
گمیچی
خلاصه داستان

مجید اسماعیلی پارسا فعالیت در عرصه کارگردانی را با ساخت فیلمهای کوتاه «قرار ملاقات»،«زندگی زیباست» و«تلخ» آغاز کرد وپس از آن به کارگردانی فیلمهای بلند داستانی روی آورد. او تاکنون فیلمهایی چون «نزدیکتر بیا»،«کمی دورتر»،«خشت بهشت»،«خداجیرجیرکها را دوست دارد»،«رقص روی یخ»،«جاده» و «گمیچی» را مقابل دوربین بردهاست.

سخن گمیچی سخنی جهانیست.
گمیچی با زبان نوجوان درباره طبیعت حرف میزند. طبیعتی که توسط ما انسانها هر روز به دست نابودی میرود.
دریاچهها، تالابها،جنگلها و …
گمیچی در بستر دومین دریاچه بزرگ آبشور دنیا( دریاچه ارومیه ) که اکنون به بیابان و کویر ارومیه تغییر شکل داده سخن میگوید.
گمیچی روایتگر داستان نوجوانی به نام حسن است که قصد دارد کشتی به گل نشسته خانوادگیاش که روزی روزگاری عروس دریاچه بوده را برای روز تولد پدرش که تنها هفت روز تا آن مانده احیا کند اما در این میان برادر بزرگترش قصد میکند آهنها و باقی مانده کشتی را به مالخری بفروشد و با مبلغ فروشش به آنطرف آبها سفر کند.
چالش و تلاش حسن آغاز میشود.
گمیچی از امید حرف میزند. از ایستادگی. از خاک….