
هنروتجربه-سعیدحضرتی: محمدرضا جهانپناه مدیر فیلمبرداری مستند «پنهان» به کارگردانی شیرین برقنورد با تاکید بر اینکه انتخاب دوربین کاملا باید مطابق با نیازهای پروژه باشد؛ چه از لحاظ زیبایی شناختی، چه از لحاظ بودجهای و چه از لحاظ اجرایی میگوید در این فیلم از لحاظ بصری، ما دو شکل میزانسن داریم. یکی دوربینی است که در کنار باقی ماندههای دیوار برلین حرکت میکند و به نوعی بیانگر نگاه خود راوی است که در حال قدم زدن در کنار این دیوار است و دومی، پلانهای کاملا ثابت و بدون حرکت دوربین است که توجه مخاطب را به آنچه فیلمساز بر آنها تاکید دارد جلب میکند.
محمدرضا جهانپناه مدیر فیلمبرداری مستند «پنهان» به کارگردانی شیرین برقنورد که این روزها همراه مستند «برندگان» به کارگردانی امید عبداللهی روی پرده سینماهای «هنروتجربه» رفته درباره مراحل تحقیق و پژوهش و تاثیر آن به خبرنگار سایت هنروتجربه گفت: من از ابتدا در جریان مراحل پژوهش پروژه و روند شکل گیری ایده فیلم قرار داشتم. اما وقتی که قرار فیلمبرداری را گذاشتیم من به تعداد زیادی از مصاحبههای انجام شده گوش دادم و با کارگردان به لوکیشنهایی که قرار بود از آنها فیلمبرداری کنیم رفتیم. از موزهها دیدن کردیم و در مورد چگونه فیلمبرداری کردن از آن لوکیشنها گفتوگو کردیم.
وی با بیان اینکه به دلیل اینکه قرار نبود در فیلم، صورت مصاحبه شوندهها را ببینیم بلکه تصمیم بر آن بود تا صرفا از تصاویر باقیمانده دیوار برلین و آرشیو موجود استفاده شود، باید به یک زبان بصری مشخص برای فیلمبرداری میرسیدیم اظهار کرد: مسلما شناخت کافی از ایده فیلم و نگاه کارگردانِ فیلم به فیلمبردار کمک میکند که انتخابهای دقیقتری برای انتخاب کادرها داشته باشد. مثلا در این فیلم ارتباط دیوار برلین با شهر، با مردم و با طبیعت خیلی مهم بود. مهم بود که بر موزه بودن باقی ماندههای دیواربرلین تاکید شود. همچنین مهم بود مشخص باشد که داریم از موزهها فیلمبرداری میکنیم و به شکل مستقیم از آرشیوها استفاده نمیکنیم. بنابراین تمام تصاویر این فیلم فیلمبرداری شده است و از هیچ عکس یا فیلم آرشیوی که جداگانه تهیه شده باشد استفاده نکردیم.
مدیر فیلمبرداری «برادرم خسرو» در پاسخ این سوال که فیلمبرداری روی دست ایده شما بود و دلیل انتخاب این شیوه چه بود؟ توضیح داد: در این فیلم از لحاظ بصری، ما دو شکل میزانسن داریم. یکی دوربینی است که در کنار باقی ماندههای دیوار برلین حرکت میکند و به نوعی بیانگر نگاه خود راوی است که در حال قدم زدن در کنار این دیوار است و دومی، پلانهای کاملا ثابت و بدون حرکت دوربین است که توجه مخاطب را به آنچه فیلمساز بر آنها تاکید دارد جلب میکند.
جهانپناه افزود: مسلما برای فیلمبرداری بخش اول نیاز بود که دوربین حرکت کند وخب ابزارهای مختلفی برای حرکت دوربین موجود است. این تصاویر میتوانست روی دست، با گیمبال یا استدی کم و یا با ریل و تراولینگ گرفته شود. اما آنچه مهم بود این بود که دوربین بتواند آزادانه در کنار این دیوار حرکت کند؛ از دیوار دور یا به آن نزدیک شود و یا گاها از خیابان عبور کند. بنابراین ما فیلمبرداری با گیمبال و روی دست را تست کردیم و در نهایت گیمبال را انتخاب کردیم. تکانهای دوربین روی دست به دلیل اینکه سوژه ثابت بود و ما بودیم که حرکت میکردیم میتوانست بسیار آزار دهنده باشد و تمرکز مخاطب را از دست بدهد. در عین حال، فیلمبرداری با گیمبال حس قدم زدن در کنار دیوار را نیز القا میکرد که برایمان جذاب و در راستای هدف ما بود. میتوانم بگویم این ایدهای بود که با مشورت با کارگردان به آن رسیدیم. من معمولا تلاش میکنم با گفتوگو با کارگردانها به نتیجه مشترک و زبان مشترک در راستای هدف فیلم برسم. اینطور فکر نمیکنم که در سینما یک فرد به تنهایی میتواند ایده کاری را بدهد و بدون اینکه دیگران آن را تکمیل کنند به نتیجه مطلوبی برسد.
در این فیلم از لحاظ بصری، ما دو شکل میزانسن داریم. یکی دوربینی است که در کنار باقی ماندههای دیوار برلین حرکت میکند و به نوعی بیانگر نگاه خود راوی است که در حال قدم زدن در کنار این دیوار است و دومی، پلانهای کاملا ثابت و بدون حرکت دوربین است که توجه مخاطب را به آنچه فیلمساز بر آنها تاکید دارد جلب میکند.
او با اشاره به اینکه فیلمبرداری این فیلم را با دوربینهای Sony X70 و Osmo انجام دادیم درباره انتخاب دوربین عنوان کرد: انتخاب دوربین باید کاملا مطابق با نیازهای پروژه باشد. چه از لحاظ زیبایی شناختی، چه از لحاظ بودجهای و چه از لحاظ اجرایی. فیلمبرداری این پروژه قرار بود صرفا توسط من و همراهی کارگردان فیلم انجام شود و برای جابجایی باید از وسایل نقلیه عمومی در شهر استفاده میکردیم. همچنین با توجه به اینکه ما در زمستان فیلمبرداری میکردیم عملا ۴ ساعت نور مناسب برای فیلمبرداری در شهر برلین داشتیم. بنابراین سبکی دوربین و سه پایه به سرعت در جابجایی در شهر کمک میکرد.
در این فیلم که بر مصاحبه استوار است و در عین حال به شیوهای ترکیبی با تکیه بر مواد آرشیوی دست اولی که از احداث و فروریزی دیوار برلین سامان یافته، برخلاف شیوه رایج از نمایش سیمای مصاحبه کنندگان پرهیز کرده و فضایی به وجود آوردهاید تا رابطه همزمان و موازی تصویر و صدای مصاحبه شوندگان، جای خود را به روابط متنوعی بین صدا و تصویر بدهد. جهانپناه درباره این انتخاب بیان کرد: برای ساخت یک فیلم همه چیز از ابتدا برای فیلمساز مشخص نیست. بسیاری از ایدهها در حین انجام کار و پروسه پژوهش شکل میگیرد. در ابتدا اصلا قرار نبود فیلمی ساخته شود و شیرین برقنورد طی یک فرصت مطالعاتی که در انستیتو هارون فاروکی به او تعلق گرفته بود در شهر برلین مشغول تحقیق روی موضوع این فیلم بود با هدف اینکه در آینده با کمک این تحقیقات فیلمی بسازد. ایشان به دلیل علاقه به تحقیقات میدانی شروع به گفتوگو و مصاحبه با افرادی در حوزههای مختلف اجتماعی کردند. پس از چند مصاحبه متوجه شدند که این مصاحبهها ارزشمند هستند و ممکن است قابل استفاده باشند بنابراین باید در محیطی ساکت گفتوگوها صورت گیرد تا در صورت نیاز بتوان از آنها استفاده کرد.
فیلمبردار مستند «میدان جوانان سابق» اضافه کرد: همچنین به دلیل حضور ایشان در شهر برلین و گذر کردن از کنار باقی ماندههای دیوار برلین ایدههای اولیه فیلمبرداری این فیلم در ذهن ایشان شکل گرفت. و از آن زمان بود که گفتوگوهای ما در مورد امکان فیلمبرداری در فرصت کوتاه اقامت در برلین و همچنین شکل انجام آن شروع شد. انجام مصاحبهها تا چند ماه پس از فیلمبرداری و در یک فرصت مطالعاتی دیگری که درشهر اشتوتگارت به شیرین برقنورد تعلق گرفت نیز ادامه پیدا کرد.
این مدیر فیلمبرداری در پاسخ این سوال که روایت «پنهان» تا چه اندازه در تدوین شکل گرفت؟ با توجه به آنکه شیرین برقنورد تدوین فیلم را انجام داده، آیا شما هم نظری میدادید؟ اظهار کرد: بخش مهمی از روایت یک فیلم مستند در تدوین آن شکل میگیرد. در تدوین است که کارگردان ایدههای خود را به صورت انسجام یافته در کنار هم میبیند و مسلما آنجاست که روایت اصلی شکل میگیرد. در مورد همکاری ما با هم باید بگم که بیشتر از ۲۰ سال است که ما در پروژههایمان با هم همکاری میکنیم. مسلما در تمامی مراحل کار از یکدیگر نظر میگیریم و گفتوگو میکنیم.
بخش مهمی از روایت یک فیلم مستند در تدوین آن شکل میگیرد. در تدوین است که کارگردان ایدههای خود را به صورت انسجام یافته در کنار هم میبیند و مسلما آنجاست که روایت اصلی شکل میگیرد.
فیلمبردار فیلم کوتاه «روتوش» همچنین در پاسخ به این سوال که نزدیکی تصاویر و روایت کارگردان تا چه اندازه محصول هم نظر بودن شما راجع به سوژه است؟ عنوان کرد: به دلیل اینکه من و شیرین برقنورد تجربههای مشترک زیادی در زندگیمان داشتهایم و با هم مهاجرت کرده و با هم تصمیم به بازگشت به ایران گرفتیم، نوع نگاه ما بسیار به هم نزدیک است یا حداقل دغدغههای مشترک زیادی داریم که در مورد آنها باهم صحبت میکنیم. بنابراین این فهم از یکدیگر برای رسیدن به یک نتیجه یکدست کمک بسیاری میکند.
محمدرضا جهانپناه در پایان درباره فعالیتهای هنری اخیر خود گفت: در حال حاضر در یک اقامت هنری در شهر اشتوتگارت هستم و روی پروژههای مختلفی کار میکنم. یک فیلم کوتاه تجربی ساختهام که کارهای نهایی آن را انجام میدهم و همچنین روی یک فیلمنامه بلند داستانی نیز کار میکنم.