
هنروتجربه-سپیده شریعت رضوی: مسعود امینی تیرانی می گوید احمد بهرامی در «دشت خاموش» این ریسک بزرگ را کرد که فضای بصری چیره بر فضای داستانی شود و این شکلی خاص به خود فیلم داد که جذاب است.
مسعود امینیتیرانی فیلمساز و مدیر فیلمبرداری سینما در گفتگو با سایت «هنروتجربه» درباره همکاری با احمد بهرامی کارگردان فیلم سینمایی «دشت خاموش» که این روزها روی پرده سینماهای «هنروتجربه» است، بیان کرد: احمد بهرامی را از مدتها قبل میشناختم و پیش از «دشت خاموش» هم قرار بود با یکدیگر همکاری داشته باشیم اما فرصت آن فراهم نشد تا اینکه برای ساخت «دشت خاموش» ایشان و سعید بشیری تهیه کننده فیلم از من به عنوان فیلمبردار دعوت کردند تا درباره این فیلم سینمایی با یکدیگر گفتگو کنیم که پس از برگزاری جلساتی قرار بر این شد در این پروژه همکاری کنم.
وی با اشاره به اینکه ایده «دشت خاموش» را به نوعی میتوان ایده جهانی دانست، مطرح کرد: مفهوم کار و کارگر، هویتی که کارگردان با یک مکان و شغل پیدا میکنند و ارتباطی که کارگران با کارفرما و با یکدیگر دارند جزو مضامینی است که سابقه طولانی دارد و در هر کشوری قابل درک است و در این فیلم سینمایی هم به شکل ویژهای به این موضوع جهانشمول پرداخته شده است همچنین «دشت خاموش» در نگارش فیلمنامه از الگوی ویژه و خاصی بهره برده که به جذابیت فیلم افزوده است.
به گفته امینیتیرانی، اینکه مجموعهای از کاراکترها و خانوادهها در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و یک سرنوشت مشترک پیدا میکنند که به صورت چرخشی تکرار میشود، جزو ویژگیهای خاص متن «دشت خاموش» است که هم در موضوع و هم در شکل اجرا برای مخاطب قابل فهم است.
وی درباره ویژگیهای فیلمبرداری این پروژه مطرح کرد: شانس باید با یک فیلمبردار همراه باشد تا اینکه با یک متن خوب و کارگردانی مواجه شود که فرصت خلاقیت را برای فیلمبردار ایجاد کند که خوشختانه در «دشت خاموش» این اتفاق برای من رقم خورد. ما همکاری لازم را با هم داشتیم و متن و کارگردانی با ایجاد مجموعه ای از آزادی ها و محدودیت ها شرایط یک اجرای خوب را فراهم کردند.
مدیر فیلمبرداری «دشت خاموش» افزود: باوجود شرایط سختی مانند گرمای ناشی از آفتاب سوزان، حضور در کورهپژی و… که داشتیم با کار راحتی روبهرو نبودیم از سوی دیگر فیلم هم با بودجه زیادی ساخته نمیشد و امکانات و تجهیزات لازم هم آنچنان در اختیار ما نبود اما این شانس را داشتیم که فیلمنامه بسیار خوب نوشته شده بود، احمد بهرامی ایدههای نابی برای اجرا داشت و میدانست فضا و جهانی که «دشت خاموش» باید در آن روایت شود چه جهانی است و چه شکلی باید داشته باشد.
امینیتیرانی با بیان اینکه اغلب کارگردانان علاقهمند هستند که عناصر بصری فیلمشان خاص باشد اما در زمان اجرا و فیلمبرداری به ندرت این ریسک را میکنند و اجازه می دهند تا فضای فرمی خاص و بصری شکل بگیرد، مطرح کرد: توجه بیشتر فیلمسازان به شکلگیری قصه و روابط داستانی در فیلمنامه است اما احمد بهرامی در «دشت خاموش» این ریسک بزرگ را کرد که فضای بصری چیره بر فضای داستانی شود و این شکل خاصی به خود فیلم داد که جذاب است.
وی درباره سیاه و سفید بودن «دشت خاموش» تصریح کرد: از ابتدا قرار بود که فیلم در فضای سیاه و سفید فیلمبرداری شود و دلایلی مختلفی برای این کار داشتیم، اول آنکه قصه در زمان قدیم رخ میداد، دوم اینکه در فضای کورهپز خانه رنگ جدی وجود ندارد و همچنین آفتاب شدیدی که قرار بود در آن کار کنیم اجازه استفاده از رنگ را به ما نمیداد.
این فیلمساز افزود: ناگفته نماند که سیاه و سفید کار کردن و انتخاب کادر مربع برای من هم جذاب بود و همین موضوع باعث شد روی آن مطالعه کنم تا بتوانم به شکلی از اجرا و جنسی از سیاه و سفید برسم که موقع فیلمبرداری اجرا شود. «دشت خاموش» را به شکل سیاه و سفید فیلمبرداری کردیم و در این میان بیشترین توجه ما به این بود که میزان سیاه و سفیدها و خاکستریهایی که باید در فیلم دیده شود، کارکرد درست و منطقی داشته و تاثیرگذار باشند.
امینیتیرانی درباره تفاوت فیلمبرداری کارهای سیاه و سفید با آثار رنگی عنوان کرد: زمانی که قرار است فیلم به صورت سیاه و سفید کار شود قاعدتا رنگ که عنصری بسیار جدی و ویژگی کار فیلمبرداری است از دست میرود این موضوع هم میتواند بخشی از محدودیت کار تلقی و شود و هم میتواند ویژگی کار به حساب آید.
وی ادامه داد: از سوی دیگر بخشی از زبان تصویر استفاده از رنگهاست که در «دشت خاموش» آن را نداشتیم و آگاهانه از آن چشمپوشی کردیم اما آنچه که در اختیار داشتیم میزان استفاده از خاکستریها بود که باید روی آن کار میکردیم.
کارگردان «سه روز و سه قتل» تاکید کرد: ممکن است به سادگی بگوییم رنگ را از هر تصویری بگیریم سیاه و سفید میشود اما برای سیاه و سفید کار کردن لازم است نور، طراحی لباس و استفاده از فضاهای داخلی و خارجی شکل دیگری پیدا کند و طبیعتا اجرای متفاوتتری از شکل معمول را شاهد هستیم.
به گفته امینیتیرانی، جنس سیاه و سفید ۲ اثری که به صورت سیاه و سفید کار شدهاند، ممکن است متفاوت باشد به عنوان مثال در یک اثر ممکن است تاکید روی درخشندگی سفید ها باشد و در اثری دیگر تاکید روی سیاهی ها که این تاکید با توجه به نوع فیلم و اجرا آن مربوط می شود.
وی درباره چالشهای فیلمبرداری «دشت خاموش» گفت: میزانسنهای دایرهوار با خطوط مختلف که در سکانسها به شکلهای متفاوت اجرا میشد بخشی از چالش این پروژه بود چراکه باید فضای فیلم را متناسب با ایده متن و روایت کارگردان اجرا می کردیم.
مدیر فیلمبرداری «ابربارانش گرفته» با بیان اینکه جهانشمول و قابل فهم بودن موضوع «دشت خاموش» یکی از عوامل موفقیت این فیلم در فستیوالهای خارجی است، تصریح کرد: اینکه شکل روایت و فضای بصری و اجرا با مفهومی که در فیلم وجود دارد ارتباط ارگانیکی با یکدیگر دارند و همدیگر را کامل میکنند، میتواند دیگر عامل موفقیت «دشت خاموش» باشد البته نباید این نکته را فراموش کنیم که اغلب استقبالی که از فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی میشود بر اساس سینمای مستقل و آثاری است که تجربه جدیتری در عرصه زبانی سینما انجام میدهند که این تجربه در همه جای دنیا میتواند مورد استقبال قرار بگیرد.
امینیتیرانی با بیان اینکه فیلمی که اثر سینمای مستقل است حتما باید دیده و حمایت شود، خاطرنشان کرد: «دشت خاموش» ویژگیهای مختلفی در قصه، شکل قصهگویی و روایت و اجرای فنی و تکنیکی دارد که مهم است دیده شود همچنین در طول تاریخ سینما فیلمهایی ماندگار شده اند که مخالف فضای رسمی و معمول سینما حرکت کرده اند.
وی در پایان با اشاره به اینکه «دشت خاموش» امکان نمایش وسیعتر را دارد، عنوان کرد: متاسفانه تحلیل ما از اکران فیلمها با میزان زیادی از اشتباهات تاریخی همراه است. کسی نمی پرسد چرا با وجود سرمایهگذاری زیادی که روی بخشی از فیلمهای بدنه در سینمای ایران صورت میگیرد، با شکست روبهرو میشوند؟ در حالی که از این سمت با فیلمهای خوبی روبهرو هستیم که بلافاصله با برچسب اینکه فیلمهای هنری و خاص هستند، در محدودیت اکران قرار میگیرند. از نظرم باید مدل جدیدی از برنامهریزی در اکران رخ بدهد چراکه بسیاری از فیلمها امکان نمایش وسیعتر را دارند و مورد استقبال قرار میگیرند.