
یک روز طولانی
خلاصه داستان

زمان آدمها را دگرگون میکند اما تصویری را که از آنها داریم ثابت نگه میدارد. هیچ چیزی دردناک تر از این تضاد میان دگرگونی آدمها و ثبات خاطره نیست.
(مارسل پروست- در جستوجوی زمان از دست رفته)
وقتی پس از سالها به زادگاهات برمیگردی همان جایی که کودکیات را سپری کردهای، تمام آن مکانها و آدمهایی که روزگاری برایت بزرگ و پراهمیت بودهاند و با خاطره آنها زندگی کرده ای، دچار تغییر شدهاند و آن اهمیت و جذابیت گذشته را برایت ندارند و این تغییر خود را روابط متقابل بیشتر بروز می دهد. آدمها دچار عدم شفافیت و پنهان کاری شدهاند و درچنین موقعیتی وقتی که در دوراهی اخلاقی قرار میگیری در انتخاب سردرگم میمانی و مفهوم خوبی و بدی، اخلاقی و غیراخلاقی برایت قابل تشخیص نیست و انتخاب تو هرچه که باشد در نهایت باعث میشود به خودت و دیگران آسیب برسانی.