ایده فیلم «پسر» از کجا نشات میگیرد؟
ایده این فیلم به فیلم کوتاه قبلیام به نام «برادر» برمیگردد. در آن فیلم شخصیت اصلی این فیلم یعنی فرید، بعد از مرگ مادرش منتظر برادرش نشسته و تنهایی بسیار به او فشار آورده است. وقتی فیلم «برادر» را ساختم، متوجه شدم که شخصیت روانپریش و افسرده فرید خیلی جای کار دارد و میتوانم در قالب یک فیلم بلند به آن بپردازم. پس فیلمنامه را از زمان زندهبودن مادر شروع کرده و به نگارش درآوردم.
نگارش فیلمنامه چه مدت زمان برد و با چه چالشهایی در نوشتن روبهرو بودید؟
ازآنجاییکه یکسوم پایانی «پسر» را در فیلم کوتاهم تجربه کرده بودم، تنها نیاز بود دوسوم اولیه فیلمنامه را یعنی قسمت زندهبودن مادر و قسمت میانی پس از مرگ مادر را بنویسم. این پروسه با بازنویسیهای متعددی که انجام دادم حدود یکسال طول کشید.
فرید پسری تقریبا میانسال و شدیدا وابسته به مادر است. کمی از این شخصیت بیشتر برایمان بگویید.
شخصیت فرید، بسیار عجیب است. او آدم تنهایی است و به مادرش وابسته است اما نمیخواهد این موضوع را قبول کند. آنقدر غرور دارد که خودش را مرکز مسوولیت و انجام کارهای خانه میداند و دوست دارد این را جا بیندازد که قدرت در دست اوست؛ درحالیکه این مادر است که همه کارها را انجام میدهد، حتی کارهای شخصی فرید را. فرید حتی خودش نمیتواند صبحانهاش را آماده کند ولی این ادعا را دارد که آدم مهمی است.
شخصیت مادر هم، بسیار غیرکلیشه بوده و شبیه مادرانی نیست که تا امروز به تصویر کشیده شدهاند. او بهراحتی با ایده مهاجرت پسرش کنار آمده و حتی اشتیاق نشان میدهد.
زیرا از دست فرید خسته و کلافه است. این همه سال پسر نامتعارفش را تحمل کرده و دیگر تاب و تحملش سر آمده است. مادر میداند که فرید استقلال این را ندارد که کاری را تنهایی انجام دهد؛ بنابراین خودش را با بحث کردن با او خسته نمیکند و حتی در دلش میخواهد که فرید مدتی او را ترک کند تا بتواند استراحت کند.
در این فیلم، طنز تلخی وجود دارد. مخاطب میخندد اما خندهاش بیشتر از روی ناراحتی است تا خوشحالی!
من خیلی به طنز تلخ در کارهایم اهمیت میدهم و ناخودآگاه در قصههایم به این قضیه میپردازم. بسیاری از اتفاقاتی که بهظاهر خندهدار هستند در عمق ماجرا فاجعهای را نشان میدهند اما ما بدون توجه به عمق آن فقط بهظاهر اتفاق خندیدهایم. من به زیرمتن یک موضوع اهمیت بیشتری میدهم تا آن چیزی که در ظاهر اتفاق میافتد.
شخص فرید شکل دیگری از تنهایی را به مخاطبان نشان میدهد. او میتواند خیلی راحت با دیگران ارتباط بگیرد اما باز هم تنهاست. این تنهایی از چه ناشی شده است؟
فرید تنها میتواند ارتباط اولیه را انجام دهد. میتواند سلام کند و بعد بگوید که تنهاست ولی پسازآن دیگر نمیتواند ارتباط برقرار کرده یا رابطه را ادامه دهد. نمیتواند درمورد خودش عمیقتر صحبت کند. نمیتواند راجع به نیازها و احساساتش حرف بزند. او رابطه بین دو جنس مخالف را هم بلد نیست؛ حتی از منظر کلامی. فکر میکند دوست داشتن دیگری یعنی حضور او در منزل همچون یک آکسسوار. توانایی او در برقراری ارتباط در سطح باقیمانده و فراتر از آن نرفته است.
فرید برای شما مابهازای بیرونی داشت یا کاملا زاده ذهنتان بود؟
۷۰درصد این شخصیت در ذهنم ساخته شد و ۳۰درصد آن را از اطرافیان و حتی خودم وام گرفتم؛ زیرا خودم نیز گاهی اوقات از جمع گریزان هستم و دلم میخواهد تنها باشم، به همین خاطر در این مواقع نمیتوانم بهراحتی ارتباط برقرار کنم. همه اینها دخیل بوده و دستبهدست هم داد تا این شخصیت بنا شود.
چرا شخصیت اصلی فیلم را پسر در نظر گرفتید؟ با توجه به اینکه میگویید بخشی از این شخصیت را از خودتان وام گرفتهاید، به نظر میرسد انتخاب اول برای چنین کاراکتری دختر باشد!
تا زمانی که فیلم به مرحله تدوین رسید، به این موضوع فکر نکرده بودم و نمیدانم چرا کاراکترهای فیلمهای من اکثرا پسر و مرد هستند و کمتر به زنان و دختران پرداختهام. نمیدانم این مساله روانشناسی از چه بخشی از شخصیتم نشات گرفته و جواب مطمئنی نیز برایش ندارم. شاید در ناخودآگاه من چیزی وجود دارد که به این شکل خودش را نشان میدهد.
شخصیت فرید، مخاطب را یاد فیلم «پرویز» از آقای «مجید برزگر» میاندازد، مخصوصا که شما ازلحاظ فیزیکی نیز شخصیتی شبیه به پرویز را انتخاب کردهاید. آیا در ساختن این فیلم از فیلمهای دیگری نیز ایده گرفتهاید؟
«پرویز» فیلم موردعلاقه من در سینمای ایران است. اندام و فیزیک فرید را از شخصیت پرویز الهام گرفتم. آدمی که جثه درشتی دارد اما ناتوان است و این تضاد باعث جذابیت میشود.
به نظر شما، جنس تنهایی فرید در فیلم «پسر» را میتوان تنهایی مدرن نامید؟
بله، همینطور است. این روزها آدمها اگر ارتباط برقرار کردن با یکدیگر را هم بلد باشند، باز هم تنها هستند. فرید چند گام عقبتر از آدمهای معمولی است، مردمی که بهخاطر مسائل روزمره، تکنولوژی و نوع زندگی شهری درظاهر به هم نزدیک اما در باطن از هم دور بوده و تنهایند.
پروسه انتخاب بازیگر در این کار به چه شکل بود و چه شد که به چنین شخصی رسیدید؟
شخصیت فرید را آقای «سهیل قنادان» بازی میکند که پیشتر همین شخصیت را در فیلم کوتاه «برادر» بازی کرده بود. با ایشان بسیار هماهنگ بودیم، درباره فرید زیاد حرف میزدیم و در فیلم کوتاه هم بازی خوبی داشته و چندین جایزه به دست آوردند. در این فیلم تصمیم گرفتم ریسک کنم و از بازیگرانی استفاده کنم که خیلی سوپراستار نیستند. فکر میکنم باورپذیری شخصیت مهمتر است تا اینکه سوپراستار و شناخته شده باشند. بازیگران دیگر را نیز با تست گرفتن انتخاب کردم.
فیلم دیالوگهای کوتاه اما جذاب و تاثیرگذاری دارد. این دیالوگهای خاص چطور نوشته شدند؟
من در دیالوگنویسی ذهن خلاقی دارم. دوست دارم دیالوگها موجز و تکاندهنده باشند و به مینیمال بودن آنها نیز اهمیت میدهم. دوست دارم آدمها کمحرف بزنند اما درست این کار را انجام دهند. شخصیت خودم نیز بهگونهای است که گاهی دیگران گمان میکنند به آنها کنایه میزنم، درصورتیکه اینطور نیست و سعی دارم با کمترین کلام و توضیح، طرف مقابل را متوجه نیاز درونی خودم کنم. این تمرین در زندگی واقعی، در دیالوگنویسی برای فیلمنامههایم نیز تاثیر گذاشته است.
آقای «مهدی فرد قادری»، تهیهکننده فیلم «پسر»، پیشتر خودشان تجربه اکران فیلم در گروه هنر و تجربه را داشتند. کمی از تجربه کار کردن با ایشان برایمان بگویید.
آقای قادری قبلا فیلمهای «جاودانگی» و «بیوزنی» را در این گروه اکران کرده بودند. بعد از اینکه فیلم برادر را دیدند، علاقهمند شدند که فیلمنامه پسر را بخوانند و با هم کار کنیم. پس با سختترین شرایط و کمترین بودجه شروع به ساخت فیلم کردیم و این بسیار برای من ارزشمند بود. چون خودشان فیلمساز هستند دست من را در فیلم ساختن بسیار باز گذاشتند و درک میکردند که چقدر برای یک فیلمساز مهم است آن چیزی را که به آن علاقه دارد و در راستای ایدئولوژی خودش است بسازد.
پیشنهاد ایشان بود که فیلم در سینماهای «هنر و تجربه» اکران شود یا از ابتدا برای اکران در همین گروه فیلم ساختید؟
ما از اول تصمیم گرفته بودیم که این فیلم را برای موسسه هنر و تجربه بسازیم. در فیلم «پسر» از بازیگران غیرچهره و نابازیگر استفاده کردهایم و میدانستیم که این فیلم برای اکران در سینمای بدنه مناسب نیست. عوامل کار ما بهاندازه عوامل فیلمهای دیگر حرفهای و شناختهشده نبودند بهجز آقای «اتابک نادری» و خانم «ناهید حدادی» که قبلا برای آقای برزگر بازی کرده بودند. از اول با خودمان روراست بودیم و میدانستیم که این یک فیلم خاص، مینیمال و مربوط به موسسه هنر و تجربه است و آدمهای خاصی ممکن است به آن علاقه داشته و در سینما به تماشایش بنشینند.
آیا این فیلم در جشنوارههای داخل کشور و همینطور جشنوارههای جهانی حضور داشته است؟
پروانه فیلم، ویدیویی است و ما نتوانستیم آن را به جشنواره فجر ارائه دهیم. فیلم اما بهمحض شروع پخش بینالملل، در جشنواره فیلم مسکو که یک جشنواره الف است پذیرفته شد. آنها فیلم را دوست داشتند و فیلم جایزه بهترین بازیگری نقش اول مرد برای «سهیل قنادان» و جایزه بهترین فیلم از انجمن منتقدان مسکو را کسب کرد. پسازآن «پسر» در جشنواره روتردام و جشنواره پراگ نیز به نمایش درآمد و هنوز هم پخش بینالملل آن
ادامه دارد.
درحالحاضر چه کارهای دیگری را در دست نگارش یا تولید دارید؟
درحالحاضر بهدنبال سرمایهگذار برای فیلم بلند بعدیام هستم. فعلا رایزنیهایی را نیز انجام داده و منتظر هستیم. امیدوارم بتوانیم فیلم را از زمستان امسال کلید بزنیم. نام فیلم «لیما» است و بهمحض توافق با تهیهکننده و سرمایهگذار، پیشتولید کار را شروع میکنیم.