هنروتجربه-سپیده شریعت‌رضوی: سعید کشاورز می‌گوید «دم اژدها» شاید نقدی باشد به مواردی که در دوران تحصلی و پروسه ساخت فیلم‌های مستند شنیده، دیده و تجربه کرده و باعث شده است به سمتی برود که در واقع نقد فضای آموزشی کشوری است که در آن زندگی می‌کند.
سعید کشاورز نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «دم اژدها» در گفتگو با خبرنگار سایت هنروتجربه، با اشاره به اینکه ایده این اثر برای چند سال پیش است، مطرح کرد: سال‌ها پیش هنگام ساخت مستند «زیر حکم» در زندان با پرونده‌ای مواجه شدم که معلمی را به جرم حمل و نگهداری مواد مخدر گرفته بودند. این ایده در ذهن من باقی ماند و تا مدت‌ها یک تصویر ذهنی در برف از تقابل دو نوجوان در موقعیتی بیرون از شهر که مشغول فروش کالا و در حقیقت جنس خلافی بودند، از ذهنم بیرون نمی‌رفت در نهایت با این تصویر و پیش‌زمینه ذهنی که از ماجرای معلم در زندان داشتم، فیلمنامه «دم اژدها» را به نگارش درآوردم و سال ۹۸ مشغول ساخت آن شدم.
وی ادامه داد: موضوعاتی که در ژانر اجتماعی و واجد یک سری زیرمتن‌هایی هستند جزو علاقمندی‌ها من محسوب می‌شوند. همچنین آنچه را که من به لحاظ محتوا، زیرمتن و مفهوم می‌خواستم در این فیلمنامه بود از سوی دیگر علاقه من هم به نوعی از سینماست که درباره روابط افراد با یکدیگر است به همین دلیل مصمم شدم «دم ‌اژدها» را بسازم.
نویسنده فیلم کوتاه «دم اژدها» با بیان اینکه این فیلم کوتاه به نوعی اولین فیلم کوتاه جدی و حرفه‌ای او محسوب می‌شود، عنوان کرد: این اثر کوتاه را با همراهی عوامل حرفه‌ای به لحاظ تهیه و تولید ساختم البته سال‌ها پیش یکی دو فیلم کوتاه کار کرده بودم که مشق فیلمسازی‌ام محسوب می‌شود.

آثارم تنها در مضمون و موضوع با یکدیگر تفاوت دارند

کشاورز درباره تفاوت «دم اژدها» با دیگر آثارش گفت: یک جریان مشترکی در اکثر فیلم‌های مستند و داستانی که تولید کرده‌ و همچنین آثاری که نوشته‌ام، وجود دارد و خط مشترک آن به عمق رفتن و به نوعی زیرمتن ساختن است؛ زیرمتن‌هایی که تعریف ویژه‌ای از آن دارم. شاید بتوان گفت آثارم تنها به لحاظ موضوع و مضمون با یکدیگر تفاوت دارند اما یک روح کلی روی همه فیلم‌های من حاکم است که نخ مشترک بین همه‌شان را ایجاد می‌کند.
به گفته وی، اگر از بخش نگارش فیلمنامه فاکتور گرفته شود، نزدیک به ۴۵ روز پیش تولید، تولید و پس تولید این کار طول کشیده است.
کارگردان «دم‌ اژدها» با اشاره به اینکه به دلیل بهره بردن از یک گروه حرفه‌ای، همکار و همدل چالشی در ساخت این فیلم کوتاه نداشته است، گفت: همه چیز برای کار مهیا بود و من دغدغه‌ای غیر از دغدغه کارگردانی و تفکر روی مسایل تکنیکی و فنی آن نداشتم.
«دم اژدها» تلاش می‌کند از سطح فاصله بگیرد
کشاورز در بخش دیگری از صحبت‌های خود با بیان اینکه «دم اژدها» شاید فارغ از هر گونه ادعا، اغراق و مبالغه بخشی از جریان سینمایی باشد که در عین ایجاد جذابیت‌های دراماتیک و بصری، آن چیزی را که مخاطب سینما یا مخاطب فیلم دنبالش است، دارد و تلاش می‌کند به مفاهیمی دست پیدا کند و در درون خود یک جهان معنایی را شکل بدهد تا از سطح فاصله بگیرد.
وی افزود: تعداد این فیلم‌ها که هم برای مخاطب جذاب است و هم جای گفتمان و بحث را درون خودشان ایجاد می‌کنند، شاید در سال به صورت محدود ساخته و اکران شوند.
این فیلمساز با بیان اینکه تلاش می‌کند سالی یک یا ۲ اثر بسازد چراکه فیلمساز و کارش همین است، درباره هدف خود از ساخت «دم اژدها» مطرح کرد: نقل قولی از عباس کیارستمی خواندم که می‌گفت: «شما زمانی فیلمساز هستید که فیلم می‌سازید» این سخن از نظر من درست است و ما تا زمانی که فیلم می‌سازیم، فیلمساز محسوب می‌شویم.

نقد فضای آموزشی در «دم اژدها»

کشاورز ادامه داد: اما اینکه هدفم از ساخت «دم اژدها» چه بود، باید بگویم که این اثر شاید نقدی باشد به مواردی که در دوران تحصلیم و پروسه ساخت فیلم‌های مستند شنیدم، دیدم و تجربه کردم و باعث شد به سمتی بروم که در واقع نقد فضای آموزشی کشوری است که در آن زندگی می‌کنم.
وی درباره علت نامگذاری فیلم به «دم اژدها» گفت: کاراکتر اصلی این فیلم کوتاه نوجوانی ۱۳ یا ۱۴ ساله است که تبدیل به اژدها و سپس وارد اجتماع می‌شود همچنین وجود یکسری عناصر فیزیکی مانند آتش و عقرب در فیلمنامه و ارتباط تماتیک آن‌ها با مضمون باعث شد نام «دم اژدها» را برای فیلم برگزینیم.

تست گرفتن از بچه‌های جنوب شهر برای انتخاب بازیگر

نویسنده «دم اژدها» درباره حضور ۲ نوجوان در مقام بازیگر در این پروژه اظهار کرد: مهیار راحت‌طلب یکی از نوجوانان «دم اژدها» پیش از این فیلم کوتاه در فیلم سینمایی «مغزهای کوچک زنگ زده» کار کرده بود و تجربه بازی داشت اما نوجوان دیگر را من در محله‌های جنوب شهر تهران پیدا کردم در حقیقت از عده‌ای تست گرفتم و در نهایت یک نفر را برگزیدم. درباره مهیار راحت‌طلب باید بگویم تصور من این است به دلیل انرژی بالایی که در بازیگری دارد، اگر روی او سرمایه‌گذاری شود و آموزش درست ببیند بدون اغراق یکی از امیدهای بازیگری ایران در آینده است کما اینکه در یک یا دو فیلم کوتاه موفق از جمله فیلم کوتاه «ارفاق» رضا نجاتی بازی کرده است.
کشاورز ادامه داد: مهیار به شدت انرژی زیادی برای بازیگری دارد و کاری که ما در «دم اژدها» باید انجام می‌دادیم این بود که هنگام بازی گرفتن او را کنترل می‌کردیم و نمی‌گذاشتیم انرژی زیادی بگذارد و خارج از محدوده ما حرکت کند به همین دلیل از تکنیک‌هایی برای رسیدن به موقعیت و حس لحظه‌ای که می‌خواستیم، استفاده کردیم.
وی درباره همکاری با کوروش شاداب‌فر دیگر بازیگر نوجوان پروژه گفت: این نوجوان تجربه بازی نداشت و کار با او سخت بود به گونه‌ای که در ۲ روز اول مشکل داشتیم اما با دورخوانی، جابه‌جا کردن نقش‌ها، بچه‌ها را در موقعیت مشابه قرار دادن و اتود زدن تلاش کردیم کوروش به نقش نزدیک شود.

هنروتجربه در حال حاضر مهمترین ویترین آثار کوتاه و فیلم مستند است

این فیلمساز معتقد است اگرچه در اکثر جشنواره‌های دنیا یک فیلم کوتاه از ایران حضور دارد اما باید تلاش کرد آثار کوتاه به جشنواره‌های مهم دیگری از جمله لوکارنو، ونیز، کن، اسکار و… و حتی جشنواره‌های ویژه فیلم کوتاه راه پیدا کنند البته در حال حاضر جایگاه فیلم کوتاه به ویژه در مقایسه با کشورهایی که در اطراف ما هستند، قابل قبول و قابل اعتناست.
کشاورز با بیان اینکه هنروتجربه در حال حاضر مهمترین ویترین آثار کوتاه و فیلم مستند است و فیلمسازان این عرصه را معرفی می‌کند، مطرح کرد: ما زمانی که در وی او دی‌ها فیلم‌های کوتاه و مستند را اکران می‌بینیم، خودمان باید فکر کنیم و به نتیجه برسیم اما فضای گفتمان و اکران حرفه‌ای یعنی آنچه از سینما انتظار داریم در هنروتجربه است یعنی این سینما نه در مدیوم‌ها رایج بلکه در مدیوم‌های کوتاه و مستند تجربه سینما رفتن و تماشای آثار در جمع را برای ما ایجاد کرده است و قطعا اگر هنروتجربه نبود ما نمی‌توانستیم این فیلم‌ها را روی پرده و به صورت جمعی ببینیم و لذت ببریم.
وی درباره تجربه اکران بسته «وضعیت قرمز» در سیرجان اظهار کرد: این شهر سینمایی ندارد که بتوان به آن عنوان سینما را داد و کیفیت صدا و تصویر در مکانی که این بسته نمایش داده شد، مناسب نبود. من در همین لحظه از کسانی که دستشان می‌رسد و توان انجام کاری را دارند، تقاضا دارم فکری برای این منطقه کنند. چراکه در شان مردم کرمان، سیرجان و در کل ایران نیست که با این همه ثروت سینمای باکیفیت نداشته باشند.
کارگردان «دم اژدها» ادامه داد: البته باید به موسسه هنروتجربه دست مریزاد گفت که فیلم‌ها را در منطقه‌ای اکران می‌کند که فیلم‌های روز سینمای بدنه به ندرت اکران می‌شوند. جالب است بدانید مخاطبان تمایل بیشتری به دیدن فیلم‌های هنروتجربه دارند که اگر با قوت بیشتر اتفاق بیفتد، می‌تواند نتایج خوبی داشته باشد. همچنین اگر بازوهای اکران هنروتجربه قدرتمند شود و در هر شهر سینمای مخصوص به خود را داشته باشد، شان فیلم‌ها بالاتر می‌رود و آثار مخاطب تخصصی خود را پیدا می‌کنند اما اگر مهجورتر، کم‌بودجه‌تر و گوشه‌نشین‌تر شود مخاطب هم به این مسیر اهمیت نمی‌دهد و تعداد مخاطبان ریزش پیدا می‌کند. با تبلیغات درست، پخش تیزر فیلم‌های در حال اکران در هنروتجربه، اختصاص بیلبوردهای شهرداری و همکاری نهادها هنروتجربه جایگاه واقعی‌اش را پیدا می‌کند.

قصد داریم جهان را به جای بهتری برای زیستن تبدیل کنیم

کشاورز در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به اینکه فیلم‌های بسته «وضعیت قرمز» از استاندارد و کیفیت لازم برای اکران برخوردارند، گفت: نگاه این فیلمسازان نسبت به مسایل جامعه و اطراف محیط زندگی‌شان دغدغه‌مند است و شاید بتوان گفت ما ۵ نفر دوست داریم که جهان را به جای بهتری برای زیستن تبدیل کنیم.
وی درباره استقبال مخاطبان یادآور شد: تا این لحظه بازخوردها عمدتا خوب بوده است اما همه جا با سینما سلیقه‌ای برخورد می‌شود و نمی‌شود همه را راضی نگه داشت. ما تلاش کردیم فیلم‌هایی را بسازیم که در شان مخاطب و خود ما باشد و فکر می‌کنم این اتفاق افتاده است.
نویسنده «دم اژدها» تصریح کرد: برخی از فیلم‌ها نگاهشان مشخصا به سینما برخی دیگر نگاهشان به انسان فارغ از انسانی که به نوعی در اجتماع زندگی می کند و… است اما نگاه از درون به بیرون فیلم‌ها یعنی از سینما به مسایلی که در اجتماع وجود دارد و آسیب و خشونت تلقی شوند، مشخصه اصلی فیلم‌های بسته «وضعیت قرمز» است.
کشاورز با اشاره به اینکه تاریخ سینما اثبات کرده است فیلم‌هایی که قصه‌مندتر هستند و کاراکترها دچار انفعال نیستند، حرکت می‌کنند و جهان پیرامون را تغییر می‌دهند برای مخاطب جذاب است نه صرفا چیزی که حاوی خشونت و تلخی است، اظهار کرد: البته اگر به تاریخ هنری خود نگاه کنیم به هر حال مخاطب ایرانی هم با تعزیه به شدت به دلیل آنکه ریشه در فرهنگ‌ها و باورهای مذهبی‌شان دارد، همراه است و هم با سیاه بازی که در واقع آن‌ها هم کاراکتر سیاه و به نوعی نقاد اجتماعی محسوب می‌شوند از سوی دیگر با این دو سویه ماجرا یعنی تراژدی و کمدی همه مردم دنیا همراه هستند اما به دلیل آنکه هم‌اکنون عمده مردم در شرایط نابسامان اقتصادی هستند شاید بیشتر با فیلم‌هایی که به نوعی حاوی خشونت است، همراهی می‌کنند و جذب فیلم‌هایی که کاراکترهایش منفعل هستند و زندگی لاکچری دارند، نمی‌شوند.
وی ادامه داد: البته من احساس می‌کنم بخشی از سینما که زندگی افرادی که طبقه متوسط و رو به بالا هستند هنوز تبدیل به یک جریان دراماتیک در سینمای ایران نشده‌اند در حقیقت فیلم‌های موفق ایرانی در سینمای ایران مربوط به طبقه متوسط یا پایین اجتماع است اما من به شخصه نمونه موفقی از فیلم‌هایی که مسایل طبقه بالا و روشنفکر جامعه را رصد کند، ببیند و تبدیل به امر دراماتیک کند، به یاد ندارم. انگار که فیلمساز نمی‌تواند به درستی وارد دنیای آنا‌ها شود و یا اگر اثری ساخته شده است، قصه‌هایش درونی، فاقد کنش و کنشگری و واجد مشخصات سینمای مدرن هستند که شاید مخاطب ایرانی عادت نکرده است این کاراکترها را ببیند، با آن ارتباط برقرار کند و دوست داشته باشد البته در سینمای کوتاه نمونه‌های موفقی از این دست را سراغ دارم.
کشاورز در پایان درباره جدیدترین فعالیت‌های خود خاطرنشان کرد: در حال حاضر در پیش‌تولید جدیدترین فیلم کوتاهم هستم و همزمان بازنویسی فیلمنامه را پیش می‌برم. امیدوارم شرایط به لحاظ آب و هوایی محقق شود تا بتوانم تولید را کلید بزنم. همچنین سال ۹۵ و ۹۶ با همراهی دوستانم یک فیلمنامه بلند نوشتیم و در سال ۹۹ نیز یک فیلمنامه دیگر نوشته‌ام که امیدوارم شرایط ساخت یکی از آن‌ها در سال آینده فراهم شود.