هنروتجربه: مهران زارعیان در نقدی بر فیلم «آبجی» به کارگردانی مرجان اشرفی‌زاده که در شماره دهم ماهنامه «فیلم‌کاو» منتشر شده می‌نویسد: مهمترین نقطه قوت فیلم، ساختن موقعیت‌های غنی و پر ظرافتی است که از تجربیات اشرفی‌زاده سرچشمه می‌گیرد. «آبجی» یک فیلم به شدت زنانه است که در بازنمایی موشکافانه مناسبات زندگی زنانی از نسل‌های مختلف بسیار موفق عمل می‌کند.

به گزارش سایت هنروتجربه در بخشی از نقد زارعیان آمده است:

«مرجان اشرفی‌زاده در اولین تجربه ساخت فیلم بلندِ خود، به سراغ یک ایده شخصی رفته و حدیث نفس خودش را به زبان سینما ترجمه کرده است. «آبجی» را حتی اگر دوست نداشته باشیم و حتی اگر اشکالات چشمگیرش را برجسته‌تر از حس و حال ژرف و غنی‌اش بدانیم، نمی‌توانیم کتمان کنیم که لحظات نغز و خوشمزه‌ای دارد که آشکار است چون از دل مرجان خانم برآمده، لاجرم بر دل ما می‌نشیند.

فیلمنامه «آبجی» دو محور تماتیک دارد. محور اصلی ماجرای مادر پیری به نام طلا است که به دلیل سن بالا و حال بد جسمی‌اش، می‌خواهد قبل از مرگ، برای عطی دختر بزرگش تدبیری بیاندیشد چرا که عطی کم‌توانی ذهنی دارد و نمی‌تواند به طور مستقل زندگی کند. محور کمرنگ‌تر نیز حول وضعیت عطی است که در پنجاه سالگی، شخصیتی کودکانه دارد و انگار یک دختر دبستانی است. هر دو محور فیلم از نظر غنای داستانی چیزی کم ندارند اما به لحاظ انسجام تماتیک می‌لنگند به طوری که داستان فیلم فوکوسش بر کارها و تدابیر “مامان طلا” است اما ذهنیت و نیت فیلمساز در ابتدا، پرداختن به قصه کنجکاوی برانگیز “آبجی عطی” بوده است. چه گواهی بهتر از اینکه خانم اشرفی زاده نام فیلم را به شخصیت عطی اختصاص داده و نه شخصیت مادر. آنطور که در مصاحبه‌هایش هم توضیح داده، ایده را از زندگی خواهر خودش الهام گرفته و چه بسا تمایل او برای انتخاب نام “آبجی” به این موضوع برگردد. او شخصیت عطی را بهتر می‌شناخته و در ناخودآگاه، خودش را به عطی نزدیک‌تر می‌دیده است. بنابراین یک چالش مهم در فیلمنامه این بوده که نویسندگان باید سهم محورهای داستان‌شان را به اندازه وزن مضمون مد نظرشان، تنظیم می‌کردند؛ چالشی که از پس آن برنیامده‌اند و همین امر به چشم اسفندیار فیلم بدل شده است. فیلمساز به دلیل علاقه به شخصیت آبجی، دست و پای خودش را بی‌دلیل بسته است و شخصیتی را که در داستان تمرکز اصلی بر رویش نیست، به عنوان غایت مضمونی و حسی فیلم در ذهن داشته، قاعدتا نتیجه کارش دچار عدم انسجام درونی شده و این بلاتکلیفی از تاثیرگذاری فیلم می‌کاهد.

علی‌رغم تمام این مشکل، فیلم قوت‌هایی دارد که نمی‌گذارد از نتیجه کار به کلی مایوس شویم. مهمترین نقطه قوت فیلم، ساختن موقعیت‌های غنی و پر ظرافتی است که از تجربیات خانم اشرفی‌زاده سرچشمه می‌گیرد. «آبجی» یک فیلم به شدت زنانه است که در بازنمایی موشکافانه مناسبات زندگی زنانی از نسل‌های مختلف بسیار موفق عمل می‌کند.

دیدن «آبجی» ما را کنجکاو می‌کند تا منتظر فیلم‌های بعدی خانم اشرفی زاده بمانیم و ارزیابی کنیم که آیا می‌تواند مشکلات این اثر را در تجربه‌های بعدی برطرف کند یا نه؛ من البته به موفقیت او امید دارم.»