
روباه
خلاصه داستان

صادق جوادی فعالیت در عرصه انیمیشن را از سال ۱۳۷۸ به عنوان کارگردان، انیماتور، تصویرگر و گرافیست آغاز کردهاست.«دستهای مهربان»،«مثل چشمهای بابا»،« یک تپه یک گودال»،«رویاها در یک روز» از جمله انیمیشنهای کوتاهی است که او تهیه و کارگردانی کردهاست.صادقی همچنین تجربه کارگردانی مشترک و همکاری در تولید آثاری چون«خورشید مصر»،«جمشید و خورشید»،«ابراهیم خلیل الله»،« دایی جان و جان دایی» و …را در کارنامه دارد.

مطالعه تاریخ جزو علاقهمندیهایم از نوجوانی تاکنون بوده ، مخصوصا تاریخ معاصر ایران . اولین بار که ماجرای شکار روباه توسط آغا محمدخان قاجار را شنیدم ، رنجی که روباه متحمل شده به نظرم ملموس بود گویی پس از گذشت ۲۰۰ سال هنوز تاریخ در حال تکرار است و ناخواسته خود را روباهی در بند زنگوله زمان دیدم .
این جرقهای بود تا کتاب خواجه تاجدار را مطالعه کنم و ایده اصلی انیمیشن «روباه» از این کتاب بیرون آمد.
هر چه بیشتر در بخش فیلمنامه و ایدهپردازی پیش رفتم، کار جنبههای اجتماعی سیاسی بیشتری به خود گرفت و این برایم ایدهآل بود که در بستری تاریخی ، بتوان پیامی به روز و قابل درک را منتقل کرد.
پس از ارائه طرح اولیه به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و استقبال دوستان از این طرح، شرایط تولید فراهم شد و بلافاصله کار را پیش بردیم.در روند تولید از دوستان و اساتید بزرگواری مشورت گرفتم و فیلمنامه بارها بازنویسی شد. حتی پس از به پایان رسیدن نسخه اولیه فیلم که زمانی حدود هفت دقیقه داشت ، این نیاز حس شد که بخشهایی به کار اضافه شود و سه دقیقه دیگر پس از شش ماه کار مداوم به فیلم اضافه شد تا به نسخه کامل و ده دقیقهای رسیدیم .
روایتی هست که شخص آغا محمدخان در اواخر عمر از کشتن یکی از روباهها اظهار پشیمانی و ندامت کرده و این کار را جزو معدود ظلمهای عمرش برشمرده ! این فیلم روایت زندگی همان روباه است.