمند هستند و میدانند قرار است چه فیلمی را ببینند. اما در اکران اینترنتی باید ازین دست فیلمها حمایت شود تا مردم در میان انتخابهای بسیار زیادی که در پلتفرمها هست این فیلم را انتخاب کنند و هزینه ناچیزی بکنند و فیلم را ببینند. وقتی را که ما با توجه به توانمان برای تبلیغات گذاشتیم به همین دلیل است و نمیتوان با یک تیزر ساده مردم را ترغیب دیدن اینگونه فیلمها کرد. نهادهایی چون موسسه «هنروتجربه»، نهادهای خصوصی و حتی مستندسازانی که دغدغه دارند باید در زمینه تبلیغات کمک کنند که فیلمهایی مثل «تالان» که در بستر اینترنت اکران میشوند و همه جهان میتوانند ببینند مخاطبان بیشتری داشته باشد و ما به تنهایی نمیتوانیم این کار را انجام دهیم.
پروژه جدیدی در دست ساخت دارید؟
سال گذشته مجموعه مستندی به نام «امیدبان» ساختم که پروژه بزرگی است و همچنان ادامه دارد. امیدبان درباره آدمی است که به جامعه اطرافش بهواسطه کاری که در رابطه با محیطزیست انجام داده، امید میدهد. در «تالان» هشدار میدادم، هشداری که همراه با ناامیدی و امید بود اما در «امیدبان» کورسوهای امیدی را نشان میدهم که مخاطب ببیند میتواند با آگاهی و اتکا بر امکانات منطقه خودش نیز کارهای مهمی در راستای محیطزیست انجام دهد.
و کلام آخر…
از مردم میخواهم فیلمهای محیط زیستی را جایگزین اخبار نادرست و حرفهای غیرتخصصی در شبکههای مجازی کنند و فیلمهایی چون «تالان»، «مادرکشی»، «ایران، جنوب غربی» و … را ببینند. از همه دعوت میکنم مستند «تالان» را کنار خانواده ببینند تا این آگاهیبخشی به شکل عمومی منتشر شود بلکه بتوانیم مطالبه درستی داشته باشیم.