تک نوازی روی یخ های شناور
خلاصه داستان

روح الله صدیقی فارغالتحصیل کارگردانی تئاتر از دانشگاه سوره تهران است. از جمله فعالیتهای تئاتریاش در مقام کارگردان و بازیگر میتوان به اجرای نمایشهای: آرش ، خورشید از معبد تا معبود ، هارپاگوس، نمایشگاه عمومی زندگی خصوصی ، تا حالا شده شب امتحان بلایی سرت بیاد که اصلا نفهمی چی داری میخونی؟ و … اشاره کرد. تجربهی فیلمسازیاش با ساخت فیلمهای کوتاه: تجربه مردن من در شبی سرد و طولانی و بوسه با چشمان بسته آغاز شد و در ادامه گسل فعال و مستند شوخی شو را ساخت. همچنین بعنوان فیلمنامهنویس فیلمها و سریالهای زیادی از او ساخته و پخش شده که برای نمونه میتوان به سریال از سرنوشت ، تاکسی شانس ، قفسی برای پرواز ، دیوار شیشه ای ، سقوط یک فرشته یا فیلمهای تلویزیونی اینجا بودن، برج خاکستر ، شکار ، او هیچ گناهی نداشت و… اشاره کرد. تکنوازی روی یخهای شناور نخستین فیلم بلند داستانی روحالله صدیقی محسوب میشود.

همه چیز از یک سوال شروع شد: ما چه چیزهایی را از روی احترام از خانوادههایمان مخفی میکنیم؟ سوال به ظاهر ساده بود اما خیلی زود تبدیل به یک دغدغهی جمعی شد، پای رازهای زیادی به میان آمد، علتهای مختلفی مطرح و بررسی شدند تا ایدهی اولیه شکل گرفت. بازیگرهایی به ما پیوستند که هر کدام داستان و تجربهای با خود آوردند، پیرامون این موضوع ساعتها بحث و گفتگو شد و در تمرینها اتودهای زیادی زده شد تا اعضای خانوادهی اصلی داستان یکی یکی جان گرفتند… تکنوازی روی یخهای شناور حاصل یک سال تمرین و تلاش یک گروه همدل و مهمتر از آن حاصل یک دغدغه ی مشترک است.