
ماندوو
خلاصه داستان

ابراهیم سعیدی متولد ۱۳۴۴ شهر مهاباد است او که مدرک کارشناسی سینما در رشته تدوین از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر تهران را دارد، بیش از سی سال است که در عرصههای کارگردانی، تدوین، فیلمبرداری و عکاسی فعالیت میکند.
در کارنامه سعیدی کارگردانی پنج فیلم کوتاه، سه فیلم مستند بلند و یک فیلم سینمایی ۳۵ میلیمتری و مونتاژ و فیلمبرداری بیش از یکصد فیلم بلند سینمایی و کوتاه داستانی و مستند به چشم میخورد. از میان فیلمهای کوتاه و مستند او میتوان به آثاری چون«فریادهای خاموش»،«مرثیه پریشانی»،«همه مادران من»،« هیوا» اشاره کرد. او همچنین تدوین فیلمهایی نظیر «از تهران تا بهشت»،« باز هم سیب داری؟»، «انتهای زمین» و… را برعهده داشتهاست. آثار این کارگردان در جشنوارههای مختلف داخلی و بینالمللی به نمایش درآمده و جوایزی را هم کسب کردهاند از جمله جایزه بهترین تدوین برای مونتاژ فیلم «چاه» از جشنواره گرانادای اسپانیا، جایزه بهترین فیلم بخش بین الملل جشنواره فیلم کوتاه تهران برای فیلم «روژگیران»،جایزه فیلم بهترین فیلمبرداری برای فیلمبرداری فیلم مستند «رویای مروارید» از جشنواره کیش، جایزه ویژه هیات داوران برای فیلم «همه مادران من» جشنواره سینما حقیقت.

چهارده سال قبل در سال ۸۱ مصادف با سقوط صدام حسین، اخباری مبنی بر وضعیت ناگوار آوارگان ایرانی در اردوگاهی به نام اردوگاه آلتاش در نزدیکی شهر رومادی در مرکز عراق توجه مرا هم همچون خیلیها به خود جلب کرد. آنها با توجه به شرایط پیش آمده سعی میکردند تا خود را به مرز اردن برسانند، اما آنها که بودند؟
در اوایل دهه ۸۰ میلادی در اثر جنگ و ناامنی در مناطق مرزی ایران و عراق عده زیادی همراه با خانوادههای خود به عراق پناهنده شدند. حکومت بعث عراق با توجه به کرد بودن آنها، سعی میکند تا از ارتباط آنها با کردهای کردستان عراق جلوگیری کرده و آنها را در اردوگاههایی در بیابانهای مرکز و جنوب عراق تحت حفاظت شدید اسکان داد.
صدام در صدد بود تا از آنها در جنگ ایران و عراق به نفع خود استفاده کند، لذا از آنها میخواهد تا در جنگ علیه نیروهای ایرانی شرکت کنند،اما تمامی آنها با این امر مخالفت کرده و حاضر به جنگیدن و حضور در جبههها نمیشوند، صدام که آنها را اینگونه میبیند همچون اسیران جنگی آنها را در اردوگاههای محصور در شرایط سخت نگهداری میکند.
این نسل از آوارگان در شرایط سخت از آنجا رانده و از اینجا مانده قرار داده شدند و تا سال ۲۰۰۳ و سقوط حکومت صدام حسین در این اردوگاهها ماندند. و طی سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۳ تحت پوشش و حمایت سازمان ملل به مرور زمان تعدادی از آنها امکان پذیرش به عنوان پناهنده را از طرف کشورهای اروپایی و آمریکایی دریافت کرده و به این کشورها اعزام شدند.
فیلم «ماندوو» روایتی از زندگی خانواده دو برادر است که یکی از آنها در سال ۲۰۰۵ پس از سقوط صدام حسین به کمک حکومت اقلیم کردستان عراق به مناطق امن کردستان منتقل شده و دیگری به کمک سازمان ملل توانسته به اروپا مهاجرت کند.
خانوادهای که در عراق ماندهاند، اکنون پس از ۳۰ سال زندگی در غربت و شرایط سخت آوارگی و وضعیت نابسامان و مریض احوال پدر خانواده، تصمیم میگیرند، برای گذراندن لحظات پایانی زندگی پدر به زادگاه خود در ایران برگردند. فیلم ماجرای سفر این خانواده در بستر عراق پس از فروپاشی حکومت صدام حسین به سوی ایران است. طی این سفر با باز شدن روابط افراد خانواده نسبت به همدیگر موضوع روابط انسانی و مهاجرت در دنیای امروز مورد بررسی قرار میگیرد.
از منظر زیبایی شناسانه هم در فیلم با توجه به چگونگی قصه سعی شده تا برای غنیتر شدن روایت و ساختار بصری، روایتی متفاوت هم در بیان تجربه شود، کل زمان یکساعت و نیم فیلم به صورت POV طراحی و اجرا شدهاست، که در نوع خود در حدود۸ ـ ۷ سال قبل ساختاری متفاوت و کمتر تجربه شدهبود که آنرا میتوان از ویژگیهای فیلم بهشمار آورد.
vaghan in film aliye heif sansaye namayeshesh kame