هنروتجربه-شادی حاجی مشهدی: بهزاد نعلبندی کارگردان، نویسنده و تدوینگر «پرو» را بیشتر با مستندهایش می شناسیم. او در اولین تجربه سینمایی بلندش، اگر چه دغدغه ی طرح معضلات اجتماعی نسل جوان و اشاره به تضاد های موجود در جامعه را دارد، اما به نظر می رسد عجولانه از کنار بسیاری از گزاره های مهم و ضروری گذشته است. این گزینه نیز محتمل است که فیلسماز در فیلم اولش، آگاهانه و به دلیل کمبود بودجه و امکانات، از پرداختن به جزییات و بسط موقعیت ها و پی رنگ های فرعی صرفنظر کرده باشد.

“پرو”، سه قصه اصلی دارد که در کنار چند پی رنگ کوتاه و فرعی دیگر، بخش هایی از تحول درونی شخصیت هایش را به تصویر می کشد. سپیده ، مینو و رضا، سه کاراکتر اصلی فیلم هستند که ظاهرا داستانک هایی از هم مجزا دارند، اما رفته رفته و در پایان بر هم تاثیر داشته و به واقع با هم مربوطند.

ساختار روایی فیلم، با پنج سر فصلِ مجزا تماشاگر را تا نقطه تلاقی قصه ها همراهی می کند. این پنج عنوان با نام های “خرید پارچه”، “در جست و جوی خیاط”، “طراح”، “دوخت و دوز” و “پرو”، به واقع روند شکل گیری یک تحول مهم و یک اتفاق پیش بینی نشده را به پروسه خیاطی برای دوختن یک لباس شبیه می کنند. کارگردان که ای کاش تدوینگرفیلم هم نبود، دلش نیامده ازخیر نماهای فراوان و بی فایده فیلم بگذرد و به جای آن از پرداختن به سایر جزییاتی که جهان متفاوت این سه نفر را هم عرض آدم های واقعی جامعه می کند، غافل شده است. تغییر و تحول در سه شخصیت اصلی فیلم همچون دوخته شدن یک لباس تازه بر قامت یک یک آن هاست.

نعلبندی، خواسته یا ناخواسته به قصه جوانک مذهبی بیشتر پرداخته ؛ “رضا “پسر کم سن و سال و چشم و گوش بسته ای است که پس از حمل و جابه جایی یک مجسمه مانکن زن، در تصمیم برای ازدواج با دختر مرد جانبازی که به خواستگاریش رفته، مردد می شود.

بی شک، هم به لحاظ حجم نماهای مربوط به رضا و هم به دلیل جذابیت و تازگی قصه او، درگیری مخاطب با این شخصیت بیش از قصه دو دختر دیگر است. یکی از این دخترها، “سپیده” است؛ از یک خانواده محدود و سنت زده که برای شرکت در مراسم عروسی دوستش، ناچار می شود به آن ها دروغ بگوید. پارادوکس نهفته در این شخصیت، بارز و گیج کننده است. سپیده در یک شرکت خصوصی به عنوان طراح مشغول به کار است، او برای شرکت در مراسم عروسی “مینو”، یک شلوار جین و یک پیراهن اسپرت بی تناسب قرض می گیرد، آن ها را با شیر آب داخل یک بوستان می شوید تا با سرویس طلای مادرش و یک جفت صندل قرمزرنگ، هر طور شده خود را به منزل دوستش درفرمانیه برساند!

“مینو” رفیقِ آشفته حال و پر جنب و جوشی است که هم زمان با خود درمانی و مدیتیشن از گذشته ها نیز می گریزد. او در تلاش است تا علیرغم مخالفت پدرش با پیمان ازدواج کند. پیمان دروغگو و بد عهد است و همه، به غیر از مینو این را می دانند.

“پرو” نگاهی انتقادی به جامعه و مناسبات نسل جوان دارد و فارغ از بازی های فرمی با قاب هایی بی تکلف و مستندگونه به زندگی شخصیت هایش وارد می شود، اما  تصویردقیقی از مختصات آدم هایش به بیننده نمی دهند.

پرو، علیرغم بازی های خوب و رویکرد جامعه شناسانه ای که در طرح موضوعات مربوط به جوانان دارد، در شخصیت پردازی، تصویر برداری و به ویژه تدوین، دچار ضعف هایی است که سبب می شود تا لباسی که قرار بود بر پیکر این اثر بی نقص به نظر برسد، پر شکاف و کم تناسب باشد.