
سیندرلا
خلاصه داستان

مهدی آقاجانی فارغالتحصیل کارشناسی گرافیک از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران وکارشناسی ارشد کارگردانی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر است.او در کارنامهاش تجربه ساخت چندین فیلم کوتاه انیمشن ئ داستانی را دارد از جمله انیمیشن «ناله سنگ »،انیمیشن «آواز مینا »،انیمیشن «بالاتر»، «اینسان»،انیمیشن دو اپیزودی«گل وبلبل»،فیلم کوتاه داستانی «شکستتنی است» و فیلم کوتاه داستانی «درپیکر»

«سیندرلا» به ظاهر خوشحال است. به ظاهر میرقصد و میرقصاند. ولی در درونش شدیدا غمگین است. عمیقا اعتراض دارد. «سیندرلا» نمیخواهد ادای کسی را در بیاورد. میخواهد شبیه خودش باشد و به ساز خودش برقصد. میخواهد بومی باشد. فانتزیهایش ایرانی باشد. میخواهد از فرهنگ عامیانه، نمایشهای عامیانه و موسیقیهای عامیانه برداشت کند، اما جهان دیگری بسازد و با آنها حرف بزند و تجربهای دیگر بکند. «سیندرلا» از منطقهای دنیای واقعی فراری است. پس هر که میخواهد او راتماشا کند، خواهش دارد با منطقهای دیگر زیبارویان او را نسنجند! دیوانه است و کار خودش را میکند. فکر میکند کار درستی کرده و میدانید که برای دیوانه حرف و منطق عاقلان اهمیت ندارد!