
آلما گل
خلاصه داستان

فرشاد فرشته حکمت عضو هیات علمی دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی پردیس هنرهای زیبا. دانشگاه تهران است و دکترای مطالعات عالی هنر از دانشگاه تهران را دارد و در مقطع کارشناسی ارشد این دانشگاه هم تدریس میکند. او تاکنون نویسنده، کارگردان و تهیه کننده بیش از ۷۵ فیلم داستانی، مستند، ویدیو کلیپ، سینما، تلویزیون و رادیو را برعهده داشتهاست. آثار او در جشنوارههای مختلف بینالمللی شرکت کرده و جوایز متعددی را نیز کسب کردهاند. او در کارنامهاش نگارش دوازده کتاب در زمینه سینما، تئاتر و ادبیات را دارد.

دشتهای برهنهای که به آسمان و افق پیوند خوردهاند، جنگلهای انبوه و باشکوه، آبشارهای خروشان و بلند، اسبهای زیبای یال افشان، صدای زنگوله گوسفندان در مه صبحگاهی، تن پوشهای سرشار از گلهای دختران زیبای ترکمن، آلاچیقهای لبریز از بوی چکدرمه، صدای دلانگیز دو تار، کمانچه و نی باغشیها… و آشورا ده: جزیره جادویی شناوری در میان آبهای خزر در خلیج گرگان و همه اینها یک جا در استانی به نام گلستان سرزمینی که در آن با اندک فاصلهای، دریا، جنگل، کوهستان و دشت، یک جا با هم جمع شده و همنشین یکدیگرند. همه این نشانهها در چندین سفر به این سرزمین زیبا مرا به ساختن چندین فیلم داستانی، مستند و ویدیو کلیپ و نوشتن یک رمان برانگیخت.
در آذر ماه سال ۱۳۸۴ بر اساس سفرهای پژوهشی که پیش از آن در مناطق ترکمن نشین استان گلستان به ویژه در بندر ترکمن داشتم و به دلیل دلبستگی ویژهای که به این قوم و آیینها و اسطورههایشان پیدا کردم، طرح ساختن فیلمی در لوکیشنهای استان زیبای گلستان را به نگارش درآوردم و سعی داشتم در متن آن به برخی از ویژگی آیینی، موسیقی، زبان و ویژگیهای اقلیمی ترکمنها نیز اشاره کنم.
با این چشمانداز، طرح فیلم «آلما گل» که از داستانی مینیمال و از ساختاری غیرکلاسیک برخوردار بود به نگارش درآمد و پس از انتخاب بازیگران از میان هنرمندان و اهالی خوب بندر ترکمن، با یاری دوستان و یارانی همراه، همدل و همنفس و با بودجهای بسیار اندک، در دی ماه همان سال (سال ۱۳۸۴) ساخت فیلم (در فرمت دی وی کم) در بندر ترکمن، جزیره آشوراده و جنگلهای زیبای اطراف گرگان آغاز شد…
این فیلم در شرایطی سخت ساخته شد و تنها با همراهی و یاری بیدریغ اعضای تیم سازنده آن به سرانجام رسید، اما متاسفانه طی دوازده سال گذشته شرایط پخش و اکران آن در سینما یا تلویزیون فراهم نشد و زحمات بسیار یک گروه پرتلاش و پرانگیزه (مانند برخی از ساختههای دیگر) عملا در آن سوی پرده فراموشی، به محاق فرو رفت…
ساخت این فیلم تنها پیش درآمدی برای ساختن فیلمهای کاملتر و بهتر در زمینه معرفی و آشنایی بیشتر و گستردهتر با قوم ترکمن و دیگر اقوام بزرگ ایران زمین بود و تنها نیمگامی در این راه برای گروه سازندهاش به شمار میرفت و پخش آن در زمان تولیدش میتوانست انگیزههای لازم را برای برداشتن گامهای بعدی و نزدیک شدن به این هدف فراهم آورد، با برخوردار نشدن این فیلم از شانس اکران و پخش، با افسوس، دستیابی به این هدف نیز سترون باقی ماند.
اکنون پس از گذشت دوازده سال از تاریخ ساخت این فیلم، خرسندم که با زمینهسازی سینمای هنروتجربه سرانجام شرایط اکران آن در این گروه سینمایی فراهم شدهاست.
مدتی این مثنوی تاخیر شد
مهلتی بایست تا خون شیر شد…