
لانتوری
خلاصه داستان

رضا درمیشیان، متولد ۱۳۶۰ است. او فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۷۴ به عنوان نویسنده، منتقد و روزنامه نگار سینمایی در نشریات تخصصی سینمایی آغاز کرد و در کنار آن به عنوان دبیر تحریریه انتشارات سینمایی چندین کتاب سینمایی را گردآوری و چاپ کرد . درمیشیان به عنوان نویسنده و دستیار کارگردان و برنامهریز وارد عرصه سینما حرفهای شد و با کارگردانان مطرحی چون داریوش مهرجویی، علیرضا داودنژاد و فریدون جیرانی همکاری کرده است.
او در سال ۱۳۹۰ نخستین فیلم بلند سینمایی خود با نام «بغض» را ساخت. رضا درمیشیان برای این فیلم برنده جایزه بهترین کارگردانی فیلم اول و خلاقیت و استعداد درخشان از ششمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران شد. همچنین «عصبانی نیستم» دومین فیلم سینمایی رضا درمیشیان، در سیودومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در شصتوچهارمین دوره جشنواره برلین تنها نماینده سینما ایران بود.
«لانتوری» سومین ساخته درمیشیان در مقام کارگردان است.

بعضیها «بغض» میکنند، بعضیها «بغض»شان را در گلو خفه میکنند، بعضیها «بغض» شان سالهاست شکسته، بعضیها «بغض» دیگران برایشان عادی شده ولی بعضیها از تماشا «بغض» دیگران لذت میبرند. بعضیها مدام «بغض» میکنند، بعضی دیگر رمقی برای «بغض» کردن ندارند، بعضیها «بغض»شان یقه دیگران را گرفته و بعضیهای دیگر «بغض»شان یقه خودشان را.
«بغض» بعضیها به گریه تبدیل میشود و «بغض» بعضیها به خشم. بعضیها با «بغض» شان غمگین میشوند و بعضیها با بغضشان عصبانی اما زیر لب آرام زمزمه میکنند «عصبانی نیستم!»
بعضیها درد دارند ولی میگویند «عصبانی نیستم!»، بعضی زخم دارند ولی میگویند: «عصبانی نیستم!»، بعضی قربانی شدهاند ولی میگویند: «عصبانی نیستم!»، بعضی حرف دارند ولی میگویند: «عصبانی نیستیم!» بعضی میبینند و میگویند: «عصبانی نیستیم!» ولی بعضی نمیبینند و میگویند: «عصبانی نیستیم»، بعضی میفهمند و میگویند: «عصبانی نیستیم!» بعضی هم نمیفهمند و میگویند: «عصبانی نیستیم!»
اما در این میان عدهای هم هستند که نه «بغض»ی دارند و نه میگویند«عصبانی نیستیم!» آنها «لانتوری» هستند.